پیکان....
- شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ب.ظ
شکی نیست که فضای سایبر و شبکههای اجتماعی به هر حال فرصتی را ایجاد میکند که میتوان از آن برای انتقال اخبار و شکستن انحصار رسانهای جبهه معارض بهره گرفت. منتها من این فضا را بدون آسیب و بدون آفت نمیبینم. آفتش را هم نه از باب آفتهای اخلاقی که همه بیان میکنند که ممکن است آدم از فضاهای غیر اخلاقی و… سردرآورد، خیر.
نگاه من نگاه پدیدار شناسانه است، یعنی معتقدم این شبکهها به تدریج اخلاق و خوی خاص خودشان را تولید میکنندو به تدیج یک زندگی دوم(second life) برای کسانی که خیلی از وقتشان را در فضای برخط صرف میکنند، تحمیل میکنند. و به نوعی آنها را از دایره فرهنگ خارج میکنند. چون شبکههای مجازی و اجتماعی و کلا فضای سایبر یک تربیت ویژه و منطق ویژهای را اقتضا میکند که خیلی با منطق خلوت و درنگ و منطق تفکر و منطق ارتباط چهره به چهره(face to face) سازگاری ندارد و در تعارض با اینهاست.
لذا ما باید حواسمان باشد که علی رغم استفاده و حضور در این فضا حق نداریم زندگی دوم داشته باشیم، حق نداریم کار فرهنگی را صرفا در کار خبری خلاصه کنیم. این خیلی اجحاف است که فکر کنیم کار فرهنگی یعنی کار خبری کردن، تسلسل پیامها و خبرهای مکرر که حتی واجد مضامین دینی باشند آنها را از مضمون و محتوا خالی میکند و دریافت کننده این پیامها و اخبار دیگر درکی از آن معنا نخواهد داشت و در واقع معنازدایی میشوند و این خیلی اتفاق بدی است.