به درجه ای از عرفان و معرفت رسیدم
که واسه خودم یه چیزی تعریف میکنم میخندم
تازه آخرش هم از خودم میپرسم: جان من!؟
***
یکی از فانتزیام اینه که برم قهوه خونه بعد یارو بپرسه قلیون میکشی ؟ بعد من با یه لبخند تلخ بگم : قلیون واسه سوسولاس ما یه عمره از زمونه میکشیم ! بعد توی دود قلیونای قهوه خونه محو بشم ...
***
مطمئنا یکی از قانونای زندگی من تو آینده اینه:
روز جمعه؛ غذاپختن، ظرف شستن و جارو کردن خونه با آقای خونس
خانومم باس لم بده و استراحت کنه، در طول هفته به اندازه کافی زحمت کشیده...(فداش بشم :دی)
گفتی زن ذلیل، دماغتو از تو صورتت حذف میکنما:))))))))))
بعضی از پسر ها رو که میبینم
دلم میخواد بهشون بگم....
هی خانوم کدوم ارایشگاه میری؟؟؟؟
***
تصویر:قیافه امون وقتی جواب سوالی رو بلدیم !:D
- ۱۰ نظر
- ۱۶ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۰۰