مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

like and share plz

 

اولا که می رفتیم توالت مگس ها به احترام ما بلند می شدن.

الان دیگه مگس ها هم احترام حالیشون نیست... 

***

 

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ

ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ

ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ

:)))) 

***

 

بعضی از این دخدراااا....

.

.

.

.

.

.

ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﻥ(دیدم که میگماااا)

ﺍﻣﺎ بیرون ﺗﻮ ﻣﻠﻊ ﻋﺎﻡ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭼﯿﭙﺲ ﻧﺎﺯﮐﻮ

ﺑﺎ 8ﮔﺎﺯﻭ 2 ﺗﺮﻣﺰ ﻭ 3 ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﮐﻼﺝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ! 

***

 

دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم

۱ همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطرناکه با قدرت بگید

۲ بلافاصله پس از گفتن فرار کنین ! 

***

 

دور نیست اون روزی که برن پیش ایرانسل برا تحقیقات قبل ازدواج که ببینن ۱ تا ۷ صبح با کی حرف میزدن ! 

***

 

http://2funny.ir/

 

follow us :)

 

facebook/2funny.ir

twitter/2funny_ir

instagram/2funny_ir

google plus/2funny_ir

cloob/2funny_ir

#2funny_ir

@2funny_ir

 

کوتاه شود

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند. طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است. اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از گذشته عاشق همسرش است. عده‌ای آدم فضول در اطراف از او می‌پرسند:... فکر نمی‌کنی همسر قبلی‌ات خوشگل‌تر بود؟ دوستم با قاطعیت به آنها جواب می‌دهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم می‌رسید. اما هسمر کنونی‌ام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است. وقتی این حرف را می‌زند، دوستانش می‌خندند و می‌گویند : کاملا متوجه شدیم... می‌گویند: زن‌ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند. بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛ سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان واق واق نمی‌کنند. اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید. اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت. زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است ...

پدر مادرای عزیز دست بجنبونن 

جوونا رو زود سر و سامون بدید بقیش با خداست ...

قد :۱۴۵

وزن :۴۳KG
اندازه کیلیپس را حساب کنید، ۲ نمره

***

امـــروز صبـح موقع رفتــن به دانشگاه 2 نفـر بــرای داشتن من دعـواشون شــد ..
اصلا از اینــکه ایــنقد میـون مــردم محبــوبم اشـک تو چشمام جمع میشه ..
اصلا مهم نیست که راننده تاکسی بودن هااا !!

***

دختــر بایــد خوشــگل باشـه ..

.

.

.

.

اخلاقش با پاستیــل و آلوچه لواشـک درسـت میـشه !!

***

اینقدر سر این که متولدین کدم ماه بهترن بحث نکنید، والا به قرآن متولدین همه ی ماه ها خیلی خوبن، چون همه دوست داشتن مردادی باشن، ولی دست خودشون که نبوده:)

***

پیرمرد به زنش می گه: بیا یه روزم که شده مثل قدیم ها بشیم، من تو پارک پیش صندلی چوبی باهات قرار می ذارم،
تو بیا. پیرمرد می ره پارک، یکى دو ساعت طول می کشه زنش نمیاد. با نگرانی می ره خونه،
 می بینه زنش نشسته تو اتاق داره گریه می کنه. می پرسه چى شده عزیزم؟ زنش می گه:

مثلا بابام نذاشت بیام!

***

کریکاتور

جون بچه هاتون دوست باشین باهم

به  خدا تواین یه مورد نباید اولین در خاورمیانه باشیم.

:(

پرده ی اول:

زنه میره نجاری میگه آقا کمد بساز یارو کمد میسازه.
زنه دوروز بعد میاد میگه اتوبوس که رد میشه کمده میلرزه!
نجاره میگه چرا مزخرف میگی اتوبوس چه صیغه ایه


خلاصه میاد پیچ میچاش و محکمتر میکنه و میره دوباره فرداش زنه میاد میگه ...

اتوبوس رد میشه کمد میلرزه اینم میگه بابا پدر مارو در آوردی ....

اصن من میرم تو کمد میشینم اتوبوس رد شه ببینیم چیه.
میشینه تو کمد یه دفه شوهر زنه میاد خونه در کمدو باز میکنه میگه تو اینجا چی کار میکنی؟ نجاره میگه اگه بهت بگم منتظر اتوبوسم باورت میشه؟؟؟!!!

***

***

پرده ی دوم:

مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:
- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.
مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پاش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید. بهر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد. به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:
- ایست
مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد. بازم نجات پیدا کرد. مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد من فرشته نگهبان تو هستم. مرد فکری کرد و گفت:
-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟

***

***

پرده ی سوم:

پیری برای جمعی سخن میراند،
لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار
خندیدند....
او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت:
وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،
پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید

***

عکس:آقا گفتن صابون سیو نه صابون سیب!!!!

سوتی

خیر سرمون رفتیم شمع روشن کردیم حاجتمون و بگیریم یه زنه هم اومد شمعشو پیش شمعای من روشن کرد,

بعد شمعش افتاد رو شمعای من حاجتا قاطی شد الان حالت تهوع بهم دس داده :|



***

یارو میره اونطرف خاکریز دستشوی کنه
توهمون حال میبینه دوتا فرشته دارن میبرنش بالا!
میپرسه : چی شده خواهر ؟
میگن : هیچی ! رو مین ریدی برادر...!!


***
بعد از ماه ها به صفحه فیلترینگ برخورد کردم
صفحه فیلتر به روز شده
خدا خیرتون بده که متنوع کار می کنین
مام هم قول میدیم متنوع فحش بدیم
***
مــوندگاری رژ لب 24 ساعته ی دوست دخترت :
رو لب اون 1 ساعتـــه ،
رو گردن تو 48 ساعت ،
رو یقه ی لباستم 1 هفته ..!
:|
مسئولین محترم...خو رسیدگی کنید دیگه..

fun

کی با این پسره می ازدواجه ؟؟؟

این خونه اش

. ̴ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ً̲̲̲̲̲͡͡͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ ̡͌l̡̡̡̡.__̴ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̡

اینم ماشینش
________
__\__// _/__/
‘—-O—-0– -

اینم پول هاش

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

اینم خودش

(•̮̮̃•̃)
<//>
_\ /_