هادصه.هادسه.اصن هرچی!!!
دیشب داشتیم با عاغ داداشمون مچ مینداختیم ، پنجه تو پنجه ، فیس ۲ فیس با نهایت زور داشتیم سعی میکردیم مچ یکی دیگرو بخابونیم که ناگهااااااااان چشمتون روزه بد نبینه یه صدایی خارج شد در حد طوفان اوکلاهوماااا ؛ منو میگی داشتم فرشو میجوییدم ، خیلی صحنه ی خفنی بود !
خلاصه این داداشه ما هم سریع محله حادسه (هادصه.هادسه.اصن هرچی !) رو ترک کرد …
.
.
هر وقت مهمون میخواد بیاد خونمون مامانم اولین کاری که میکنه اینه که میاد تو اتاق ما پسرا اسپری خوشبو کننده میزنه …
یعنی رسمن ما رو به چشم راسو میبینه !
.
.
بچه فامیلمون ۸سالشه صبح تا شب پلاسه خونه ما ؛ امروز همسایه مون اومده بود و راجب یه میوه ای شبیه انار میگفت که تبرک از یه جایی آوردن و هرکی خورده بچه دار شده ! این بچه م نه گذاشت نه ورداشت گفت مگه انارم حامله میکنه ؟ چی میگی شما ؟
منو میگی ؟ چشا چارتا ، فک مماس با کف زمین …
ما بچه بودیم زنبیل مامانمونو بعد خرید چک میکردیم ببینیم داداش خریده برامون ؟
.
.
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﻨﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺪﻩ ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﻵﻥ ﻓﯿﻠﻤﺒﺮﺩﺍﺭﯾﻪ ، ﺗﻮ ﻃﺮﺡ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭﻝ ۲۲ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪﻡ !
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺷﺎﻧﺲ ﺩﺍﺷﺘﻢ بچه ای ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﻧﻤﯿﺸﺪ …
ﻣﻦ
ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭﻝ
ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﻭﻡ
همراه وسط
همراه یکی مونده به آخر
ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ
.
.
به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ، میگه نوه م خنگه !
میگم سوالی بگو ، میگه نوه م خنگ بود و من نمیدونستم ؟
میگم امری بگو ، میگه خنگیتو تابلو نکن !
میگم میشه خنگ توشون نباشه ؟ میگه اونوقت میشی نوه ی یکی دیگه نه نوه ی من …
منه بدبخت !!!
.
.
داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم برگشته میگه یا مات میشی یا پول تو جیبی نداری !
دو راهی ذلت و خفت همینه والا …
- سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۰۵ ق.ظ