مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

گزارشی از یک پارتی....

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ب.ظ

«یک شبی پروانگان جمع آمدند
در مضیفــی طـالـب شـمع آمدند»

دور هم پروانگان از شوش و ری
شد فراهم قرص اکس و جام می

چینی و هندی و ترک و بابلی
اهل سـگـزستان، عراقی، کابلی

اسـپـنـیـش و اسـکـتـیش و ژرمنی
گبر و زرتشتــی، یهود و ارمنی

سبز و زرد و تـیـره و سرخ و سفید
لحظه ی دیدار با ساقــی رسید

آمدش پروانه ای شمــعی به دست
جمله مجلس با خوشی از جای جست

گفت: «اینک این شــما و شعله ها
هی بچرخید و کنید عشق و صفا!»

تا بـیـایـنـد عـاشــقـــان بــر دور او
اتـــفـاقــی آمـــد و برخاست غو

ناگهان پروانه ای از جای خاست
سینه اش را چون ستونی کرد راست

زد نفیری «کین سخن بیهوده است
این سخن دانم ز روی معده است!»

کرد از جیبش برون یک بسته ای
زان پدید آمد چراغ هسته ای!!

گفت: «این از شمع خیلی بهتر است
در خماریدناز او خیلی سر است!!»

دیده ی پروانگان شد سوی آن
برکشیدندش به آغوش و به جان!

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ب.ظ
  • صادق ایزانلو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">