مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

سوتی های من و تو...:)

يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۴۴ ب.ظ

ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﯽ ﺍﯾﻔﻮﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﺣﺴﻮﺩﯾﻢ ﺷﺪ .
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺍﭘﻞ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ !
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﺮﻣﻮﺯﯼ ﺯﺩ !
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﯾﻪ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﺳﯿﺒﻪ !
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ؟
=))))))))))))))))))))

خخخخخخخخخخخخ

***

چند شب پیش رفته بودیم آموزشگاه کلاس فیزیک داشتیم . تو همین بین یه گروه دختر که بعد از ما کلاس داشتن خیلی سر و صدا می کردن و انگار با منشی آموزشگاه هم کل کل کرده بودن . بعد که کلاس ما تمام شد منشیه خیلی عصبانی اومد جلو گفت آقای روانشادی چه وعضشه خیلی بی ادبن اینا . کلاسشون رو لغو کن و ایمجور حرفا . من نمی دونم چی شد یهو از دهنم پرید خانوم فلانی آروم تر خودتونو کنترل کنید الان شیرتون خشک میشه . تا اینو گفتم آموزشگاه رفت رو هوا . هیچی دیگه معلممون چنان اردنگی زد منو تا ۳ روز راه خونمونو پیدا نمی کردم . همین الان تازه خونه رو پیدا کردم . اومدم زودی اینو واسه شما گذاشتم

***

یعنی سوتی دادم در حد بنز :))))))
به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخته! :دی

***

 

عکس:راااااااااک

راک

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۴۴ ب.ظ
  • پسرخاله :)

نظرات  (۷)

با حال  بود  مرسی 
خیلی مطالبت باحاله
ولی سوتیهایت را به روی خودتنیار
اوه اوه اوه ، مهندس مملکتمون که اینجوری باشه وای به حال بقیه !!!!!!!!!!!!!
سلام عزیزم
خیلی باهال بود
یاد سوتی های خودم افتادم
گفتم یکیشو بهت بگم
یه روز پای کامپیوتر داشتم بازی آنلاین میکردم(تو بازی هیچ حریفی نداشتم)
مامانم گفت بلند شو برو یه ماست کوچیک برا ماست مایه کردن بگیر بیار
بلند شدم رفتم تو یه مغازه بزرگ، یه خانوم با شخصیت نشسته بود پشت دخل
منم که کلی از بازیه اعتماد به نفس گرفته بودم ، رفتم جلو خانومه گفتم این ماستای دویستیتون چنده..................
سکوتی اعجاب انگیز طبیعت را فرا گرفت
ینی اگه افقو میکردن تو زمین ، زمینو میکندم تا توش محو شم
اومدم خونه با اشتیاق ضایه شدنمو واسه همه تعریف کنم
از سیر تا پیازو براشون گفتم
در جواب گفتم...................... "خوب یعنی الان باید بخندیم"
به معنای واقعی کلمه مررررررررررگ بهترین انتخاب ممکن برای اینجانب بود..
به وبلاگ من هم بیا منتظر نظراتت هستم.
پاسخ:
جیگر: چشم حتما سر میزنیم...شما که خودت یه پا جوکی دوست خوبم
مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مثه همیشه عالیییییییییی

خیلی عالی بود  

مردی یا  زن
خیلی جالب مخصوصا اخرش
پاسخ:
شاد باشید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">