واژه های ایرانی
پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۵۶ ق.ظ
معانی جدید واژه های ایرانی :
خواهر زن: کسی که خواهرش را میزند ...
عطسه : راس ساعت سه
فروتن : آمپول
سرباز : بی حجاب
بیناموس : موشی که از قدرت بینایی بالایی برخوردار است
We Are : به ویار زنان در دوران بارداری گویند
Hello Honey : جهنم و عزیزم! کوفت و عزیزم!
سیتوپلاسم : (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم
آنکارا : منظور آن کارهای بد است
مملکت : گربه مملی
عرض اندام : پهنای شکم را گویند
Histogram : شما (دوست) گرامی، خفه شو!
Al Pacino : همه پاهاتووون رو ورچینین
ازون برون : خارج از جو زمین
سوگند : خیلی افتضاح
باقرخان : خواننده ای که در هنگام خواندن قر می دهد
Injury : اینجوری
Eminem : به لهجه اصفهانی، امین هستم
کدخدا : کسی که به برنامهٔ اتوکد تسلط دارد
Rosemary’s Baby : کودکی که دچار روزمرگی شده است\