حماقت سه بخش است
یکی از خصوصیات خوبم اینه که:
کسی ک منو دوس داشته باشه هیچ وخت پیر نمیشه
یا دق مرگش میکنم یا خودش جوون مرگ میشه!
***
حماقت سه بخش است:
راهی که پدرم نرفت و دوست داشت من بروم
راهی که من رفتم و پدرم دوست نداشت بروم
راهی که من دوست دارم و پسرم باید برود!
(خدایی چن بار خوندی تا بفهمی:)))
***
در پی کاهش جمعیت پسران نسبت به دختران:
درخیابان :دختر :جووون! جیگرتو!
پسر :ایییییییییییش! گمشو!
دختر :شماره بدم زنگ میزنی؟!
پسر :واه واه! مگه خودت برادر و پدر نداری! واسه چی مزاحم پسر مردم میشی!
***
اونایی که میرن پیتزا فروشی و فست فود
تو اون شلوغی میشینن فقط سالاد سفارش میدن؛
مثِ اونایی ان که
میرن تایلند واسه ادامه تحصیل :|
***
تا حرف از صداقت شد،
برق رفت!
چیه حتما که نباید صدا قط بشه..
***
ماه رمضون هم دیگه تموم شد
دیدین کاری نداشت؟ سخت نبود
همون دو روز اول سخت بود که با عذاب وجدان ناهار می خوردیم
بقیه اشو راحت خوردیم
***
دقت کردین بعضیارو...؟
آدم احساس می کنه اون موقع که شعور تقسیم می کردن، اینا یا خواب بودن، یا نوبت بهشون نرسیده
اصن یه وضی!!!...
***
شیطونه میگه دیگه با هیچ دختری دوست نشمااااا!!!!
ولى من ایمانم قوى تر از اونیه که گول شیطون رو بخورم
***
خونه ی مادر بزرگه هزارتا قصه داره... خونه ی مادر بزرگه شادی و غصه داره... کنار خونه ی ما همیشه سبزه زاره... دشتهاش پر از بوی گل... اینجا همش بهاره...
یادش بخیییییییییییییییییییییییر...
- پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۰ ب.ظ
هههههههه بسی زیبا
بسی خنده دار
البته پست های قبلی رو عرض میکنم
بعله!