مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

فرهاد و هوشنگ

جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ

قبل از اینکه اینو بخونید : بابا ما این همه وقت میذاریم برا شادی شما

شما هم یه کلیک کنید رو این تبلیغا هر روز دیگه .....

نمیمیرید که .........

 

==========================================================

 

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.

هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.

وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.

هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.

هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه…

حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ
  • فامیل دور :)

نظرات  (۱)

  • علیرضا خوش منظر
  • چشم آقا حسین
    میریم توی تبلیغات
    همین کافیه ؟!؟!؟!
    به نفع شماست !؟!

    پاسخ:
    نه جان خودم به نفع همه اس
    فقط یادت باشه هر روز هااااااااااااااااااااااااااااااا
    وگرنه نه من نه تو.................
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">