مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مطیع قانون بودم» ثبت شده است

مامانم سوزنو گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده و همه جمع شدیم داریم دنبالش می گردیم ، اومده صحنه رو بازسازی میکنه یه سوزن دیگه میزاره میندازه ببینه کجا میفته !
هیچی دیگه الان همه داریم دنبال دوتا سوزن می گردیم …

***

یه پسرخاله دارم که هنوز سه سالش تموم نشده و نمیدونه “زرافه” چیه ؟ مامانم اومد براش توضیح بده که قشنگ متوجه بشه ، گفت : زرافه یه حیوون خیلی گندست ، خیلی خیلی بزرگه ، از دایی سعیدم بزرگتره !
فکر کنم حضورم تو خونه اونقدرا هم بد نیست ، میتونه به رشد علمی این بچه ها کمک کنه !!!

***

صبح ساعت ۷ امتحان داشتم زنگ زدم به پسرخالم میگم ببین کسی خونه ما نیست خدا وکیلی ۶:۳۰ زنگ بزن به گوشیم منو بیدار کن !
برگشته میگه : ببین من یادم میره یه ریع قبلش یه تک بزن …

***

داداش گودزیلای من ۶سالشه انقد مامانمو اذیت کرد مامانم عصبانی شد گفت :
اگه بیام انقد میزنمت که به خر بگی داداشی …
خب آخه مادر من به من چه آخه ؟؟؟

***

بچه بودم مادرم به من یاد داده بود تو خونه که تنها هستی کسی رو راه نده و خلاصه از این حرفای امنیتی که هر کسی به بچش میگه !
یه روز عمه و عموهام اومدن خونمون ، نزدیک ۱۰-۱۲نفر بودن ، منم که تنها خونه بودم اونارو راه ندادم ؛ هرچی اونا و همسایه ها میگفتن اینا فامیلاتونن من زیر بار نمیرفتم … تازه سرمو از پنجره می کردم بیرون اونارو با سنگ میزدم !
ینی یه همچین بچه مطیع قانونی بودم من …

***

یه بار بابام گفت برو چایی بریز ، منم گفتم تو نزدیکتری به آشپزخونه تو برو بریز بیار بخوریم !
پا شد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری ، تو برو بریز بیار بخوریم …