مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

یادش بخیر ….. بچه که بودیم میرفتیم از این بستنی ها میخریدیم بعد وقتی تموم میشود با قیچی گوشاشو میبردیم باهاش فوتبال بازی میکردیم

یادش بخیر : نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر مینوشت
کیا یادشونه؟؟!!!!!!!!!!!!!!

 

***

 

شما یادتون نمیاد، ما بستنی توپی میخوردیم، هم یاد فوتبالیستا می افتادیم هم زی زی گولو...
همه ی ظرفاشم جمع میکردیم....

 

***

 

یادش بخیر یه تفریح سالمی که داشتیم تو نوجونی این بود که شبا با بچه های محل میشستیم راجب جن و روح صحبت میکردیم و هممون از ترس زهر ترک میشدیم :)))
کیا از این کارا میکردن ؟

 

***

 

مامانم داشت تعریف می کرد من کوشولو که بودم (مثلا دو ... سه سالم) دست می کردم تو دماغم بعد انگشتم گیر می کرده میومدم پیش مامانم با چشمای خیس و بغض میگفتم مامان درش میاری !؟؟!!!

همچین بچه ی نازی بودم!

 

***

 

اولین باری که رفتم مدرسه وقتی برگشتم مادرم خواست بدونه نظرم چیه گفت پسرم روز اول مدرسه چطور بود؟ اشک توی چشام جم شد گفتم: چی؟ روز اول؟ یعنی دوباره هم باید برم؟؟!!!

 

***

 
اول سال سر کلاس یکی یکی اسم بچه ها رو میخوند، رسید به اسم “بارانه”.ازش پرسید : حالا چرا اسمتو گذاشتن بارانه؟ دختر جواب داد آخه روز تولدم بارون میومده .
یه اهل دلی از ته کلاس گفت برو خدا رو شکر کن اون روز آفتابی نبوده!!!
 

***

 

از تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمه ام داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت. یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه!
یهو عمه صاف نشست گفت: جدی میگی ؟؟؟ تازه الان بهم ریختس!!!!

خاندان :0000

پدر بزرگ مرحوم :))))))

 

 
==================================================
عیادت !!!!!
 
دختره تو فریادش شکلک غم گذاشته :( بعد از 14 دقیقه 45 تا کامنت خورد
همه هم بهش دلداری میدادن همه هم پسر بودن
منم اومدم شکلک غم گذاشتم بعد 3 روز
فقط یه کامنت خورد
طرف نوشته بود
اگه غم تو وجودته برو حشیش بکش از این حال در میایی
ما اینجور رفیق های با مرام داریم :|||
دلداریت تو حلقم
***
من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم …
فقط دارم آروم آروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی
***
یارو میره حج پرده کعبه رو می گیره میگه :
خدایا دیگه واسه حیف نون جوک نمی سازم
بعد یهو
.
.
.
حیف نون میزنه رو شونش میگه: داداش قبله از کدوم طرفه؟
طرف میگه : خدایا خاطره که میتونم تعریف کنم؟...
***
عکس:یلــــــــدا مبــــــارک