مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

من اسم بچه مو میذارم New folder بزرگ شد خودش اسمشو هرچی دوست داشت بذاره!


***


امروز تو حموم یهویی زدم زیر آواز بابام برگشته میگه:زهر خر کره مار!!!!!!!!!!!!! ! ! ! ! ! ! ! منظورش همون زهر مار کره خر بود ( بیش از حد توانش عصابانی شد :)))


***


ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﺧﻮﺭﺩ، ﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﮐﺎﻣﻞ ﺯﺩ، ﻭﻟﯽ ﻧﺮﯾﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻡ ! ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻪ ﻗﺪﺭﺗﺸﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﻤﯿﺮﯾﺰﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﻣﻨﺶ ﺑﺎﻻﺷﻪ :|



***


بـا ایـن وضـعـی کــه مـن میبینم بــایـد واسـه انـتـخـاب واحـد تـرم بـعـد بــرم آمــوزش بــگـم: همــــون همیــــشـــگــی!!! :|


***


ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻧﯽ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﯾﻬﻮ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!!



***


ثبت نام ۷۳ میلیون نفر جهت دریافت یارانه؛ ضرب المثل "یک مو از خرس بکنی غنیمته" را جهانی کرد... :v



***


وقتی یک زن خوب کار می‌کنه میگن مثل مرد کار می‌کنه اما وقتی یک مرد خوب کار می‌کنه میگن مثل خر کار می‌کنه :| چه وضعشه آخه ؟ مگه ما چه گناهی کردیم !؟



***


یکی از دوستان هست که جوراباش مصداق بارز صلاح کشتار جمعیه... اما ما به صورت صلح آمیز با بوی گندش پشه میکشیم !!!


***


توخیابونای تهران همیشه اونی راه میگیره که ماشین ارزونتری داره.راننده‌ها شاید شعورشون به رعایت قانون نرسه، ولی حجم خسارت مالیو خوب تشخیص میدن :))))))))



[تصویر: 65057332011699333131.jpg]

میگن پشه ﮐﻠﻦ 14 ﺳﺎﻋﺖ ﻋﻤﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ... ﺑﺠﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ 14 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺮﻩ ﭘﺎﺭﮎ .. ﺑﺮﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ . ﺑﺮﻩ ولگردی . . . بره پارک بازی . . ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻣنو ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻪ کیصافط . . . !!!

***

وضعیتی شده که هرکی نیکی می‌کنه پای لرزشم می‌شینه :/

***

میگم یه وقت زشت نباشه , تو کشورای دیگه عود (مشک انبر) تو عبادتگاهاشون دود میکنن بابای ما تو مستراحمون بعنوان بوگیر !!!!B-)

***

یکی از بدترین لحظه های زندگی زمانیه که ؛ . . . . . . . . . . . فیلم رقصیدنت رو توی جمع نگاه کنی

***

بیایید با گفتن عبارت "ناراحت نشیا" در اول جمله هامون هرچی خواستیم بار ِ طرف کنیم !!!

***

چهار نوع زاویه داریم : زاویه حاده ، زاویه قائمه ، زاویه منفرجه ، زاویه‌ای که دخترا تو عکس خوب میفتن!!

رقص و شادی ان ماری سلامه بازیگر لبنانی سریال حوالی پاییز فیلم کامل

رقص خانم آن ماری سلامه بازیگر سریال حوالی پاییز در تلویزیون عربی با احساس شوق و شادی : تبریک به مدیران تلویزیون به خاطر انتخاب شایسته شان

ان ماری سلامه,جنجال ان ماری سلامه,ویدئو از ان ماری سلامه,بازیگر سریال حوالی پاییز,بازیگر لبنانی حوالی پاییز,بایگر عرب حوالی پاییز,فیلم لو رفته ان ماری سلامه,سریال ایرانی حوالی پاییز,رقص ان ماری سلامه,رقص عجیب ماری سلامه,رقص با مرد ان ماری,ماری سلامه کلیپ رقص,رقص با لباس کوتاه,anne mary salameh,dance anne mary salameh,dancing anne mary,پیج آن ماری سلامه,رقص ماری سلامه,بازیگر نقش ساره,ساره سریال حوالی پاییز,مسابقه تلویزیونی لبنان,آنه ماری سلامه,آن ماری سلامه عکس,در حوالی پاییز,پشت صحنه حوالی پاییز,حوالی پاییز قسمت اخر,anne marie salame,آن ماری خواننده,نام بازیگر لبنانی,آنماری سلامه,سارة سلامة,حوالی پاییز قسمت ۱۷,ساره حوالی پاییز,ماری سلامه بازیگر لبنانی,ز

داستان آخر شب..... یادم می آید وقتی که نوجوان بودم ، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم . جلوی ما یک خانواده پرجمعیت ایستاده بودند . به نظر می رسید پول زیادی نداشتند . شش بچه که همگی زیر دوازده سال بودند ، لباس های کهنه ولی در عین حال تمیز پوشیده بودند . بچه ها همگی با ادب بودند . دو تا دو تا پشت پدر و مادرشان ، دست همدیگر را گرفته بودند و با هیجان در مورد برنامه ها و شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند ، صحبت می کردند . مادر بازوی شوهرش را گرفته بود و با عشق به او لبخند می زد . وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند ، متصدی باجه از پدر خانواده پرسید : « چند عدد بلیط می خواهید ؟ » پدر جواب داد : « لطفاً شش بلیط برای بچه ها و دو بلیط برای بزرگسالان . » متصدی باجه ، قیمت بلیط ها را گفت : - ۲۰ دلار! پدر به باجه نزدیک تر شد و به آرامی پرسید : « ببخشید ، گفتید چه قدر ؟ » متصدی باجه دوباره قیمت بلیط ها را تکرار کرد . پدر و مادر بچه ها با ناراحتی زمزمه کردند . معلوم بود که مرد پول کافی نداشت . حتماً فکر می کرد که به بچه های کوچکش چه جوابی بدهد ؟ ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس بیست دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت . بعد خم شد ، پول را از زمین برداشت ، به شانه مرد زد و گفت : « ببخشید آقا ، این پول از جیب شما افتاد ! » مرد که متوجه موضوع شده بود ، همان طور که اشک از چشمانش سرازیر می شد ، گفت : « متشکرم آقا . » پدر خانواده مرد شریفی بود ولی در آن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود ، کمک پدرم را قبول کرد . بعد از این که بچه ها داخل سیرک شدند ، من و پدرم از صف خارج شدیم و به طرف خانه حرکت کردیم . دیدگاه ( لطفا پارسی) و نمره از 1 تا 10 هم فراموش نشه

همکار بابام اومده خونمون میگه ماشالله پسرتون چه بزرگ شده چند سالشه ؟
بابام میگه : نمیدونم خیلی وقته داریمش !
.
.

.
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻦ ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻭﺍﻕ ﻭﺍﻕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺻﺪﺍﺷﻮ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﺸﻮ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺳﮕﯽ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﺎﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﻔﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﺑﺎ ﺳﮕﺶ !
خلاصه ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ و ﯾﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻩ !
.
.

.
به بابام میگم عروسی دایی کراوات بزنم یا پاپیون ؟
برگشته میگه : زنگوله بنداز موقع برگشت دیگه گمت نکنیم دنبالتم نگردیم !
.
.

.
تو آشپزخونه بودم اومدم در کابینتو باز کنم ، درشم شل بود یادم نبود یهو از جا کنده شد افتاد رو پام ، یعنی قلم شد… یعنی آشپزخونه رو گذاشتم رو سرم !
یهو بابام اومد گفت واااااای چی شد ؟؟؟ ای بابا ببین چی شد ؟! نگاه کن !!!
مامانم : چیه ؟ چیزی نشده بابا ؟!!!
بابام : کجا چیزی نشده خانوم دره کابینت از جا درومده !!!
من : ۰_o
خلاصه به دوتا پرورشگاه سر زدم گفتن قیافت خیلی آشناس !
.
.

.
چند وقت پیش مامانم داشت مرغ پاک میکرد بهش میگم چرا انقد این مرغه چربی داره ؟
میگه مرغای ماده معمولا اینجورین !
دیوار واسمون نمونده بود دیگه. خدا این شادیارو از ما نگیره.
.
.

.
به گودزیلامون میگم پاکت تخمه رو بذار اینور با هم بخوریم
یه دونه بهم داده میگه اینو بخور بقیه شم همین مزه ست !
.
.

.
مامانم از تو اتاقم یه پاکت سیگار پیدا کرده اومده بهم میگه خاک بر سرت کنن معتاد بی مصرف ! میدونی به بابات بگم آتیشت میزنه ؟ پاشو فعلا راه پله رو بشور ببینم از این به بعد هر کاری بهت میگم میکنی وگرنه به بابات میگم !!!
یعنی علنن داره ازم باج میگیره !

.

[تصویر: p0louixi6s63u7nz5he9.jpg]

واااااااای چقدر می چسبه…
هسته هم نداره چه بهتر!

Inline image 10

شدید گلو درد دارم اونوقت به مامانم میگم : مامان ! خامه میتونم بخورم یا واسم خوب نیست ؟
میگه : نه اصلا خوب نیست ولی بخور تا خراب نشده !
.
.

.
یه بنده خدایی گیر داده بود ، رو مخ بود شدید ول کن هم نبود لامصب !
منم بهش گفتم میزنم تو سرت صدا بز بدیااااااا
بابام صدامو شنید زارت برگشت جلوی ملت گفت : خوو یکی هم پیدا میشه تو رو بزنه که صدا سگ بدی !!!!!
موندم وقتی داشتن شانس پخش میکردن من چه غلطی میکردم و کجا بودم ؟!
.

.

.
اوج استفاده مامانم از گوشیش اینه که زنگ بخوره صداشو نشنوه جواب نده !
.
.

.
چن وخ پیش به پسر عموم گفتم واسم ایمیل بساز رمزشم واسم بفرست… گفت باشه…
آدرس ایمیلمو فرستاد گفتم پس رمزش کو ؟؟؟
گفت واست ایمیل کردم.
من قضاوت رو به کارشناسا واگذار میکنم !
.
.

.
ﭘﺴﺮ ﺧﺎﻟﻪ ۵ﺳﺎﻟﻪ ﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﮔﻮﺷﯽ ۱ﺗﻮﻣﻨﯽ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ !
ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﺷﯿﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ ﺍﻭﻧﺠﺎ ؟
ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﺎ ﻣﺎهیا ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎناشون ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻦ !
.
.

.
با ناراحتی یه گوشه نشستم بابام اومده میگه چیه ناراحتی ؟ میگم پول ندارم ، حوصلم سر رفته ، داغونم !
دست کرد جیبش ۲تا تراول ۵۰تومنی بهم داده میگه برو یه کم خوش بگذرون !
نمیدونم چی شد که یهو دیدم وسط حالم بابام داره با لقد میزنه میگه لندهور آخه حال جای خوابیدنه ؟؟؟
واقعا فرق بین بابای رویایی و بابای واقعیمو فهمیدم.
.

.

.
به مامانم میگم اگه منو بدزدن چی کار میکنی ؟
میگه کاری نمیکنم چون مطمئنم برمیگردوننت !!!

داستان آخر شب..... در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد روی اولین صندلی نشست. از کلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت که مسیر خلوت بود… اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد. پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود که فقط می توانست نیمرخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه می کرد … به پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع کرد : چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده و اون فک استخونی . سه تیغه هم که کرده حتما ادوکلن خوشبویی هم زده… چقدر عینک آفتابی بهش می آد… یعنی داره به چی فکر می کنه؟ آدم که اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه! لابد داره به نامزدش فکر می کنه… آره. حتما همین طوره.مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان (کمی احساس حسادت)… می دونم پسر یه پولداره… با دوستهاش قرار می ذاره که با هم برن شام بیرون. کلی با هم می خندند و از زندگی و جوونیشون لذت می برن؛میرن پارتی، کافی شاپ، اسکی، چقدر خوشبخته! یعنی خودش می دونه؟ می دونه که باید قدر زندگیشو بدونه؟!! دلش برای خودش سوخت.احساس کرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگی به او بدهکار است. احساس بدبختی کرد. کاش پسر زودتر پیاده می شد…!!! ایستگاه بعد که اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد. مشتاقانه نگاهش کرد، قد بلند و خوش تیپ بود. .. پسر با گام های نااستوار به سمت در اتوبوس رفت. مکثی کرد و چیزی را که در دست داشت باز کرد… یک، دو، سه و چهار … لوله های استوانه ای باریک به هم پیوستند و یک عصای سفید رنگ را تشکیل دادند. .. از آن به بعد دیگر هرگز عینک آفتابی را با عینک سیاه اشتباه نگرفت و به خاطر چیزهایی که داشت خدا را شکر کرد… دیدگاه ( لطفا پارسی) و نمره از 1 تا 10 هم فراموش نشه

دیشب ساعت ۳شب بابام اومده بالا سرم بیدارم کرده میگه : پسرم پسرم !!!
من : هوووم ؟؟؟
بابام : بابا بیداری ؟
من : آره بابا دارم تنیس رو میز بازی میکنم.
بابام : زهرمار مگه من باهات شوخی دارم ؟
من : پدر من خو ساعت ۳ بیدارم کردی میگی مگه خوابی ؟ بترس از روز رستاخیز ، بترس از آتش دوزخ !
بابام : بابا خوابم نمیبره بیا با هم شطرنج بازی کنیم !
من : ای خدااااااااااا
حالا داشتیم بازی میکردیم سربازو هفت هشت خونه تکون داد…
من : بابا اون سربازه مازراتی نیست که اینجور میرونیش ؟!
بابام : هزار بار گفتم احترام بزرگترت رو داشته باش ، پاشو گمشو بیرون میخوام بخوابم بچه سوسول ؛ کسی که جنبه تقلب رو نداره اصلا باهاش بازی نمیکنم !!!
.
.

.
عاقا ما یهحوله داریم تو خونمون اسمشو گذاشتیم حوله ی مهمون !!!

هرکی از فک و فامیلا میاد خونمون و میخواد بره حموم حوله یادش رفته بیاره و ازمون درخواست حوله تمییز میکنه با این جواب مامانم مواجه میشه : به جونه علیرضا شما اولین نفری هستی که داری از این حوله استفاده میکنی !!!
فک کنم تا حالا به صد نفر همینو گفته …
خداییش میبینین من چقد عزیزم ؟؟؟
.
.

.
دیشب دور هم جمع بودیم داشیم بیست سوالی بازی میکردیم ، نوبت داداشم شد قبلشم بهش گفته بودم جوابت میشه علیرضا …
داداشم : حیوونه ؟
من : ۰_o
بابام : آره آره شبی گوسفنده !
من ۰_O : پدر من کجاش گوسفنده ؟ چرا مسخره بازی درمیاری ؟
داداشم : خخخ خب چشماش بزرگه ؟
همه با خنده : آره !!!!!
داداشم : گاومیش رحمته ؟
همه باهم : هار هار هار… بابام : آفلین آفلین نزدیک شدی !
من : ۰_o
داداشم : خوجگله ؟؟؟
مامانم : آره قربون بچم برم !
داداشم : پس گوسفنده ؟!
بابام : درسته !
من : پدر من کجاش درسته ؟ بازی رو خراب نکن !
داداشم : آقاجون یکم راهنمایی کنید …
بابام : موهاش خیلی بزرگ بشه فرفری میشه !
داداشم : آخ جون ببعی ؟
من : بابا من که موهام لخت صافه ؟؟؟!
بابام : اول اسمش ع هستش …
داداشم : عنتر ؟
بابام : نزدیک شدی …
داداشم : کرم آسکاریس ؟
بابام : آفرین نزدیک شدی !
داداشم : کنه ؟
بابام : وقتی پول میخواد کنه میشه !
من : ۰_o
داداشم : علیرضا ؟
همه با هم : آفلین آفلین …
داداشم : مچکرم مچکرم !
به جان خودم من به سازمان حقوق حیوانات بی سرپرست شکایت میکنم !

با خواهرم دعوام شد در حد جنگ ستارگان
یه چنگ انداختم تو صورتش یهو به مامانم گفت : این وحشیو از کجا آوردید ؟
مامانم گفت : اون پرورشگاهِ که تورو آوردیم ، یه باغوحش بغلش بود داداشتو از اونجا آوردیم …
یعنی از حالت جامد به بخار تبدیلمون کرد !!! :|
.
.

.
مامانم گفت توی دفترچه های تلفنش بگردم دنبال شماره ی تلفن خانوم دکتر صمدی ! بعد از دو ساعت تلاش هرچی بهش میگم همچین اسمی نیست میگه چشماتو باز کن مگه میشه نباشه ؟ هیچی دیگه الان همه دفترچه هارو دادم به خودش ، حالا پیداش کرده میگه : ایناها دیگه کوری نمیبینی ؟؟؟ اینم شماره ی خانوم دکتر فرامرزی !!!
اگه فردا یکیو دیدین سر چهارراه میرداماد نشسته داره با قاشق روی قابلمه می کوبه و مردم براش پول میریزن بهش سلام کنین ، اون منم !
.
.

.
به مامانم میگه دشمنت کیه تا بزنم چشاشو درارم واست !
میگه : دشمنی بالاتر از اولاد نیست / شاخ گاوی بدتر از عروس نیست !!!
هیچی دیگه همینجور خودم و عروس نداشتشو شست انداخت رو بند رخت …
.
.

.
به بابام میگم : بابا نوشابه خریدی برام ؟
میگه : پوکیه عقل که داری میخوای پوکیه استخونم بگیری ؟؟؟
من
مهر پدری
نوشابه خانواده
و دیگر هیچ …
.
.

.
بابام : پسرم اون چهارتا سیم که آویزونه رو میبینی ؟
من : آره !
بابام : خب دوتاشو بردار.
من : برداشتم !
بابام : چیزی حس نمیکنی ؟
من : نه !
بابام : حالت خوبه ؟
من : آره !
بابام : خب پس به اون دوتای دیگه اصلا دس نزن چون برق داره !
“منو بابام موقع تعمیر برق خونه”

.

.

.

ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﺸﺴتﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ، ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺴﻪ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺗﺮﮐﯿﺪﯼ ! ﺍﺯ ﻫﯿﮑﻞ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﯽ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﻭ ﺑﺰﺍﺭ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﭽﺮﻩ ، ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﺩﺍﺭﯼ ؟؟؟
ﺁخه ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ، ﻣﻦ ﻧﺨﻮﺍﻡ ﺷﻤﺎ ﺍﺯﻡ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﯽ کیو ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺒﯿﻨﻢ ؟؟؟

داستان آخر شب ... در کشور چین، دو مرد روستایی می خواستند برای یافتن شغل به شهر بروند. یکی از آن ها می خواست به شانگهای برود و دیگری به پکن. اما در سالن انتظار قطار، آنان برنامه خود را تغییر دادند زیرا مردم می گفتند که شانگهایی ها خیلی زرنگ هستند و حتی از غریبه هایی که از آنان آدرس می پرسند پول می گیرند اما پکنی ها ساده لوح هستند و اگر کسی را گرسنه ببینند نه تنها غذا، بلکه پوشاک به او می دهند. فردی که می خواست به شانگهای برود با خود فکر کرد: «پکن جای بهتری است، کسی در آن شهر پول نداشته باشد، باز هم گرسنه نمی ماند. با خود گفت خوب شد سوار قطار نشدم و گرنه به گودالی از آتش می افتادم.» فردی که می خواست به پکن برود پنداشت که شانگهای برای من بهتر است، حتی راهنمایی دیگران نیز سود دارد، خوب شد سوار قطار نشدم، در غیر این صورت فرصت ثروتمند شدن را از دست می دادم. هر دو نفر در باجه بلیت فروشی، بلیت هایشان را با هم عوض کردند. فردی که قصد داشت به پکن برود بلیت شانگهای را گرفت و کسی که می خواست به شانگهای برود بلیت پکن را به دست آورد. نفر اول وارد پکن شد. متوجه شد که پکن واقعا شهر خوبی است. ظرف یک ماه اول هیچ کاری نکرد. همچنین گرسنه نبود. در بانک ها آب برای نوشیدن و در فروشگاه های بزرگ شیرینی های تبلیغاتی را که مشتریها می توانستند بدون پرداخت پول بخورند، می خورد. فردی که به شانگهای رفته بود، متوجه شد که شانگهای واقعا شهر خوبی است هر کاری در این شهر حتی راهنمایی مردم و غیره سود آور است. فهمید که اگر فکر خوبی پیدا شود و با زحمت اجرا گردد، پول بیشتری به دست خواهد آمد. او سپس به کار گل و خاک روی آورد. پس از مدتی آشنایی با این کار، 10 کیف حاوی از شن و برگ های درختان را بارگیری کرده و آن را «خاک گلدان» نامید و به شهروندان شانگهایی که به پرورش گل علاقه داشتند فروخت. در روز 50 یوان سود برد و با ادامه این کار در عرض یک سال در شهر بزرگ شانگهای یک مغازه باز کرد. او سپس کشف جدیدی کرد؛ تابلوی مجلل بعضی از ساختمان های تجاری کثیف بود. متوجه شد که شرکت ها فقط به دنبال شستشوی عمارت هستند و تابلو ها را نمی شویند. از این فرصت استفاده کرد. نردبان، سطل آب و پارچه کهنه خرید و یک شرکت کوچک شستشوی تابلو افتتاح کرد. شرکت او اکنون 150 کارگر دارد و فعالیت آن از شانگهای به شهرهای هانگجو و ننجینگ توسعه یافته است. او اخیرا برای بازاریابی با قطار به پکن سفر کرد. در ایستگاه راه آهن، آدم ولگردی را دید که از او بطری خالی می خواست. هنگام دادن بطری، چهره کسی را که پنج سال پیش بلیط قطار را با او عوض کرده بود به یاد آورد. خلاقیت و استعداد در برخورد با مشکلات شکوفا و نمایان می شود. در دنیای کسب و کار، آنان که آرامش را در بستن چشم ها بر تحولات دنیای اطراف می جویند، مرگ زودرس را استقبال می کنند. یک رهبر موفق به استقبال تهدیدها رفته و از دل آن ها فرصت های ناب کشف می کند. آنهایی که از جای خود می جنبند، گاهی می بازند، آنهایی که نمی جنبند همیشه می بازند. دیدگاه ( لطفا پارسی) و نمره از 1 تا 10 هم فراموش نشه.

خدمت بعضیا هم باید گفت:اونی که اخم میکنه قیافش جذاب میشه شهاب حسینیه  !

گلابی ...

تو با ارفاق شبیه داشبورد پیکان میشی

***

خانواده م دارن با فیلم عروسی خواهرم مثه سریالای آی فیلم برخورد میکنن 

مامانم میگه : هیچی نگو ببینیم چی میشه بعدش!

***

طریقه خرید هندونه توسط بابام :

بو کردن هندونه

پرت کردن و گرفتنش از رو هوا

وزن کردن با دست

شمردن خطهای هندونه

زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر

نگاهِ عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی ( که آره آقا من این کارم)

خریدن هندونه

آوردن به منزل

پاره کردن هندونه

پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید و با طعم خـــــیار :|

***

تا حالا دقت کردین اگه عمو زنجیر باف همون اول که بهش گفتن زنجیر منو بافتی میگفت نه دیگه مجبور نمیشد آخر کار صدای گاو و خروس و سگ از خودش دربیاره ؟ یکی نیست بگه آخه مرد حسابی این چه کاریه آخه !

***

واسه ازدواج تست اعتیاد به اینترنت نگیرن یه وقت؟!

***

بدترین نفرینی که مامان من بهم میکنه اینه :

اینشالا یه دختر مثل خودت گیرت بیاد....:|

***

مهندسین نرم افزار صبور باشین ، اینم میگذره

فقط چند تا فرم ثبت نام یارانه فامیلا رو ثبت کنین

بعدا ازتون در پروژه های بزرگتر استفاده میشه !

***

مورد داشتیم تو دانشگاه طرف امده میگه کتابارو کی میدن!!!!!!

عیدی دادن و عیدی گرفتن

عیدانه های خط خطی

#علی زکریایی#خط خطی#خط۵۷#سال نو#عید#عیدنوروز#عیدانه#عیدی دادن#عیدی گرفتن#انواع عیدی#وضعیت معیشت#طنز#سیاسی#اجتماعی

یه نوع بیماری هم داریم به اسم “Empty Recycle Bin” !
طرف Recycle Bin کامپیوترش نباید پر باشه وگرنه آلرژی پیدا میکنه …
.
.
بعضى آرایشگرا فقط به واسطه ى احترام به حق آزادى بیانه که میزارن مدل مورد نظرت رو بهشون بگى وگرنه در نهایت کار خودشونو میکنن !
.
.
آﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭﯼ که مامان بابام ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ که ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻤﻮ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ دیگه ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﭼﺸﻤﮕﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ …
.
.
من هروخت دسشویی عمومی میرم از اون یارو که دم در نشسده میپرسم کارت خوان پارسیان دارین ؟ اگه نداشته باشن نمیرم تو ، خجالت نداره که ! بحث سفر دور دنیاس ؟!!!!
فرستنده : سهیل
.
.
آقا من بچه که بودم بیسکویت میزاشتم دهنم بعد میرفتم جلو آینه با دهن باز شروع میکردم به جویدن !
اصن یه حالی داشت که نگو ، حس مخلوط کن بِم دس میداد …
.
.
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺯﯾﺮﺁﺑﯽ ﻣﯿﺮﻥ ﮐﻪ کل ﺯﯾﺮ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺶ ﺳﺮﺥ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺸﻮﻥ ﯾﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻭی ﺁﺏ !
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﮐﺪﻭﻡ ﮔﻨﺎﻫﻤﻮ ﭘﺲ ﻣﯿﺪﻡ ؟
ﺁﻫﺎﻥ ﺍﻭﻥ ﮔﻨﺎﻩ ؟
ﺣﻠﻪ ، ﺭﺩﯾﻔﻪ !!!
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺷﺪﻡ ، ﺍﻭﻧﻮ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺒﻮﺩ …
.
.
همین سال ۹۲ای که کهنه شده و گذشت ، پارسال واسه خودش سال نویی بود !
“جواد خیابانی”
.
.
بعضیارو هم باید ورداری ببری روانپزشک بگی : دکتر اینو میبینی ؟ بی زحمت واسه اطرافیانش قرص آرامبخش تجویز کن !

روزمره گی عین مُردنه ... حتی اگه شب رو دیر خوابیدی ، صبح زود بیدار شو.. زیر بارون راه برو ! نترس از خیس شدن ! هر چند وقت یه بار یه نقاشی بکش ! توی حموم آواز بخون ! آب بازی کن ، چه اشکالی داره ؟! بی مناسبت کادو بخر! بگو اینو تو ویترین گذاشتن برای من ! آب نبات چوبی لیس بزن ! بستنی قیفی بخور ! تلفن رو بردار به دوست قدیمیت زنگ بزن ! چای بخور واسه بقیه هم چای دم کن ! جوراب های رنگی بپوش ! خواب ببین ! شعربگو ! قاصدک ها رو بگیر ، آرزو کن، آرووووم فوتشون کن ! هرکی هرچی دوست داره فکر کنه ... بیخیال ؛ تو شاد باش نون خامه ای بخر و با لذت بخور ! قبل خواب کارهای روزت رو مرور کن، هیچ وقت خودت رو به مُردن نزن ! همه ی اینا رو گفتم و تو خوندی ... فقط خواستم یه چیزی بهت بگم ، دوستم : هر جا وایسی ، مُردی...!! زنده باش ، زندگی کن ! بذار زندگی از اینکه تو زنده ای به خودش بباله ! روزمره گی ، عین مُردنه... برای خسته شدن زوده !!

به بعضی ها باید گفت :
فکر میکردم چیزی هستی ؛ مممنون که ثابت کردی هیچ بوقی نیستی !
.
.
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﮐﻼﺳﯽ ﻗﺒﻮﻝ ؛ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻼﺳﺎﺭﻭ ﺑﭙﯿﭽﻮﻧﻢ !
.
.
به بعضی ها باید گفت :
ما چتیم ، تو چته ؟؟؟
.
.
به بعضیا هم باید گفت :
من خودم با ذغال رنگت کردم ؛ جلوی ما ادعای سیاهی نکن !
.
.
ﺑﻪ بعضیا هم باید گفت :
ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ بقیه ﻗﺎﻃﯽ ﭘﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ ، ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﺎﺗﯽ ﺗﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ !
.
.
به بعضیام باید گفت :
عزیزم از دستت هر کاری برمیومد انجام دادی ! حالا نوبت پاهاته ، گورتو گم کن !!!
.
.
به بعضیا هم باید گفت :
باور کن من خودمو نمیگیرم ولی شما زیادى خودتو ول کردى !

.
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم آسانسور خرابه شما تو “کف” بمون !
.
.
به بعضیا بابد ﮔﻔﺖ :
عوض نمیشی ، خیالی نیست راحت باش …
تعویض که میشی ؟؟؟
.
.
به بعضیا باید گفت :
دوست عزیز ببخشید حواسم نبود پشتم خورد به خنجرتون !
.
.
به بعضیام باید گفت :
با من مشکل داری ؟؟؟ خوش به حالت خیلیا همینم ندارن !
.
.
به خیلیا باید گفت :
تو خوب باش ، اگه مُردی با من …
.
.
به بعضیا باید گفت :
تا حدی باهات راه میام ؛ از حدش که بگذره از روت رد میشم !
.
.
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ و میشنوم ﺑﺎ ﮐﯿﺎ ﻣﯿﭙﺮﯼ ؛ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎ من ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺍﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﺝ ﭘﺮﻭﺍﺯﺕ ﺑﻮﺩﻩ !
.
.
به بعضیا هم باید بگی یه خورده راست بگو ببینم بلدى ؟
.
.
به بعضی ها باید گفت :
من زندگیم به خودمم مربوط نیست چه برسه به تو !
.
.
به بعضی ها باید گفت :
بیخودی صدای گاو درنیار ؛ من و تو خیلی وقته دیگه “مــــا” نیستیم !

به ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﺱ ﮔﻒ :

ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ چی هستی ﻋﺰﯾﺰﻡ ؟؟!! ﺗﻮ که ﺁﻏﻮﺷﺖ مثه ﭘﺮﺍﻧﺘﺰ ﺑﺮﺍ همه ﺑﺎﺯﮦ !؟!؟!
.
.
به بعضی ها باید گفت :
شمایی که تا دورت شلوغ میشه جو میگیرتت ، حواست باشه تنها که شدی بغض نگیرتت ؟!!!
.
.
به بعضیام باید گفت :
ﺍﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ کی ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻯ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ با هم ﺑﺎﺷﻴﻦ ؟؟؟
.
.
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم اگه نمیتونی آدم باشی حداقل جونِوَر بی آزاری باش !
.
.
به بعضیام باس بگی :
احساس نمیکنی باید تعداد عزیزای دلتو کمتر کنی ؟
.
.
به بعضیام باید گفت :
شما از انسان بودن فقط دو حرف اولشو هستی !
.
.
به بعضی ها هم باید گفت :
ﻣﻦ ﺁﻧﺘﯽ ﻭﯾﺮوسمو به خاطر ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺍﻡ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻡ ؛ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﯼ ! ﺣﻠــــــــﻪ ؟؟؟
.
.
به بعضی هام باید بگی :
فیلمت که تموم شد بیدارم کن !

.
.
به بعضیام باس بگی :
هیچ چیز من دیگه به تو مربوط نیست به جز حالم که اونم ازت بهم میخوره !
.
.
به بعضیا هم باید گفت :
بالاخره ما بد و خوب ، کم و زیاد همینیم که هستیم ، شما همینشم نیستی !
.
.
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺗﻮ ﻋﮑﺴﺎﺵ ﺍﺧﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺩﯾﻮﯾﺪ ﺑﮑﺎﻣﻪ ؛ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﺭﻓﺎﻕ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺍﺷﭙﻮﺭﺕ ﭘﯿﮑﺎﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ !
.
.
به بعضی ها باید گفت :
ﺻﺪﺍ ، ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ، ﺣﺮﮐﺖ
ﮔــُـــــم شـــــﻮ !!!

ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﺮد

ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ

ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮد

ﺑنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻳک پیکرﻧد

ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ

ﭼﻮ ﻋﻀﻮﻱ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ

ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ

ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ ،ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ!

ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻲ ؟ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻲ؟! ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ،ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻣﻦ هم ﺑﺎﻳﺪ دستفروشی بکنم ﻭ هم ﻫﻮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﻫﻤﻴﻦ؟!ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ! ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:

ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﻏﻤﻲ

ﻧﺸﺎﻳﺪﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁﺩمی

کدوم سوال بیشتر تو خونتون رایجه ؟؟؟


۱ : این تلویزیونِ بی صاحاب واسه کی روشنه ؟
۲ : چی از جونِ این یخچال بدبخت میخوای ؟
۳ : کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته ؟
۴ : کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده ؟
۵ : این موقع شب با کی حرف میزنی ؟
۶ : چشمات درنیومد پای این کامپیوترِ کوفتی ؟
۷ : کی غذای منو خورده ؟
۸ : کی جورابای منو ورداشته ؟
۹ : تا این موقع شب کدوم گوری بودی ؟
۱۰ : تو اونجا چه غلطی میکردی ؟
۱۱ : باز چه مرگته تو ؟

دیدین تو فیلما بچه توی خواب جیغ میکشه همه میرن بغلش می کنن و از این حرفا ؟؟؟ خلاصه اومدم بگم اینا همش دروغه ، من یه بار جیغ کشیدم مامانم همچین با لگد زد تو شکمم که دیگه چند ساله جیغم نمیاد !
.
.
ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺣﻖ ﺍﺭﻣﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﺸﻪ ﻭﻟﯽ ﺁآآآآﻏﺎﺍاااﺍ ﻃﻼ ﻣﺎﻝ ﻧﻘﯽ ﺑﻮﻭﻭﻭﺩ ، ﺗﻮ ﻣﺸﺘﺶ ﺑﻮﻭﻭﻭﺩ !
.

.
ﺩﯾﻨﮓ ﺩﯾﻨﮓ !!!
Message ﮔﻮﺷﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ :
ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﻢ ، ﺳﻼﻡ نفسم ، ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻢ ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺗﻨﻬﺎﺕ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ !
ﺩﯾﻨﮓ ﺩﯾﻨﮓ !!!
Message ﮔﻮﺷﯽ ﻣﻦ :
سیمان تیپ ۲ کیسه ای ۶۷۵۰تومان
یونولیت سقفی ۱۵۰۰۰ با فشردگی بالا
آجر فشاری تنی ۶۱۰۰۰ !!!
.
.
آهنگ محمدرضا گلزار خیلی عالیه مخصوصا اون جاش که نمی خونه !
.
.
استاد جواد خیابانی :
ما دوتا حسینی تو بازی داریم : سید جلال حسینی و سید جلال رافخایی !
.
.
کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم
آخه امسال دیگه بهم پول عیدی ندادن !
چیه میخواستین بشینم خون گریه کنم که چرا بزرگ شدم ؟؟؟ نخیر آقا ، برو اینجا تجمع نکن !!!
.
.
این ﻋﻄﺮ ﻓﺮﻭﺷﺎﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻥ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﯾﻘﻪ ﺕُ ﻣﯿﮕﯿﺮن ، ﻋﻄﺮﻭ میزﺍﺭﻥ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺖ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻥ !
.
.
عاقا به نظر من دمپایی ابری خیس باید به عنوان یک سلاح سرد اعلام استقلال کنه !
.
.
۹۹/۹۹۹۹درصد کسایی که عینک گرد میزنن و فکر میکنن شبیه جان لنون شدن ، شبیه گربه نره میشن !
.
.
شاعر میگه : “برخیز و مخور غم جهان گذران”
ولی همینکه پا میشی میگه : “بنشین و دمی به شادمانی گذران”
کلا گرفتن مارو …
.
.
پسره از نیمرخ شبیه قالپاق پیکانه ، استاتوس گذاشته : درگیرم نشو رسوا میشوم !!!
یکی نیست بگه آخه میخِ بیکارِ توی دیوار ، تو برو خدارو شکر کن عامل جنگ جهانی سوم نشدی …
.
.
نمیدونم این راهی که جلومه تهش سر منزل مقصوده یا کارگران مشغول کارند ؟؟؟

یه روز یه مرد قصابی را به خانه اش میاورد تا گوسفندی را براش سر ببرد... مرده به قصابه گفت برادر میخوام برام تیکه تیکش کنی با گوشتش کباب درست کنم .. سر و پاها و روده با معده را خوب تمیز کن میخوام کله باچه درست کنم... پوستشم باخودت نبر میخوام سجاده درست کنم..... با مدفوعش هم میخوام کود درست کنم..... و زیاده ها را بزار میخوام برا گربه، خدا حفظت کنه مهمتر از همه استخوناست خانمم میخواد سوپ درست کنه ! گوسفنده یه نگاش میکنه میگه : یهو صدامم ضبط کن بزار برا زنگِ موبایلت دیگههه..!

یکی از دلایلی که سرخپوستا همیشه به قطارا حمله می کردن این بوده که دود قطار به زبون اونا فحش ناجوری میشه !
برید حال کنین با این اطلاعات جغرافیایی و بومی شناسی که به رایگان در اختیار عموم میزارم.
.
.
زنه تو کار پرورش تمساحه ، دارن باش مصاحبه میکنن میگه تمساحها بر خلاف ظاهر خشنشون باطن لطیفی دارن ؛ حالا تمساحه اون پشت داره قفسو جر میده هااا !!!
حالا از اینا بگذریم زنه میگفت دندوناشم مسواک میزنیم !!!!!!!! من به شخصه آخرین باری که مسواک زدم اینجاها بیابون بود …
از اینم بگذریم طرف داشت برنامه غذایی تمساحو بررسی میکرد میگه این وعده رو نخورد ، فک کنم از رنگ غذاش خوشش نیومده !
الان سوالی که واسم پیش اومده اینه : خدایا نمیشد منو تمساح بیافرینی ؟؟؟
.
.
ملت یه پاشون آنتالیاس یه پاشون جزایر قناری ؛ اونوقت من جفت پاهامو کردم تو یه سوراخ شورتم !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که زنگ بزنم به خودم ، بعد بگم الو ؟ بعد خودم بگم : قربون الو گفتنت برم من !!! بعدم خودم خجالت بکشم قطع کنم تلفنو …
چن دفه هم امتحان کردم ولی لامَصّب همش اِشغال بود !
نگرانم ! نمیدونم دارم با کی حرف میزنم ؟؟؟!
فرستنده : سهیل
.
.
خورشت قرمه سبزی و خورشت کرفس مثل بچه های یه خانواده هستن که یکیشون دکتر شده اون یکی توی سبزی فروشی شاگردی میکنه !
.
.
به آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم
بگویید که در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان
بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفهاست
بگویید دوستت دارم ، بعدشم خیانت کنین دهنشون س.ر.ویس بشه !!!
این قرتی بازیا چیه ؟؟؟

چالش جدید عمو خشی اینستا؛ چالش هندی

چالش جدید اینستاگرام؛ چالش فیلم هندی عمو خشی و خانوم والده.

واسه یارو مهمون میاد یارو براش مرغ سر میبره

مهمون میگه :راضی به زحمت نبودیم.

یارو هم میگه :زحمتی نیست سه تاشو سگ خورد این یکیش هم تو بخور.

*** 

بابام داشت میگفت احتمالا یارانمون روقطع کنن مادرم میگه بروبگویه بچه فلج داریم همش روصندلی جلوکامپیوترنشسته وتکون نمیخوره عقلشم سالم نیس...

یعنی قهرمان المپیک تیکه اندازی هم جلومادرم کم میاره

*** 

والدین عزیز!!!

فرزندان خود را تنها رها نکنید...

حتی در دنیای مجازی.....!!

نیست بچه ن!!

میان اینجا رو اعصاب ما راه میرن........:| :| :| والا...

*** 

همانا از کم شعورترین افراد، آنهایی هستند که

دوشاخهای را که یک نفر در پریز فرو کرده دکور پنداشته،

آن را میکشند و دوشاخهی خود را فرو میکنند!

*** 

چرا وقتی کنترل گم میشه همه فک میکنن زیر منه؟ هی میگن پاشوو.... نه اینجوری نه کامل پاشووو... نیس دیگه آقاجون، باشه احساس میکنم چوب کبریت نیس که

اوضاعیه داریماااا

*** 

حاضرم تا ساعت ۶ صبح بیدار بمونم ولی ساعت ۶ صبح بیدار نشم

بخدا خیلی سخته خیلی

*** 

آغاز هر پایانی یعنی پایان هر آغاز که انتهایش ابتدای شروع اول است در مسیر شروع آغاز بی پایان...

*** 

خیلی دلم میخوادبیام ببینمت ولی حیف

که

بلیط باغ وحش گرون شده

مخصوصا واسه میموناش

*** 

پشت یه پیکان نوشته بود:

*پراید خره گاوه منه*

*** 

به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟

میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟

پَ نَ پَ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!

***

 http://2funny.ir/

follow us :)

facebook/2funny.ir

twitter/2funny_ir

instagram/2funny_ir

cloob/2funny_ir

ماجراهای جالب آقوی همساده, مطالب طنز, ماجراهای آقای همسایه

 

ماجراهای جالب آقوی همساده : “عشق و عاشقی دوران کودکی!”
آقو ما یه سالمون که بود عاشق دختر همسایه بودیم،اونم عاشق ما بود…تا اینکه یه روز یه نی نی جدید اومد تو کوچه مون و عشق ما دو روز بعد مارو بخاطرش ول کرد! روزی که داشت میرفت بهش گفتم “عزیزم تو تمام زندگی منی،من تک تک نفسهامو به بهونه وجود تو میکشم،تویی دلیل زنده بودنم”…آقو برگشت گفت “میدونم..ولی کامبیز پوشک خارجی میبنده”…ها ها ها ها ها…

 

بله ما اولین شکست عشقی رو در سن یک سالگی تجربه کردیم! ینی چنان از درون خورد شدیم که نگو…له له شدیم!

یه کیبرد جدید خریدم ولی زیاد باهاش

حال نمیکنم

خیلی نرمه آدم حس تایپش نمیگیره

کیبردی که شق شق صدا نده کیبرد نیست!

***

به زنه میگن چند درصد دعاهات مستجاب میشه؟

میگه فقط 50%

میگن از کجا فهمیدی؟

میگه از خدا خواستم شوهرم خرپول باشه

خر هست اما پول نداره :D

***

شماها هم دقت کردین وقتی

کنار کتری وایستادین آب دیر تر جوش میاد!!! :|

***

خداکنه تا بیتشتر از 9سال دیگه زنده بمونیم

و بریم تو سال 1400

بعد هی بگیم:شماها یادتون نمیادما صده سیصدیا...

خیلی فاز میده،حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده!!! :D

***

یکی از فانتزیام اینه که تو یه جایه خلوت

گوشیم زنگ بخوره

بعد بگم: آره آره

فقط حواستون باشه زنده میخوامش :D

***

وقتی دلم میگیره میرم سراغ پیانوم

بعد میبینم که عهههه پیانو ندارم

برمیگردم رو میز ضرب میزنم :D

***

بعضیا هم هستن که به هرکی میرسن

میگن: تو نیمه گمشده ی من هستی که دنبالت میگشتم...

خب لامصب مگه نیمه ی گمشده ی تو به چند قسمت مساوی

تو جهان تقسیم شده هردفعه یکیشو پیدا میکنی؟!!!  :|

***

باران باشد

تو باشی

یک خیابان بی انتها

من میرم خونه چون مریض میشم...! :D

اصن من از آمپول میترسم !!! :D

***

دختر عمه ام اومده خونمون

در رابطه با تهیه کننده مستندهای 

نشنال ژئوگرافیک صحبت می کرد!!  :|

من تا15 سالگی جلوی پنکه 

صدای اورانگوتان از خودم در میاوردم!  :|

والااااااااااا

بچه نیستن که گودزیلا هستن اینا !!!!!

یه مورد داریم رووووم نمیشه بگم !!!
روم به دیوار ولی مورد داشتیم پسره به خاطر فوت اقوامش تا ۴۰روز به ابروهاش دست نزده …
.
.
مورد داشتیم پسره رفته خرید ، دست رو هرچی گذاشته فروشنده گفته جنسش خیلی عالیه ، خودم از همین جنس برای خواهرم برداشتم خیلی هم راضیه !!!
.
.
مورد داشتیم دختره پشت کوله پشتیِ دانشگاش نوشته بوده : عاقبت شوهر نکردن !
.
.
مورد داشتیم پسره با خشتکش داشته خیابونارو جارو میزده ، شهرداری همونجا با حقوق و مزایای عالی استخدامش کرده !
.
.
ﻣﻮﺭﺩِ شش تایی ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ولی متاسفانه ﺑﻪ ﺁﺳﯿﺎ ﻫﻢ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ !
.
.
مورد داشتیم دختره عاشق پسره شده
پسره گفته بیخیال من شو ، من جای خواهرتم !
.
.
مورد داشتیم یه کلیپس سرشو از پنجره اتوبوس بیرون آورده کلا مرکز ثقل رو تغییر داده اتوبوس چپ کرده !

.
.
مورد داشتیم پسره با باباش رفته بیرون ، پلیس پدره رو گرفته گفته خانم کی باشن ؟
.
.
مورد داشتیم دختره از رو آگهی همشهری مخاطب خاص پورشه دار پیدا کرده !
.
.
مورد داشتیم با کناری ما کنار نمی اومده ، میخواست کنار بکشه ولی الان کنار کناریمون پارک دوبل زده ؛ تازه ریختن رو هم واسه تخریب ما !!!
.
.
مورد داشتیم دخترِ از بی خواستگاری رفته جلوی کوه داد زده : با من ازدواج میکنی ؟
از کوه انعکاس صدا اومده : با من ازدواج میکنی ؟
دختره هم جواب مثبت داده ، الانم خوش و خرم با ۲تا بچه دارن زندگی میکنن !
.
.
مورد داشتیم پسره شرتِ ماماندوز چهارخونه رو در معرض دید عموم قرار میداده !
.
.
مورد داشتیم بعد خونه تکونی یه فرش اضافه اومده !
.
.
مورد داشتیم که میخواسته با شاهزاده سوار بر اسب سفید ازدواج کنه هول شده با اسب سفید شاهزاده ازدواج کرده !
.
.
مورد داشتیم هیچ موردی نداشته که بهش گیر بدیم !
.
.
مورد داشتیم طرف به خاطر تنها عشقش میخواسته خودکشی کنه ولی اون یکی مخاطب خاصش نذاشته !

ماجراهای جالب آقوی همساده, مطالب طنز, ماجراهای آقای همسایه

 

ماجراهای جالب آقوی همساده : “فرار از زندان !”
آقو ما یه بار تو یکی از زندان های آمریکا بودیم…یه پسریم اوجا بود بهش میگفتن مایکل…آقو ای پسرو نقشه زندانو رو تنش خالکوبی کرده بود میگفت من شمارو فراری میدم…گفتیم خب خدارو شکر بالاخره در میریم آقو از شانس ما شب قبل فرار ای پسرو آبله مرغون گرفت همه تنش پر جوش شد نقشه ی رو تنش قاطی پاطی شد از تو زندان تونل زدیم از وسط کاخ سفید سر در آوردیم!

 

ها ها ها…ینی چنان ضایع شدیما… 400 سال دیگه حبس واسمون بریدن…36بارم به اعدام محکوم شدیم!

*قدیما مراسم خواستگاری برای این بود خونواده ها دختر پسر رو بهم نشون بدن الان برای اینه که دختر و پسر خونواده هاشونو بهم نشون بدن.
*بابام حسرت زمان باباش را میخورد ... منم حسرت زمان بابام ... اما اگه پسر من بخواد حسرت زمان منو بخوره ... همچین با پشت دست میزنم تو دهنش، که نفهمه از کجا خورده.
 
*ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ!!! ﺳﯿ ﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣ ﯿ ﻤﻮﻧﻪ.
  
*اونایى که معتقدن کسى که رفته بر میگرده 99% کفتر بازن.
  
*به سلامتی‌ اونایی که تا میان دخالت کنن همه بهشون میگن تو یکی‌ دیگه خفه شو !
*ﺩﻗﺖ ﻛﺮﺩﻳﻦ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﭽﻪ ﺍﻱ ﺑﺪﻧﻴﺎ ﻣﻴﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﺟﻤﻊ ﻣﻴﺸﻦ میگن ﭼﻪ  ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ , ﻟﺒﺎﺷﻮ ﭼﻪ  ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﺒﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻲ ﻳﺎﺩ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻴﻔﺘﻦ؟ ﻭﻗﺘﻲ ﭘﻮﺷﻚ ﺑﭽﻪ رو ﺑﺎﺯ میکنن ﻣﻴﮕﻦ ﺍﻱ* * ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﻳﺪه.
* لاک پشت‌ها هم عاشق میشن ولی‌ خوبیش اینه که عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه.

دختره گفت یعنی تواون دختره چادری امل رو دوس داری اما من رونه ر
گفتم اره گفت پس چرا وقتی میبینیش سرتو میندازی پایین
گفتم اره راست میگی نباید سرمو جلوش بندازم پایین جلوی حجاب حضرت زهرا باید زانو زد

سلامتی همه چادریا

شماره های توی گوشیم ٩٩٪ بیخودنا…
حالا کافیه یکیو پاک کنم…
فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفر میفته :|


***


ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ “ﺧﻮﺵ ﺑﮕﺬﺭﻩ” ﯾﻌﻨﯽ ایشاله ﺑﺮﯼ ﺯﯾﺮ ﺗﺮﯾﻠﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ !

***


لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟
گفت: از بی ادبان
گفتند: قبل از اینکه ادب بیاموزی از کجا تشخیص دادی اونا بی ادبن؟
گفت: خب دیگه خفه شین ! :lol:


***


تو میوه فروشی دیدم نوشته بود :
” شلیل مجلسی” ! مگه شلیل اسپرت هم داریم…؟!


***


مــــن اگـــه یـــــه نفـــــر دیگــه بودمـــو ، خــــودمــو می دیـــدم
عـــــاشقــــش می شــــدم بی شـــــک !
ولی شمــــاهـــــا انــــگار نـــه انگــــــار !
خجــــالت نمی کشیــــد واقعــــاً  !؟ :|


***


یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه ،
توی ماه رمضون صداش کنیم :
سحر ، سحره تا سحره پاشو سحری بخور سحر ! :D


***


ﻫﺮﮐﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ۳ ﺑﺎﺭ تند ﺑﮕﻪ:
“ﭼﻪ ﮊﺳﺖ ﺯﺷﺘﯽ”

ماجراهای جالب آقوی همساده :

 

آقو ما یه بار یه حلقه ای تو خیابون پیدا کردیم،یه رفیقی داریم صداش میکنیم “گندولف”،ای حلقهو رو بردیم پیشش گفتیم کاکو ای چیه!؟ گفت ای ارباب حلقه هاس،بکنیش تو دستت غیب میشی!گفتیم کاکو ای خرافات چیه باور میکنی رفتیم بهش ثابت کنیم حلقه رو کردیم تو دستمون غیب شدیم! آقو تا ما غیب شدیم مسئولین رفتن اسم مارو از تو لیست آماری مملکت حذف کردن،نمودار رشد جمعیت سقوط کرد،بالانس عرضه و تقاضا تو بازار بهم خورد اقتصاد مملکت 256% افت کرد!ها ها ها….ینی داغون شدا له له شد!گفتیم ها الآن ای حلقهو رو از تو دستمون در میاریم همه چی روبراه میشه ما میشیم قهرمان ملی،آقو ای حلقهو رو در آوردیم ظاهر نشدیم!روشو نیگا کردیم دیدیم نوشته MADE IN CHINA!ها ها ها….ما الآن 3ساله نیستیم هیشکی اهمیت نمیده!

اعتراف میکنم ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻐﺰ ﭘﺴﺘﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﻣﻴﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺎﻡ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻮﺭ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ میک ﺑﺰﻧﻢ !!!
ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺧﻴﻠﻲ ﺿﺎﻳﻊ ﺑﻮﺩم
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻳﺎﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﮑﻞ ﺑﻮﺩﻧﻢ میوﻓﺘﻢ ﺍﺯ خداوند طلب آمرزش میکنم !
 ***
گمراه کننده ترین چیز تو دنیا بعد از آدرس دادن اصفهانیا و قبل از شیطان رجیم همانا تخمه ژاپنیه تو آجیله که فیگور بادوم به خودش میگیره !
 ***
بعضیا یه جورى بوق خورى میکنن عادم هوس میکنه !
 ***
شمام وقتی حوله تون رو میندازین رو شونتون حس سزارهای رومی بهتون دست میده یا فقد من دیوونه ام ؟؟؟
 ***
بارونو دوس دارم هنوز
چون هم هوا رو با طراوت میکنه هم آلودگی هوا رو کاهش میده و منابع آبی هم بیشتر میشه !
چیه ؟ نکنه انتظار داشتی عاشقانه ش کنم ؟!؟!
 ***
ژلوفن میگه غلط کرده سرت درد میکنه ، مگه من مُردم ؟ در صورتى که استامینوفن فقط میگه توکل به خدا ، ببینیم چى میشه !
 ***
شلغم چیست ؟
به غمی که لنگ می زند و درست نمیتواند راه برود می گویند !
 ***
به قلبم گفتم:چرا خوابم نمیبرد ؟ این بی خوابی ها از کجاست ؟
جواب داد : زر مفت نزن ؛ ادای آدمای دلشکسته رو هم درنیار ! یادت رفت بعد از ظهر عین خرس قطبی خوابیدی ؟
جوابش منطقی بود کاملا
قلبمم اعصاب نداره
قلبمونم بیشعور شد رفت !

 ***

مورد داشتیم طرف اسم بچشو گذاشته ستایشِ ۲ !!!
.

.

مورد داشتیم دختر با قیافه بدون آرایش رفته پلیس ۱۰+ برای گواهینامش ، بردنش سربازی !
.
.
مورد داشتیم دختره با یه آیدی آبجیشه با یه آیدی دیگه مخاطب فوق خاصش !
خعلی هنر میخوادا !!!
دختر است دیگر …
.
.
مورد داشتیم دختره با ماشین کنترلی خاموش کرده !
.
.
مورد داشتیم طرف رفته خواستگاری ، عروس چایی آورده ؛ داماد گفته اگه میشه تو لیوان خودم بیار !
.
.
مورد داشتیم پسره میخواسته از ایست بازرسی حرم رد بشه بهش گیر دادن که چادرت کو ؟
.
.
مورد داشتیم خانومه تو گوگل سرچ کرده “قیمت سرویس طلای دختر خالم ؟”
گوگل هم پاسخ داده : “دخترخالت گفته به کسی نگم”
.
.
مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری ، دختره اومده خم شه چایی تعارف کنه ، کلیپسش رفته تو حلق داماد !
.
.
مورد داشتیم دوتا پسر داشتن تو خیابون راه میرفتن ، به طلافروشی رسیدن وایسادن ویترینو نگاه کردن !
.
.
مورد داشتیم دختره مدل ابروهاشو با مدل ابروهای مخاطب خاصش ست میکرده و بلعکس !
.
.
مورد داشتیم پسره میخواسته از در بیاد تو ، سیبیلاش گیر کرده به چارچوب !
.
.
مورد داشتیم دختره واسه بالا و پایین کردن شیشه ماشین کلاچ میگرفته !

گورستان ، کمپ ترک اعتیاد زندگیست !
.

.

چشم گذاشتم تا بیایی ، رفتی کله پزی دیگر !
.

.

خواستم شهامت بخرم ولی از قیمتش ترسیدم !
.

.

پلاک آدم ها گذر موقت است !
.

.

در فوتبال هیچکس کاری از دستش بر نمی آید ، بجز دروازه بان !
.

.

معلم شیمی عصبانی شد ، برخورد فیزیکی کرد !
.

.

سکوت ، حاظر جوابی بی پاسخ است !

  

هواپیمای گمشده مالزی شاید تو اقیانوس هند پیدا بشه اما آجیل شب عیدی که مادرا تو ۴۰متر خونه قایم میکنن هرگز پیدا نمیشه !

 ***
یه سوال فنی :
سال ۹۳ با جمعه شروع میشه ، با جمعه هم تموم میشه
بین التعطیلین حساب نمیشه ما چمدونامونو ببندیم ؟؟؟
 ***
تنها طرحم برای آینده اینه که اصلا در موردش فکر نکنم !
 ***
پسره پست گذاشته : بعد از رفتن تو مثل فرهاد شدم در حسرت چشمان لیلی !
والا تا جایی که من میدونم فرهاد عاشق شیرین بود نه لیلی !
نمیگم عاشق نشید ولی خواهشا وقتی شکست عشقی میخورید قبل پست گذاشتن یه نگاهی به کتاب ادبیاتتون بندازید …
 ***
جمعه باشه
هوا هم بارونی باشه
روز آخر تعطیلات هم باشه
شنبه هم کلاس داشته باشی
دیگه ادامه نمیدم کافیه
سینه بزن لامصب …
 ***
کودک درونم هفته ی بعد عروسیشه اونوقت من هنوز دنبال مخاطب خاص می گردم !
 ***

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﯾﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﻭﺍﻧﺖ ﺩﺍﺭﻩ ، ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
“ﺧﻼﻑ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ”
ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﺎ ﺑﺎ ﻭﺍﻧﺘﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺯﺩﯼ …
خلاف :P
اشکهای مادر o.O
نیسان وانت :|
 ***
پسره آلومینیوم بزنی دوره دماغش ۱۵تا کانال دیجیتال رو بدون پارازیت میگیره بعد استاتوس داده : به ارواح جدم نیستی در حدم !

 ***

خانـــوم
بانـــــو
خواهر
!!!!!
جدای از دیــــــــانت
جدای از غیــــــرت
جدای از وجـــدان
جدای از شریعت
جدای از برادری
تو را وقتی محجبه هستی
راحت تر به دل می نشانند!
تو را به خاطر تو دوستت دارند
نه لباس و اعضای بدنـــــــت
نه مو و رنگ رژ های لبت
تو را چون انسانی
دوست دارند

خواهرم : چادرت زیباست , باور کن.

کیا یادشونه هر روز که میخواستیم بریم مدرسه خدا خدا می کردیم که امروز معلم مریض شه و نیاد!

حتی راضی بودیم اون بنده خدا بره زیر تریلی هجده چرخ ولی سروکلش پیدا نشه!

همچین آدمای مهربونی بودیم ما...

 ***

 

دیدین صبحا که بیدار میشین بعدش یه لحظه دوباره میخوابین، بیدار که میشی میبینی ۳۰دقیقه گذشته...؟؟؟

حالا تابلوئه که ۲دقیقه بیشتر نخوابیدیا! فکر میکنن ما خریم...!!!

والا....!!!

 ***

 

حتی اگر رییس کل هستید

یا رییس رییس کل هستید

یا رییس رییس رییس کل هستید

یا رییس *به توان۶* کل هستید

حتی اگر رییس جمهور هم باشید باید پشت چراغ قرمز بایستید!!!

و این یعنی همه باید به قرمز احترام بگذارند...

 ***

 

ساده که باشی.....

*

*

*

*

*

*

ته دیگ ماکارانیت را می خورند و می گویند ((چرب است تو نخور...))

 ***

 

به  بابام میگم اگه من بمیرم چیکار میکنی؟!

میگ بی سر و صدا تو باغچه خاکت میکنم یارانت قطع نشه!!

یعنی ی تعریف جدید از عاطفه پدری ارائه داده هااااا O :-)

 ***

 

کرگدن زورش به همه میرسه!

میتونه سلطان جنگلم باشه!

هیکلش رو هم داره!

ولی

خسته اس... میفهمی؟ حوصله نداره!!!!!

 ***

 

اینجور که بابای من فرم دریافت یارانه نقدی رو پر کرده, فردا پس فردا از کمیته امداد و بهزیستی هم میان در خونه واسه کمک مالی...

والا اخه این چه فرم پر کردنیه پدر من...

 ***

 

شهرام شپره همیشه یه جوری خوشحاله که انگار فرداش تعطیله...:)))

 ***

 

☆مرحله دوم هدفمندی یارانه ها ام شروع شده ☆

ما تیم توفانی هم که همه سرمایه دار ؛ پراید سوار و با جیب هایی پر از پسته تازه ؛ یه سایت و کلی هوادار هم که داریم ... 

خلاصه چون تمکن مالی داریم انصراف میدیم 

به امید بهتر شدن وضع بهداشت و سلامت کشور و سلامتی همه هموطن ها مون و شما بازدید کنندهای گل ♡

داستان آخر شب ...

توماس هیلر (مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست ، میو چوال) و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد. او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن اتومبیل را بازرسی کند.سپس برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت. او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت ، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتی او به داخل اتومبیل برگشت ، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید :” گفتگوی خیلی خوبی بود. پس از خروج از جایگاه ، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد.او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد. آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می رفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند. هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت :” هی خانم ، شانس آوردی که من پیدا شدم . اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی. ”زنش پاسخ داد :” عزیزم ، اگر من با او ازدواج می کردم ، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین”

دیدگاه ( لطفا پارسی) و نمره از 1 تا 10 هم فراموش نشه  

خوش بخت بشی ایشا الله.

گفت : الهی آمین

ایشا الله یه شوهر خوب پیدا کنی

گفت: الهی...

ایشاالله خیر از جوونی ببینی

گفت:الهی آمین

برو پی کارت دیگه ننه! اح اح

گفت: الهی امین.

حواست پرته ها!

گفت : الهی آمین

.

.

.

همش به فکر این بود که فقط خدا می تونه کاری کنه نه خودش و...

امیر المومنین علیه السلام: گناه نعمتها را دور می کند.

نعمت همسر خوب با دوستی غیر شرعی بدست نمی آید.

بدان که دلهای مردان دست خداست با خدا باش تا بهترین دل رانصیبت کند!

چند روز پیش سوار تاکسی شدم

راننده تاکسی پول خورد نداش بده، بهش گفتم:

به جاش در محکم ببندم

هیچی الان دو روز داره با قفل فرمان دنبالم می گرده

 ***

 

مورد داشتیم پسره داشته برنامه آموزش آرایش کردن نگاه میکرده

دختره بهش میگه:

برش دار ای لوس بازیا رو بزار رو اخبار...:|

 ***

 

یارو از ژاپن برمیگرده.

بهش میگن اونجا مشکل زبان نداشتی؟

میگه :من نه ولی ژاپنی ها چرا!

 ***

 

مریض :آقای دکتر! همه اش فکر می کنم که گاو شده ام. دکتر :از کی چنین احساسی داری؟ مریض :از وقتی که گوساله بودم

 ***

 

هدف ازخلقت مرد؟

۱. کسب تجربه برای بی نقص آفریدن زن

۲. برای انجام کارهای یَدی که نیازبه عقل ندارد

۳. خریدن وحروم نشدن میوه های خراب واجناس تاریخ گذشته بازار

۴. خب اگه غم وغصه آفریده نمی شد که ماارزش شادی رونمیفهمیدیم.

 ***

 

رمز موفقیتم و چند روز پیش عوض کردم

الان یادم رفته!!!

داستان آخر شب ... 
آورده اند که بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمود . شیادی چون شنیده بود بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت : اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم :..... اگر سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی !!! شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود . بهلول به او گفت : تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است . آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید از نزد او فرار نمود
( نمره از 1 تا 10 هم فراموش نشه )


***
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه کشاورز دامپزشک میاره ....

دامپزشک میگه اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش بایسته گاو رو بکشید! گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه: بلند شو بلند شو گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه: بلند شو بلند شو رو پات بایست باز گاو هر کاری میکنه نمیتونه بایسته رو پاش...! روز سوم دوباره گوسفند میره میگه: سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی ....! گاو با هزار زور پا میشه.. صبح روز بعد.... کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه : گاو رو پاش وایساده جشن میگیریم ...گوسفند رو بکشید !!!!!!!!!!!!! 
نتیجه اخلاقی: با شما
 

سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد

***

همین الان که این مطلب رو خوندی بدون دلیل این کارو انجام بده :
۱ – اگه مادرت پیشته بوسش کن
۲ – اگه پیشت نیست زنگ بزن حالشو بپرس و بوسش کن
۳ – اگه قهری آشتی کن
۴ – اگه از دستت ناراحته ، دلشو به دست بیار
۵ – اگه در قید حیات نیست عکسشو ببوس ، بغض نکن
***
شاید زن خوب مثل دایناسور نسلش منقرض شده باشه،ولی مرد خوب مثل سیمرغ ازهمون اول هم افسانه بوده. 
.از همین الان روزمون مبارک.
***
روز زن هیچ وقت فراموش نمیشه چون یه زمانی یکی فراموش کرد اون روز شد وحشتناک ترین روز
 روز زن مبارک
***
اگه میخواهید روز زن بخاطر نگرفتن هدیه دچار افسردگی نشوید این ذکرراروزی ۷ مرتبه تکرار کنید
 
من گل همیشه بهارم از کاکتوس انتظاری ندارم
***
روز زن، این عاشق جواهرات، دشمن گلگیر ماشین، موریانه کارت بانکی، بانی قرض، عامل ترافیک، حامی رنگ ولعاب، وپرصداترین موجود خلقت برتمامی مظلومان وزحمتکشان عالم مبارک باد
***
فرارسیدن روززن برهرزن,خواهرزن,برادرزن, پدرزن,مادرزن,سوزن زن, آمپول زن,پنبه زن,بیل زن,راه زن ,جرزن,جیب زن،زیرآب زن,وبقیه زنها مبارکباد!
***
و خداوند زن را نمک زندگی آفرید تا مرد را از گندیدگی نجات دهد !
روز زن مبارک !
***
مژده به آقایان: پژو 405 بدون ایربگ، بدون کمربندایمنی، آماده آتش سوزی بدون دلیل دوگانه سوز و آماده انفجار
بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن!
http://2funny.ir/
follow us :)
facebook/2funny.ir
twitter/2funny_ir
instagram/2funny_ir
cloob/2funny_ir