یه مشت نفهم
بابام اس فرستاده: هــلـو، سـاعت 7 دم در حـاضر بـاش مـیـام دنـبالـت!!!
مـنـم فـکـر کـردم ازش عـاتـو گـرفـتم جـو گـرفـت جواب دادم:
بـاشه شفتالوی من ,مانـتـو خـوشگـلمـو میـپـوشـم مـیـام عـجـیـجـم!!!
بعد بابام جـواب داد :
اسـکـلِ بیــشـعـور , هـلـو یعنی سـلام , عاخه تـو کی میخوای آدم شی ؟؟؟ 30 سالت شد آدم نشدی , من چه گناهی کردم که تو پـسرمـی ؟؟
دختر خاله م تصادف کرده ده میلیون دیه واسه ش بریدن،
هنوز پلاتین واسه پاش نذاشتن با خوشحالی میگه: پول عمل دماغم جور شد
گاهی کسی را دوست داریم اما او نمیفهمد
گاهی کسی ما را دوست دارد اما ما نمیفهمیم
خلاصه یه مشت نفهم دور هم جمع شدیم تشکیل اجتماع دادیم !
پشه ها قبل از اینکه لامپ اختراع بشه دور چی جمع میشدن؟ خب برن همونجا
بعد از کلاس به دختره گفتم جزوه تون رو بدید کپی کنم
کپی بسته بود بهش گفتم من وسیله دارم تو شهر میرم
شمام بیاید که جزوه رو کپی کنم، اونم گفت میشه دوستام هم بیان ؟
من گفتم شرمنده ماشین من کوپه هستش فقط واسه ۲ نفر هستش !
یهو یه نیش خند زد بعد رفت پیش دوستاشو پچ پچ کرد اومد که بریم
تو راه هی سوال میپرسید که اسمتون چیه و ….
دوستاش به فاصله چند قدم قبل از ما میومدن
تا رسیدیم درب دانشگاه و رفتیم نزدیک ماشین
وقتی در وانتو باز کردم قیافه این بشر دیدنی بود یهو دوستاش شروع کردن به خندیدن
منم یهو زدم زیر خنده دختره هم چندتافحش داد جزوشم نداد رفت پیش دوستاش
- چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ب.ظ