- ۰ نظر
- ۰۳ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۰۰
ایدئولوژی بعضی دخترا در آرایش کردن، همان ایدئولوژی نقاشیهای مهدکودک است : جای سفید در صفحه باقی نذارید !
=)))
***
آخرین وصیت من به شما اینه که :
.
..
.
.
.
منو با استخون چنتا حیوون دفن کنین تا دانشمندا منو کشف کنن یکم سرکار برن روحم شاد بشه
***
اون کسی که نصفه شب از جاش پا میشه میره دست شویی یه قهرمانه
***
فک کنم شرکت مینو داره با خط تولید نئوپان ساقه طلایی تولید میکنه
:)
***
یه سریا هم هستن
ببین واقعأ خوشگلن!!!
حالا نام نمی برم
خودشون الان نظر میذارن می بینینشون :)
***
با این قیمتِ پستە کم کم باس شاهدە فرارِ مغرپستە ها هم باشیم !
***
چه کار شرافت مندانه ای است این پست گذاشتن.... ♥
دل همه رو شاد میکنی ولی کسی نیست دل تورو شاد کنه :(( :|
هم اکنون نیازمند کلیک های شما روی تبلیغات هستیم
***
نه تفریح میکنم نه درس میخونم نه کار میکنم معلوم نیس چه گهی دارم میخورم ..!
کیا مثل منن :((
***
مورچه رو انداختم تو بشقاب بیسکوییت ویفر
تکون نمی خوره
فک کنم از خوشحالی سکته کرده…
***
خواب هایم بوی تن تو را میدهد .
.
.
.
.
.
نکند
.
.
.
آن دورترها
.
.
.
نیمه شب
گوزیده ای
:))))
***
کلاغ رو درخت پیتزا میخورد روباه گفت:
چه سری چه دمی، یه آواز بخون،
کلاغ پیتزا زد زیر بغلش و گفت :
آن موقع که گولم زدی کلاس دوم بودم الان لیسانسم !
روباه میگه:
میبینم پیر شدی پروبالت ریخته،
کلاغ تا بالهاشو باز میکنه پز بده پیترا میفته،
روباهه پیتزا رو برمیداره میگه
اوسگل اون موقع منم سرباز معلم بودم حالا استادم. :|
***
دلنوشته دختران مجـــــرد:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از کلاس اول خواندیم آن مرد آمد.
آن مرد با اسب آمد.
ما که ترشیدیم مرتیکه با خر هم نیامد و باز بابا نان داد!!
***
یه چیزی بگم همه با هم گریه کنیم ………….!!!!!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
خونه تکونی !
***