مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهمون» ثبت شده است

ﺑﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ
ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ!
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ...?
دوستان عمم پیره مراعات حالشو بکنید

***

مراقب سر جلسه مثل سوسک میمونه!!!
لعنتی ١ دقیقه چشم ازش برداری گمش کردی!!!
حالا بیا و تقلب کن :||

***

 رو اعصاب تر از مهمونی که شب می مونه
مهمونیه که شب مونده و صب زودتر از همه بیدار می‌شه،
جاشو جم می کنه و عین منگولا میشینه یه گوشه منتظر بقیه :)))

***

 بعضیا فکر میکنن که راهنمای ماشینشون عصای حضرت موساست !

راهنما رو که زدند دیگه پیچیدند ! وظیفه بقیه هم اینه که شکافته شن !

***

 بهترین راه جمع کردن نمکی که روی فرش ریخته ؛
اینه که با دست بزنی پخش و پلاش کنی :))

***

 یکی از فانتزیام اینه که دارم با یه پراید هاچ بک گوجه ای از افق میام خونه و دستم تو دماغمه و بینیمو در میارم گیلی گیلی میکنم و میندازمش تو خیابون بعد یهو گوشیم زنگ میخوره منم تبلت جدید اپلمو از تو جیب شلوار کردیم که 1600 تا پیلیسه داره در میارم و میگم بنال :))
بعد اون یارو میگه بهتره خودتو از این بازی بکشی بیرون :))
میگم کدوم بازی کککصصصاااااااافططط :))
میگه همون بازی کثیف :))
بعد من متوجه میشم وارد یه بازی کثیف شدم و سریع گوشیمو قط میکنم و میرم تو یه حموم عمومی خوب خودمو میشورم که از این بازی کثیف بیام بیرون:)))))
بعد دوباره یارو زنگ میزنه ازم تشکر میکنه و میگه ولی خداییش گوشیت خیلی زاقارته بهتره یه گوشی جی ال ایکس بگیری بعد من یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش میکنم و میگم داداش شلوار کردی مال همچین موقعیتاییه دیگه :))
خداییش اون صبر و حوصلتون تو حلقم ینی بازم میخواین ادامه بدم....هاااااااااااااااا ادامه بدم :))

***

دقت کردین وقتی این شارژر و هنذفری رو توکیف بغل هم میذارید. نیم ساعت بعد که میخوای ازکیف درشون بیاری جوری به هم گره خوردن وهمدیگه روبغل کردن که انگار لیلی و مجنونن.بادست هم نمیشه اونجوری گره شون زد. اگه دیدی پس بزن لایک قشنگه رو

***

درسته که قند و نباتی
ولی
.
.
.

.
.
فتوشاپی ، فتوشاپی !!!
:دی دی !!

***

خونمون مهمون اومد دیالوگ من و یکی از مهمونا رو ببینید:
مهمون:خوب تعریف کن چه خبر؟
من:سلامتی همه چی .... وسط حرفم پا شد رفت توالت:lllll
از توالت اومد بیرون میگه داشتی میگفتی:)))
من:lllll هیچی دیگه کار و بار الحمدا... میگذره فقط .... یهو یکی از مهمونا گفت اگه اجازه بدید دیگه رفع زحمت کنیم:))
بعد دیدم یارو زودتر از همه رفت بیرون و کفشاشو پوشید و نشست تو ماشین و اصن از منم خدافظی نکرد :llll
ینی یه همچین فامیلایی هم داریم ما :

***

عکس:با دیدن این دکستاپ یاد چی می افتید ؟
اون موقع ها از کامپیوتر چه استفاده هایی می کردیم ؟
تازه کارمونم که تموم میشد ، کاورش رو روش می کشیدیم ، در حد مبل پذیرایی !
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

دکستاپ