یکی از بزرگترین تعارض های زندگیمون این بود که این لاله یا نه!
اخرشم نفهمیدیم
.
مجله اینترنتی تـــوفانی
.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.
متداول ترین و کلیشه ای ترین سوالی که از دبیر دین و زندگیمون میشد ..
این بود که:
.
.
.
. آقااااااا !!
میشه صیغه رو خودمون بخونیم !!!؟؟؟
*****
*
دقت کردین وقتی یکی بهتون میگه :
"میخوام یه سوال ازت بپرسم , راستشُ بگو "
.
.
.
"میخوام یه سوال ازت بپرسم , راستشُ بگو "
.
.
.
.
.
یاد تمام کارای بدی که کردین میوفتین ؟
***
رفتم خونه دوستم خواهرش داشت تو اتاقش بازی میکرد، یهو بغض کرده از اتاق دویید بیرون اومد بغل برادرش ازش پرسیدیم چی شد؟ گفت با عروسکام دعوام شده بازیم نمیدن
من :?
من :?
***
خنده بر هر درد بی درمان دواست؛
غیر از اسهال!!!!!!!!!!!!!!
غیر از اسهال!!!!!!!!!!!!!!
***
اینم از سرعت اینترنت ما 
7 تا تب باز میکنم انگار پای منقلم...
باید هـــی مثل این سیخ های کباب از اول تا آخر بهشون سر بزنی ببینی لود شدن یا نه :| :|
***
بچه های مردم میرن المپیاد فیزیک و ریاضی مدال طلا میگیرن،بعد من هنوز کله مو میکنم تو آستین موقع لباس پوشیدن :|
***
طرف دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه !
دکتر میگه چرا ؟
میگه: بذار مثل سگ تنها بمونه !
***
دیروز از سر کار برمیگشتم دیدم یه پسر بچّه قدش به زنگ آیفون نمیرسه هی داره خودشو میکشونه بالا
منم مثل یه رابین هود رفتم ، گفتم :
میخوای برات زنگ بزنم ؟
اونم سرشو ت*** داد و گفت : اوهوم ...
منم برای اینکه سریعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم
بعدش با لبخند بهش گفتم :
خوب دیگه چیکار کنم برات کوچولو ؟؟؟
گفت: هیچی دیگه فرار کن تا صاحبخونه نیومده ...!!!!
تو از اون ور برو، من از این ور ...!!!
بچّه نیستن بخدا؛ گـُــرازَن ... 