ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ می دﯾﺪیم، ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ، فرت فرت می زد ﺁﺩﻡ می کشت، ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎهت می کرﺩ!
ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﺧﺎﻧﻡ! ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ بچه مون هم ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ: ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ، ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ. ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭل هم ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ، ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ!
یعنی ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ!
***
دوستم وکیله، یه روز رفته دادگاه واسه کار اداری، سر و کارش افتاده به یه مرد جدی و بد اخلاق! یارو گفته مثل این که تا به حال منو ندیدید؟ دوستم هول کرده، گفته: "خیر، زیارت نداشتیم سعادت کنیم شما رو!"
***
دیشب مهمون داشتیم، خواهر کوچکم داشت چایی تعارف می کرد، به زن عموی بابام که رسید به خواهرم گفت: "الهی پیر شی." آبجی من هم که معنی این حرف رو نمی فهمید، گفت: "الهی خودت بمیری!" تا نیم ساعت هم رفت تو اتاقش گریه کرد!
***
به بچه داداشم که به زور ۹ سالشه، می گم داماد عمه می شی بیای دخترم رو بگیری؟
می گه حالا وایسا ببین شوهر گیر خودت میاد؟!
***
دیالوگی که امروز تو تاکسی شاهدش بودم (بین دو تا دختر):
- موبایلت داره زنگ می خوره گلم!
- اَه پیداش نمی کنم!
- نکنه خونه جا گذاشتیش؟!
بعدش هم به خاطر افراط در خنده، راننده لطف کرد پیاده ام کرد!
***
به مامانم می گم: یادش به خیر، بچه بودیم چه قدر ما رو کتک زدی ها! شترق خوابوند در گوشم، گفت: این دروغ ها چیه که می گی؟ من کِی دستم روتون بلند شده؟
***
تو دسشویی دانشگاه، کاغذ زده بودند که آب قطع است. یکی با خودکار زیرش نوشته بود: دیگه دیره، خیلی دیره!
***
به دوستم می گم کیف پولت چه قدر قشنگه! می گه چرم مشهده، عموم از آلمان برام آورده!
***
صبح تو راه از یه خانمی خواستم ساعت بپرسم، گفتم ببخشید، گفت خواهش می کنم، رفت!
***
بابام زده شبکه خارجی، گوسفنده می گه بع بع!
مامانم به بابام می گه: مگه گوسفندای خارجی هم می گن بع؟!
***
یه بار مامانم داشت نماز می خوند، بعد من دنبال یه چیزی می گشتم. یهو وسط نماز گفت: سمع الله لمن حمده، بالای یخچاله!!
یعنی تصورش رو بکنید فقط! من ترکیدم از خنده...
***
رفتم کافی شاپ، به یارو می گم: آقا ببخشید، سرویس بهداشتی دارین؟
برگشته می گه: نمی دونم، هر چی هست تـو همون منو هست!
***
یه روز دامادمون به داداشم گفت یه لیوان آب برام بیار. داداشم غرق در تلوزیون بود، رفت دو تا لیوان آب خورد لیوان خالی رو داد دست دامادمون!
***
تو کلاس داشتم با دوستم پچ پچ می کردم، استاد اومد با خط کش بهم اشاره کرد و گفت:
تهِ این خط کش یه آدم ابله وجود داره!
من هم گفتم: استاد! منظورتون کدوم تهشه؟
نمی دونم چی شد که اخراجم کرد!
***
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ می گم ﯾﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﺨﺮ ﻭﺍﺳﻢ. نمی دﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﺁﻧﺘﻦ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ!
ﻣﻦ ﻫﯽ می گفتم: "ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ…" ﺑﺎﺑﺎﻡ می گفت: "ﻫﯽ ﺍﻟﻮ ﺍﻟﻮ ﻧﮑﻦ، ﺍﺻﻼ ﺻﺪﺍﺕ ﻧﻤﯿﺎﺩ!"
***
داشتم رپ گوش می دادم. بابام گفت: این کیه صداش مثل صدای لوله بخاریه؟
گفتم: «هیچکس»
یه دونه زد پس گردنم، گفت به پدرت جواب سربالا نده بی تربیت!
(برای کسانی که نگرفتند، «هیچکس» اسم مستعار خواننده است.)
***
گفت وگوی کاملا جدی بین دو دختر در تاکسی:
اولی: مربی تئاترمون قبلا دستش تومور داشته.
دومی: تومور مغزی؟!
اولی: نمی دونم... اونشو نگفت!
***
اینم شغلی جدید برای اون شخص پایینیه!
- ۰ نظر
- ۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۵:۰۰