مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آکادمی گوگوش» ثبت شده است

فوری فوری فوری

سلام٬ اگر خانه هستین همین الان فورا بزنید شبکه خبر٬ همین الان اعلام شد که اسرائیل به نیروگاه اتمی بوشهر حمله کرده٬ دودش داره هوا میره٬ نمیدونی تا کجا میره!
:))))))))))))))))

 

***

 

انقدری که جماعت ایرانی آکادمی گوگوش رو جدی می‌گیرن، صنایع فضایی رو جدی گرفته بودن ما الان داشتیم روی سطح زحل مسکن مهر می‌ساختیم

 

***

 

مامانم توی تاکسی یه گوشی موبایل پیدا کرده بود گویا طرف جا گذاشته بود گوشی رو ، مامانم نشسته بود متفکرانه به گوشی نگاه میکرد ، بعد از چند دقیقه تفکر گفت : آها ، الان با این گوشی یه زنگ به گوشی خودم میزنم ، شمارش میوفته ، بعد میتونم زنگ بزنم بهش بگم بیا گوشیتو ببر !

من :O
مامانم :-)
دوباره من :|

 

***

 

باید به بعضیا گفت
درسته که وقتی شاخ میشی شاختو نمیشکنم
ولی هول برت نداره,نه این که نتونستم
نه!
طرفدار حقوق حیواناتم عزیزم

جان خودم

 

***

 

خیلی از زنها حاضر نیستند به مردی که نمیشناسند کمک کنند
ولی تقریبأ همه مردها حاضرند حتی واسه زنهای غریبه هم بمیرن..!
چقدر این مردا آقان!

 

***

 

جدیدا تو اس ام اس ها سلام رو فقط یه "س" مینویسن. تا چند سال دیگه اسمس خالی میفرستن خودمون باید بفهمین منظورشون چیه. :)))))))

 

***
 
صبح عالی پرتقالی

 قیافه رو داری !!!

 

 

امروز  فقط عدم حضور یه خواننده تو آکادمی گوگوش حس میشد ...

واون کسی نبود جــــــــــــــــــــــــــــــــز

.

.

.

.

.

.

.

.

.

جعفر  :)

همه جعفریــــــــــــــــــا

***

 

هفـــت سالــــم بود با مامـــنم رفته بودم بیــــرون واســـــه خرید
حالا اینـــش که چطو گــم شــــدم بمـــونه !!!
مــــا رو تحویل کلانتری دادن گفـتن : این پســـره گم شـــده
مـــنم اینههههههــو این یتــیما یه گوشـه کــــز کــرده بودمــــو گریه میـــکردم و میــگفتم :
"مــن مامنمو مــوخووام"
یه ســـــربازه اومد پیشـــم گفت : پسر جون اسمــت چیه ؟؟؟؟؟
من : محمد :'(
ســـــــرباز: ببین محمد جان ما مامنتو پیــــدا میکنیم اگه قول بـــــدی گریه نکنــــی و به سوالام درست جواب بدی
من: باشیییییییییی :"(
سرباز: محمد جان خونتون کجــــاس؟؟؟
من : پهـلو خونه ســـارا اینا (دخمل همسایمون)
ســـربازه :|
ســــــربازٍ :نــه منظورم اینکه کــــدوم خیابون ؟؟؟
من: خیابون ســــــارا اینا :'(
باز ســـــــربازه :|||
یکــــــی دیگه اومـد بنظر ســــرباز نمیومد گفت : بذار خودم ازش بپرســــم
پســــر جان خونهســــارا اینا کجاس ؟؟؟
مـــن : پهلو خونه مــــا :'(
یهو کل ملت از خنده کف کلانتری هیلیکوپتری زدن !!!
الان که فک میکنــم میبینـم از همـون بچگــی هــم فقط بدرد این میــخوردم موجــبات خنــده و شــادی دیــگرونو فراهم کنم :|

 

 ***

 

مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت: منم از اینا میخوام.
مامانم گفت: الهی مامان بمیره برات.اینا پی پیه، فقط داداش باید بخوره.

***

 

رفتم مایو بخرم
لامصـــب میگه واسه استخر می خوای؟
.
.گفتم نه چند روز دیگه عروسی دعوتم
می خوام منحصر به فرد ظاهر بشم =))

 

 ***

 

واقعا چقد خوبه آدم یه هنری بلد باشه .
.
.
.
.
مثه ما که هنرمون اینه پست بذاریم لبخند رو لب شما بیاد

 

 ***

 

بنا به درخواست خودتون یه تست شخصیت شناسى گذاشتم.لطفا شرکت کنید.
.
.
.
.
.
.
.
.
هرکى رو تبلیغات کلیک کنه با شخصیته...


ببینم چیکا میکنید دیگه

 

 ***

 لبخـــــــــــــــــــــــــــــــــند

 

 

خیلی دوس دارم بفهمم که آیا هومن خلعت بری در آکادمی گوگوش با محمدرضا خلعت بری در تیم سپاهان نسبتی دارن !! ؟؟؟؟؟ !!

***


امروز ناهار آبگوشت داشتیم ، طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد ، ... مامان از تو آشپزخونه داد میزنه : چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون ، مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟؟؟ صد بار گفتم استخونا برا باباتونه ...!!؟؟
من :|
داداشم :O

***

گواهی نامه گرفتن مامانم حدود یک سال و نیم طول کشید
قبول که شده بود افسره از مامانم خوشحال تر بود !

***

دائیمون بعد 1ماه زنگ زده بهم میگه دلم برات تنگ شده بی معرفت
خونه تنهام بیا اینجا
منم 1000 فکر باحال کردم که چه سوپرایز خوبی برام داره یعنی چه چیزی انتظارمو میکشه!ا ؟
رفتم اونجا دیدم بنایی دارن !ا
بهم میگه پسر چرا انقدر دیر کردی؟!
*
*
*
این قدر که بیل و کلنگ زدم دستام تاول زده :|

***


سر میز صبحونه مادر بزرگم که 80 سالشه گفت بیا ننه اینم چاییت بخور.
ما هم چایی رو خوردیم بعد که تموم شد مامانم اومد سر سفره گفت
اِ چایی من کو؟؟
مادر بزرگمم گفت این ورداشت خورد ننه

***

مستربین