درک سازمان از خواسته مدیر
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۰ ب.ظ
رییس یک کارخانه بزرگ، معاون خود را احضار کرده، به او می گوید: روز دوشنبه، حدود ساعت هفت عصر، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به این که چنین پدیده ای هر هفتاد و هشت سال یک بار تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت هفت، با به سر داشتن کلاه ایمنی، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. در صورت بارندگی، مشاهده هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و به همین خاطر کارگران را به سالن نهارخوری هدایت کنید تا از طریق نمایش فیلم با این پدیده شگفت آشنا شوند.
معاون خطاب به مدیر تولید: پیرو دستور جناب آقای رییس، ستاره دنباله دار هالو روز دوشنبه بالای کارخانه طلوع خواهد کرد. در صورت ریزش باران، کلیه کارگران را در ساعت هفت با کلاه ایمنی به سالن نهارخوری ببرید تا فیلم مستندی را درباره این نمایش عجیب که هر هفتاد و هشت سال یک بار در برابر چشمان عریان اتفاق می افتد، تماشا کنند!
مدیر تولید خطاب به ناظر: بنا بر درخواست آقای معاون، قرار است یک آدم هفتاد و هشت ساله هالو با کلاه ایمنی و بدن عریان ساعت هفت در نهارخوری کارخانه فیلم مستندی درباره امنیت در روزهای بارانی نمایش دهد!
ناظر خطاب به سرکارگر: همه کارگران بایستی روز دوشنبه ساعت هفت لخت و عریان در حیاط کارخانه جمع شوند و به آهنگ "بارون بارونه که برای رئیس هر هفتاد و هشت سال یک بار ستاره هلو می شود، هی" گوش کنن!
سرکارگر خطاب به کارگران: آقای رییس، روز دوشنبه هفتاد و هشت سالش می شود و قرار است ساعت هفت در حیاط کارخانه و سالن نهار خوری بزن و بکوب راه بیافته و گروه هالو پشمالو برنامه اجرا کنه. هر کس مایل بود می تونه برهنه بیاد ولی کلاه ایمنی لازمه!
***
- دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۰ ب.ظ