طرف می ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می گه:
آقازاده دانشگام میرن؟
طرف می گه: مسافر گیرش بیاد چرا که نه!
یارو تصادف میکنه بی هوش میشه میبرنش بیمارستان
بعد از یه مدت به هوش میاد میگه : مثله اینکه تو بهشتم ؟!
زنش میگه : کوری نمیبینی نشستم کنارت !؟
بعضیام هستن فک می کنن کین ، نه عموو !
من اسم تورو که می شنوم یه هفته بد شانسی میارم
چه برسه بخوام در موردت حرف بزنم !
یارو تو باشگاه یه ساعت پیدا میکنه میگه :
این ساعت آبی زیمنس مال کیه ؟
یه آقایی میگه مال منه
میگه نشونی شو بده. یارو میگه :آبی زیمنس !
میگه : دهه ! اینا رو که خودم گفتم داداش ! تو اصلا بگو ساعت چنده؟!
حساب کنید قیافه دخترای دوران حافظ و سعدی چه جوری بوده
که خال کنج لب یار آپشن محسوب می شده!
توﮐﺎﻓﯽ ﺷــﺎﭖ ﻧﺸﺴـﺘﻪ ﺑـﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختـره ﺍﻭﻣﺪ ﮔـﻔﺖ بـبخشــید آقـا ﺷﻤﺎ ﺗﻨـﻬﺎﯾـﯿﺪ ؟!
یـه پوزخند زدم و بـا یـه صـدای خسـته گـُفتـم :ﺧـــﯿﻠﯽ ﻭﻗـﺘﻪ …
ﮔــﻔﺖ ﭘـﺲ ﻣـﻦ ﺍﯾـﻦ ﺻﻨـﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑــﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧــﻮﺭ ﺻـﻨﺪﻟﯽ ﮐـﻢ ﺩﺍﺭﯾـﻢ
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن،
نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن
والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم،
بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم
- ۰ نظر
- ۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۰