- ۲ نظر
- ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۰
تنها بازمانده ی یک کشتی شکسته توسط جریان آب به جزیره ای دور افتاده برده شد.
او با بیقراری به درگاه خداوند دعا کرد تا نجات پیداکند.
ساعت ها به اقیانوس چشم میدوخت شاید نشانی از کمک بیابد اما چیزی بچشم نمی آمد.
سرانجام با ناامیدی تصمیم گرفت کلبه ای کوچک کنارساحل بسازد تا از خود و وسایل اندکش محافظت کند.
یک روز پس از آنکه از جست و جوی غذا بازگشت ،
خانه ی کوچک را در آتش یافت؛
اندک لوازمش دود شد و به آسمان رفت.
بدترین چیزممکن رخ داده بود...
عصبانی و اندوهگین فریاد زد:
"خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟"
صبح روز بعد با صدای کشتی که به جزیره نزدیک میشد از خواب برخاست آن کشتی می آمد تانجاتش دهد..!
مرد از نجات دهندگان پرسید:
"چطور متوجه شدید من اینجا هستم؟"
آنها گفتند:"ماعلامت دودی که فرستادی دیدیم.!"
.
آسان میتوان دلسرد شد ،هنگامی که بنظر می رسد کارها به خوبی پیش نمیرود، اما نباید امیدمان را ازدست بدهیم زیرا خدا در کنار ماست ،حتی در میان درد ورنج...!
دفعه ی بعد که کلبه یا دلتان در حال سوختن است به یاد آورید که آن شاید علامتی برای فراخواندن رحمت خداوند باشد
درباره اتفاقات زندگی زود قضاوت نکنیم
وجود هر چیز و هرکس دلیلی دارد
به خدا خوش گمان باشیم
سنجاق کرده اند..
حیا را، عفت را، مهربانی را، عشق را، صفا را، ایمان را
و یک عالم چیز دیگر را
به چادرت...
برای همین است..
که این چنین سنگین و با وقار راه می روی..
میگفت فرشته ها که حجاب ندارند...
برای خوب بودن نیازی به حجاب نیست...
دلت باید پاک باشد...
گفتم من فرشته ای را میشناسم...
که پشت در هم چادر از سرش نیافتاد...
از مادرم خوبتر هم میشناسی؟...
فیسبوک: آخرین بازدید ؛ 10 دقیقه قبل
لاین: آخرین بازدید ؛ 8 دقیقه قبل
وی چت: آخرین بازدید ؛ 12 دقیقه قبل
وایبر: آخرین بازدید ؛ 14 دقیقه قبل
قرآن: آخرین بازدید ؛ رمضان سال گذشته!
اَلَم یَانِ لِلَذینَ اَمَنُوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکرِ اللَه :
آیا هنوز وقت آن نرسیده است که دل های مومنان برای خدا خشوع کند؟!
همه چادری ها خوب نیستند....
می دانم،
چادری هایی را میشناسی که حرمت آن را نگه نمیدارند.
باور کن این قانع کننده نیست برای چادر نداشتن ِ تو.
تو حرمت حجاب زهرا (س) را نگه دار..
و به همه ثابت کن:
چــادری های زهرایـی بیشترند...
عاقد دوباره گفت : وکیلم ؟ ... پدر نبود
کاری از برو بچه های توفانی
برای مردم غزه
....
صفر تا صد با گوشی galaxy note 3 و صدا گذاری با corel video studio
منتشر شده در
برترین فیلم هفته افسران در تاریخ 29/5
سایر ویدیو های گروه توفانی
همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی
دختری را میشناسم ک صورتی میپوشد!
لاک قرمزمیزند!
نازمی کند!
لوس هم میشود گاهی!
وچوب حراج زده ب دخترانه هایش،
من اما یاد گرفتم "همه" لایق دخترانه هایم نیستند!
من یک دخترم با
چاشنی"چادر"
و
نمک"حیــا"
ومیدانم هنوز هم "بانمـک ها" پرطرفدارترن!!
ملکه انگلیس ب عروسش هشدارداده، حق نداردلباس های بدن نما،
پالتو ودامن کوتاه وجوراب های ساپورت ب تن کند!
میدانید چرا؟ملکه انگلیس وخاندانش سلطنتی هستندو درشأن
وشخصیت این خانواده نیست ک مردان دیگربدن آنهارا
دیده وتحریک شوند!
*درشان تو هست بانوی ایرانی؟؟
"شیطان" انـבازه یڪ حبّه قنـــב است
گاهــــے می افتـב توے فنجانِ בلِ ما
حل مــے شوב
آرام آرام ..
بی آنڪه اصلا ما بفهمیم و روحمان سر مـــے ڪشـב
آن را آن چاے شیرین را
شیطان زهرآگین ِבیرین را آن وقت او خون مــے شوב
בر خانه تن مـــے چرخــב و مـــے گرבב و مـــے مانــב آنجا
او مـے شوב {من} !!
مراقب باشم , مراقب باشیم ...
جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکے آمد و گفت :
سـه قفل در زندگے ام وجود دارد و سـه کلید از شما مےخواهم.
قفل اول اینست کــه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکــه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکــه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ فرمود :
براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سـه قفل با یک کلید ؟!
شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !
اسیر شده بود 15 سال بیشتر نداشت؛حتی مویی هم در صورتش نبود.
سرهنگ عراقی اومد یقه شو گرفت،کشیدش بالا
گفت:اینجا چه کار میکنی؟حرف نمی زد.
سرهنگ عراقی گفت:جواب بده
گفت:ولم کن تا بگم.ولش کرد.خم شد از روی زمین یک مشت خاک
برداشت،آورد بالا گفت:اینجا خاک منه،تو بگو اینجا چه کار میکنی؟!!!!
سرهنگ عراقی خشکش زده بود . . .
علـآمـِه طباطبـآیـی می فـَرمودَند :
اَگَر بهشــت شیــرین اَست . . ،
بهشــت آفریــن شیــریـن تـَر اَست . . !!
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند "مرگ بر بدحجاب"
از تو معذرت می خواهم.
من از جانب تمام کسانی که شعار دادند " ملت ما بیدار است،
از بدحجاب بیزار است" از تو معذرت می خواهم.
من از جانب تمام کسانی که فعل تو را از خود تو جدا نکردند،
معذرت می خواهم.
من می دانم که تو اگر اهمیت و فلسفه ی حجاب را بدانی،
به حجابت از من هم پایبندتر خواهی بود.
من می دانم که اگر در فرهنگ سالمی که حکم اکسیژن را دارد،
نفس کشیده بودی،ریه های عفافت غبار نمی گرفت.
من می دانم که اگر عمق نقشه ها و اهداف دشمن و تلاش
شبانه روزی شان را برای تاراج حیا می دانستی،
مشتی محکم بر دهانشان می کوبیدی.
عزیز دلم!
اسلام را با آن چیزی که من و امثال من می گوییم و عمل می کنیم،
نشناس!
حساب اسلام را از جامعه ی مسلمین جدا کن!
که اگر ما به اسلام درست عمل کرده بودیم،
پاکی همه جا را فرا می گرفت!
نگاه ها همه بر روی پرده سینما بود.
اکران فیلم شروع شد،
شروع فیلم سقف یک اتاق
دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق
سه, چهار, پنج, ...,هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!
صدای همه در آمد.
اغلب حاضران سینما را ترک کردند,
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین
و به جانباز قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید.
زیرنویس:
این تنها ۸ دقیقه از {زندگی }این جانباز بود و شما طاقت نداشتید...
---
خدا کنه فقط شرمندشون نشیم...
فقط همین...!
توی جبهه تعاون محلی بود که بچه ها
ساک شخصی خودشون رو تحویل میدادند
و بجاش یه پلاک میگرفتندو بعد از اینکه میخواستند برن خونشون
می رفتند تعاون پلاک رو تحویل میدادند
و وسایل شخصیشون روتحویل میگرفتند...
الان حدود شش هزار ساک هنوز که هنوزه داخل تعاون مونده
و این یعنی اینکه هیچ وقت هیچ پلاکی برنگشته
تا وسایلش رو تحویل بدن.
هیچ وقت...
در روزگاری که لبخند آدمیان به خاطر شکست توست ،بانو!!
حجابت
کیمیای غیرتت را هرگزبه لبخندی مفروش!!!
هـم قـد گلـولـه تـوپــ بـود.
گفتـم: چـه جـورى اومـدى اینجــا؟
گفتـــ : بــا التمــاس!
گفتــم: چـه جـورى گلـولــه رو بلنــد مـی کنـى میـارى؟
گفتــ : بــا التمــاس!
بـه شوخـى گفتـم، مـى دونـى آدم چـه جـورى شهیــد میشـه؟
لبخنـدى زد و گفتـــ : بــا التمــاس!
تکـه هـاى بـدنـش رو کـه جمـع مـی کــردم فهمیـدم چقـدر التمـاس کــرده . . .
می دانی
محاصره تنگ تر شده
اسیر می دهیم این روزها
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند
عامل خفه کننده دیگر بوی گیاه نمی دهد، بوی گناه می دهد
پر چادرت را حائل کن تا بوی گناه مشامت را نیازارد
نیمه ی راهیم ....
نیمه جانی هم که هست .
طاقت بیاور و پر چادرت را حائل کن !
بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
حال یکی خیلی بد بود...
رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.
من آن زمان چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...
مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس
در آینده ای نزدیک
نگاهی به دور و برت بینداز
یک وقت هایی می شود که
خودت را
تنها
چادریِ- کلِ خیابان می بینی
لبخند بزن، رو به آسمان کن و بگو:
خدایا ....
ممنونم که بهم اجازه دادی بین همه ی این آدمای رنگ وارنگ یه دونه باشم.
شک نداشته باش که این یک فرصتِ ویژه است تا برایِ او (خدا) هم یکی یک دانه باشی..
خانـــوم
بانـــــو
خواهر
!!!!!
جدای از دیــــــــانت
جدای از غیــــــرت
جدای از وجـــدان
جدای از شریعت
جدای از برادری
تو را وقتی محجبه هستی
راحت تر به دل می نشانند!
تو را به خاطر تو دوستت دارند
نه لباس و اعضای بدنـــــــت
نه مو و رنگ رژ های لبت
تو را چون انسانی
دوست دارند
خواهرم : چادرت زیباست , باور کن.
خوش بخت بشی ایشا الله.
گفت : الهی آمین
ایشا الله یه شوهر خوب پیدا کنی
گفت: الهی...
ایشاالله خیر از جوونی ببینی
گفت:الهی آمین
برو پی کارت دیگه ننه! اح اح
گفت: الهی امین.
حواست پرته ها!
گفت : الهی آمین
.
.
.
همش به فکر این بود که فقط خدا می تونه کاری کنه نه خودش و...
امیر المومنین علیه السلام: گناه نعمتها را دور می کند.
نعمت همسر خوب با دوستی غیر شرعی بدست نمی آید.
بدان که دلهای مردان دست خداست با خدا باش تا بهترین دل رانصیبت کند!