مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

ش م خ د

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۰ ب.ظ

دیشب شوهرخالم رفته بود پمپ بنزین بنزین بزنه انقد صف طولانی بوده یادش رفته تو صفه ، وقتی راه باز شده خوشحال از اینکه از ترافیک فرار کرده گازشو گرفته رفته !

 روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق یه ساعت مچی بهش کادو دادم برگشته میگه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من با ارزش ترین هدیه س …

 خواهرم واسم اس ام اس داده ش م خ د …

 هر کاری کردم نتونستم بخونم ؛ زنگ زدم میگم چی نوشتی ؟

 میگه واقعا متاسفم برات که نتونستی بخونیش ، نوشتم شام مهمونیم خونه داداش !

 فکر کنم باید ۳۷واحد کلاس رمزنگاری و رمزگشایی واسه ادامه زندگی با خانوادم پاس کنم …

مامانم یه قابلمه جدید خریده بعد امروز به شوخی گفتم اگه توش خط بندازم چیکار میکنی ؟؟؟ برگشت گفت هیچی فقط یکی مثل همون خط میندازم رو صورتت …

 منo_O

 روحیه عاطفی مادرانهo_O

 لنگ و چاقو ضامن دارo_O

 سازمان حمایت از کودمان بی سرپرستo_O

سرما خوردم صدام گرفته و کلفت شده تا حرف میزنم بابام میزنه شبکه ی راز بقا و میگه تو حرف بزن احساس سینما ۳بعدی بهم دست بده !

 ویندوز کامپیوترم پریده بود خودمم خیلی کار داشتم ، به بابام گفتم فردا ببرش واسم ویندوز بریزن … برگشتم خونه دیدم بابام کل سیستمو از مانیتور گرفته تا موس رو برده شرکت تا براش ویندوز عوض کنن ، حتی کیبوردم برده بود !!!

 بعد بهش میگم چرا همه اینارو بردی ؟ میگه من تو همه کارام منظمم …

داداشم رفته سربازی ، وقتی رفته بوده معرفی ازش پرسیدن مشکل قضایی ندارین ؟ گفته نه به اون صورت ولی هرچی میخورم سیر نمیشم …

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۰ ب.ظ
  • محدثه محزون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">