من هنوز متعجبم
دو هفته پیش مامانم رفته بود اصفهان دریغ از یه دونه گز یا پولکی که سوغاتی بیاره الان واسمون مهمون اومده مامانم خونه نبود زنگ زده میگه : چای دم کن بعد برو توی اتاق من توی کمد لباسام پشت چمدون سیاهه یه بالش آبیه اونو ور دار
( من :-O )
زیرش یه ملافه سبزه اونو وردار
( من :-O )من
زیرش یه ساک قهوه ایه
( من :-O )
توی ساک قهوه ایه یه ساک زرشکیه
( من :-O )
توی ساک زرشکیه یه پلاستیک بنفشه
( من :-O )
از توی اون یه بسته سوهان عسلی بردار بزار جلو مهمون تا من بیام جاشونو دوباره عوض کنم حواست باشه دست به گز و پولکی ها نزنی ها !!!!!
( و همچنان قیافه من=.:-O )
یه روز خوب :
من: انقدر دوست دارم میمون داشته باشم :)
مامانم: تو خودت میمونی...... من :|
یه روز معمولی:
من :وای چشمای خره رو نگاه چه خوشگله :)
مامانم: آره دیگه تنها فرق تو باهاش همینه ....من :|
یه روزی که نشستم رو زمین:
مامانم: قوز نکن همینجوریش شبیه شتر هستی! من :|
یه روزی که دارم سبزی خوردن میخورم:
مامانم: داری خودتو واسه عید قربان آماده قربونی میکنی؟ من :0
من میدونم من رو از باغ وحش آوردن جوِ انسان بودن بهم دادن. :((
زمانی که داداشم میرفت مدرسه، شبها با جوراب و شلوار لی میخوابید که صبح 5 دقیقه دیرتر بیدارشه...
فک و فامیله داریم؟
یکی از فامیلامون از شهرستان اومده بودن خونه ما،نزدیکه دو هفته پیشمون موندن
مامانم بلاخره خسته شد یه روز ظهر خیلی جدی بهشون گفت:روزه آخری که میخواستین برین میخوام گوشت در بیارم از فریزر آبگوشت درست میکنم،راستی کــــــــــــــــــــی میریــــــــــــن؟؟؟؟؟ :)
مهمونامون :|
من که فقط آرزو داشتم اون لحظه اونجا نبودم :|
فک و فامیله داریم؟
خانوم همسایه خطاب به خواهرم:
- سمیرا جان خوشحال شدم نامزد کردی
-- وااای مرسی .. منم همینطور
خانوم همسایه: :-|
ما =))))
خواهرم: :-/
فک و فامیله داریم؟
فشار روزه رو اعضای خانواده خیلی زیاد شده!
مامانم با جدیت بهم گفت برو تو اتاقت درو خاموش کن لامپو هم ببند!
من.:هنوز متعجبم!
- پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ب.ظ
سلام خسته نباشید
طنز همانجا بشین خشک می شه اصلا در شان شما و سایتتون نیست. لطفا از گذاردن مطالب سخیف خودداری کنید