مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۹۵ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله

شیعه زند بر ســـــــر و سینه      کرب و بلا گشته مــدینه
فرزند زهرا جان داده مظلوم      امام باقر گردیده مسموم

شهادت غریبانه ی امام مسموم، امام باقر(ع) بر شما تسلیت باد.

============================================

ضمن عرض تسلیت شهادت عالم آل محمد (ص) امام محمد باقر (علیه السلام)

این وبگاه تا بعد از این ایام به روز نخواهد شد

مطالب به صورت موقت از دید بازدید کنندگان مخفی می ماند

============================================

امام محمد باقرعلیه السلام

============================================

امام محمد باقر (ع) : بهترین چیزى که می خواهید مردم به شما بگویند ، به آنها بگویید.
الکافى ، ج 2، ص 165


شهادت عالم آل محمد(ص) حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) را به عموم شیعیان 
  تسلیت عرض می‌نماییم.

============================================

آشنایی با حضرت امام محمد باقر(علیه السلام)

 نام: محمد بن علی امام محمد باقرعلیه السلام
 لقب معروف: باقر، شاکر،امین و شبیه(زیرا شباهت به پیامبر(ص)داشت)
 پدر و مادر: امام سجاد و فاطمه(دختر امام حسن مجتبی(ع))

 وقت و محل تولد: اول رجب یا سوم صفر سال 57 هجری در مدینه

 وقت و محل شهادت: روز دوشنبه 7 ذیحجه سال 114 هـ ق در سن 57 سالگی به دستور هشام بن عبدالملک(دهمین خلیفه بنی امیه) مسموم شده و در مدینه به شهادت رسید.

 مرقد: مدینه در قبرستان بقیع.

 دوران زندگی: در سه بخش:

1- سه سال و شش ماه و ده روز با جدش امام حسین(ع)

2- سی و چهار سال و پانزده روز با پدرش امام سجاد(ع)

3- نوزده سال و ده ماه و 12 روز مدت امامت. در این دوره که فرصتهایی برای نهضت فکری به دست آمده بود،امام باقر(ع) کمال استفاده را در جهت تربیت شاگرد و استحکام و گسترش تشیع و انقلاب فرهنگی نمود.

امام محمد باقرعلیه السلام

امام محمد باقرعلیه السلام

دلم پر مى ‏زند امشب براى حضــــــــرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیـــــــــده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت بـــــاقر

التماس دعا در شب شـــهادت غریبانه ی امام محمد باقر «سلام الله علیه»

103546785256405208696312532511477292146489n_1.jpg

من قول ازدواج ندادم  به هیچ کس

یعنی هنوز باج ندادم به هیچ کس!


کنکور هم گذشت و ولنتاین هم گذشت

اما  کتاب  "گاج"   ندادم  به  هیچ کس !


با این که عینهو  ملوان زبل  شدم

کمپوت اسفناج ندادم به هیچ کس


از خنده ها و قوّت قلبی که می دهند ...

کفاشیان  و  تاج  ،  ندادم به هیچ کس !


هر چند گفته اند محبت می آورد...،

از دانه های کاج  ندادم به هیچ کس


در جاده های  خلوت  شب با سمند خویش

آموزش   "کلاج"    ندادم   به   هیچ کس !!


با این که "روی میز تمام گزینه هاست..."!

من  قول ازدواج  ندادم  به هیچ کس

تصمیم گرفتم این سری که واسم خواستگار بیاد بهشون بگم:شما اومدید منو بگیرین؟
اونا هم بگن:بله!

.

.

.

.

.

بعد من می دوئم داد میزنم :اگه می تونید منو بگیرید…اگه می تونید منو بگیرید…
بازی میکنیم کلی هم دور هم خوش می گذره !!!! خل هم خودتی !!!!

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

به سلامتی اون آقا پسری که
تو زندگیش فقط به یه نفر گفت : عشــــقم
به سه چهارتا گفت نفسم
به ۱۰-۱۱ تاشون گفت گلم
۴۰-۵۰ تای دیگه هم شامل عسلم میشدن

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

دختر عموم ۵ سالشه هزارتا فرند تو فیسبوق و لاین و… داره !
اونوقت من همسن این بودم شبا تلویزیون رو از برق میکشیدم
سمندون از توش نیاد بخوره منو

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

آدرس دادن در اروپا :
خیابان ۴۵ – شماره ۱۲۰ – منزل دیوید آنتونی
آدرس دادن توی ایران :
بزرگراه آیت اله صدر آملی -خیابان میرزا کوچک خان جنگلی
۲۰۰ متر بعد از فلکه انصارالمجاهدین – ۱۰۰ متر نرسیده به بانک قوامین
جنب مسجد بلال حبشی،
کوچه شهید صیف الدین خواجه انصاری (حاج شیح صفی الدین سابق)
جنب سوپرمارکت سرداران – بن بست هشتم
ساختمان مارلیک پلاک ۱۲+۱ -منزل حاج کمال عین آبادی

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

یکم یاد بگیرین
بچه ی خارجیا وقتی مامانشون میگه برو از تو یخچال چیزو بیار نمیپرسن چیز چیه :D

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

به دو دلیل نمیتونیم به بعضیا اطمینان کنیم :
١- اونا رو نمیشناسیم
٢- اونارو میشناسیم !

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

زنگ زدم کافى نت رفیقم برام انتخاب واحد کنه
گفت چى بردارم ؟ گفتم دو واحد عمومى بقیه اش تخصصى
یعنى پیازو سیب زمینى رو هم به این راحتى سفارش نمیدن :|

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

هزینه عمل دماغ اینقدر سنگین شده
پدر مادرا میخوان بچه‌دار بشن میگن :
دختر پسرش مهم نیست فقط دماغش سالم باشه  :D

 

من هلاک تو و خاک زیر پاتم، توپولف!

من زمین خورده‌ی جعبه ی سیاتم،توپولف!

کشته‌ی تیپ زدن و قـدّ و بالاتم، توپولف!

مرده‌ی ریپ زدن و ناز و اداتم، توپولف!

قربـون اون نوسانــات صداتم، توپولف!

یه کلوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!

من هواپیما ندیدم اینجوری ناز و ملــوس

می‌پری پر می زنی روی هوا عین خروس!

بذار ایرباس واست عشوه بیاد- دراز لوس-

بدگِلا چش ندارن ببیننت، خوشگل روس!

قربون چشات برم، محــو نیگاتم ، توپولف

یه کلوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!

مـــا رو می‌بری نقـــاط دیدنی وقت فرود

گاهی وقتا سر کـــــوه و گاهی وقتا ته رود

می فرستن همه تا سه روز به روحمون درود

می خونه مجری سیما واسمون شعر و سرود

چرا ماتم می گیرن ، مبهوت و ماتم توپولف!

یه کلــوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!

وقتی عشقت می‌کشه گاهی با کلّه می شینی

به جـــــای باند فرود، توی محلّه می شینی

یا می‌ری تــــوی ده و رو سر گلّه می شینی

زودی مشهور می‌شی، رو جلد مجلّه می شینی

پی گیرعکســــــا و تیتر خبراتم توپولف!

یه کلــوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!

می خوام از خدا که یک لحظه نشم از تو جدا

چونکه وقتی باهاتم هی می کنم یـــــاد خدا

بدون نذر و نیـــاز بــــــا تو پریدن ، ابدا!

می کنم بعد فرود تمــــوم نذرامـــــو ادا

واســه جنّت بلیتت گشتــــه براتم، توپولف!

یه کلـــوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!

تو که هی رفیقــــای ایرونیتو یاد می کنی

کی میگه تــــو انبارای روسیه باد می کنی؟

ما رو پیک نیک می بری، سقوط آزاد می کنی

خدا شــــادت بکنه ، روحمونو شاد میکنی

بری تا اون سر اون دونیا(!) باهاتم، توپولف!

یه کلــوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف

در کنار حریم یک اتوبان

توی تهران دو کاج روئیدند

مردم البته از گرفتاری

کاج‌ها را به کُل نمی‌دیدند

روزی از روزهای پاییزی

حکم تعریض آمد از بالا

راه افتاد شخص پیمانکار

شب که بودند خلق در لالا!

یکی از کاج‌ها به ایشان گفت:

لطف خود را به بنده شامل کن

چند تا سَرو آنطرف تر هست

ما دو را جون مادرت ول کن!

گفت با طعنه مجری پرو‍ژه

کاج بی ریشه از تو بیزارم

از منابعْ طبیعی استان

بنده شخصا" مجوزم دارم

سرو چون این شنید گفت: این کاج

به سبیل باباش خندیده‌ست

بنده فامیل حاجی‌ام، ضمنا"

ریشه هایم پر از مونوکسید است!

مجری طرح دید اینطوری

کار تعریض جاده ممکن نیست

گشت عازم مهندس ناظر

تا ببیند که عیب کار از چیست

شهریاران شبانه با سرعت

راه تکرار بر خطر بستند

سرو و کاج و چنار را یکجا

با لودِر تکه تکه بشکستند

 

خوشا به حالت ای بچه تهرون

که شاد و خرم هستی تو شمرون

در روستا نیست جز خشکسالی

خوشا به حالت که اهل حالی!

در روستا نیست جز بوی پِشگل

خوشا به حالت ای بچه خوشگل

در روستا نیست شیلا و ژیلا

خوشا به حالت که داری ویلا

در روستا نیست آثاری از نفت

بی اطلاعیم پولش کجا رفت؟

بیکاری اینجا بیداد کرده

شهر شما را آباد کرده

از ما به تولید از تو به اسراف

وضع شما توپ، ما را دهان صاف!

خوشا به حالت یک حرف زور است

این از عدالت خیلی به دور است

ما نان نخوردیم از سفره دین

خیری ندیدیم از آن و از این

استند آپ بامزه اینستاگرامی ها در برنامه علی ضیاء

اجرای استندآپ کمدی جالب و جذاب توسط عرفان علیرضایی و محسن ایزی کمدین های معروف اینستاگرامی در برنامه علی ضیا

چرا رفتم خدایا زن گرفتم

بلای جسم و جان و تن گرفتم

نفهمیدم  ُغلط کردم خدایا

عذابت را چنین گردن گرفتم

نگو در خانه ی ما برق رفته
بگو در کل دنیا برق رفته

بکن یک لامپ را در خانه خاموش
نمی دانی که صد جا برق رفته ؟

تمام شهر از بالا به پاین
و از پایین به بالا برق رفته

نمی بینم ستاره در سماوات
از اینجا تا ثریا برق رفته

خداوندا به کل شهروندان
بده «صبراً جمیلا» برق رفته !

اگر دارند چادر برق رفته
اگر دارند ویلا برق رفته

ندارد فرق دارا با ندارا(!)
عدالت را! چه زیبا برق رفته

رود مجنون که ups بیارد
سر میک آپ لیلا برق رفته

چو برقت می رود خوابت می آید(!)
لالا لالا لالالا برق رفته

پیامک می زنی: «meeting canceled»
ندا! سارا! سمیرا! برق رفته

فلانی در سخنرانیش می گفت:
«لذا ایضا لهذا برق رفته

نبودِ برق یک بحث جهانی است
همین الان اروپا برق رفته

به جان حضرت حافظ که چندی است
سمرقند و بخارا برق رفته…»

جواب بچه را بابا چنین داد:
نمی یابیم قاقا برق رفته

به جای قصه ی دارا و سارا
از این پس: آب بابا برق رفته

دعاهامان نمی گردند اجابت
مگر در عرش اعلا برق رفته؟!

«مسلمان نشنود کافر نبیند»
که حتی در کلیسا برق رفته!

«بیا تا دست یکدیگر بگیریم»
بیا کاری بکن تا برق رفته

فضا آرام و تاریک و رمانتیک
درست عین تو فیلما! برق رفته

و مردی با زنش می گفت هر شب
صدا کم کن که سیما برق رفته!

«مرا کیفیت چشم تو کافی است»
ولی افسوس! حالا برق رفته

«الا یا ایها الساقی ادر کـَ…»
که ناگه بین اجرا برق رفته!

اگر قدر انرژی را بدانیم
نمی بینیم فردا برق رفته

خودم اســراف کردم در همین شعر
بسی ور رفته ام با «برق رفته»

درون بیت بیتش آب بستم
و در مصرا به مصرا برق رفته!

دوباره ماند شعرم نیمه کاره
دوباره باز گویا برق رفته…

مورد داشتیم یارو سه سال پای دختره نشسته
آخرش فهمیده طرف پسره 

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

این آقایون محترم همچین میگن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن
خونه داری بلد نیستن که یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم
میرن از صبح کار میکنن تا بوق سگ
بابا شماها رو که باید با بیل ساعت 12 ظهر از زیر پتو بیرون آورد

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

یه زن همیشه میبخشه و فراموش میکنه
ولی هرگز نمیذاره تو فراموش کنی که بخشیده و فراموش کرده

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

قدیما داماد سر خونه شدن ننگ بود
الان پرتاب سه امتیازی محسوب میشه

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺳﺎﻣﻮﺭﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﺯﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ
ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ 12 ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮕﺠﻮ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﻫﺪ.
ﺭﻭﺯﯼ 13 ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮕﺠﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ و مادرشو آوردن جلوی چشمش

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﻡ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﮐُﻨﺪﯼ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺑﻞ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺭﻭ ﻣﺎﯼ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ
ﺑﻌﺪ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﻣﯿﺪﻩ : ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﺠﺎ رو ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ !؟ 

تـــوفانی:) جوک و اس ام اس و مطالب طنزبرای مشاهده کلیک کنید

نامه سر گشاده به شهرداری
از شهردار محترم عاجزانه تقاضامندیم:
پشت در مستراح های عمومی یه دکمه لایک هم بذارن تا حداقل کامنت هایی رو که ملت مینویسن لایک کنیم بعضیاشون خیلی باحالن
باتشکر 

تو جامعه هرآدمی که باشین
خیلی کارا ردیف می‌شه با ماشین…

ماشین برای آدم اشتغاله
این روزا کار ِ بی‌ماشین محاله

یکی مسافر می‌زنه با نیسان
اون یکی ترشی می‌فروشه تو پیکان

نون یکی درمیاد از یه تاکسی
یکی مینی‌ماینرو کرده واکسی

کرده یکی ژیانشو سلمونی
یکی با بنزش می‌ره هی مهمونی

ماشین واسه خیلی‌ها اشتغاله
واسه یه عده اما عشق و حاله…!

بنده دقت کرده‌ام بر رادیو
تا ببینم چیست آخر رادیو

هست معمولا مکعب مستطیل
نیست معمولا مدور رادیو

نیست یک چیز محدب رادیو
نیست یک چیز مقعر رادیو

هست یک اعجوبه‌ی پر سر صدا
گوش را گاهی کند کر رادیو

گرچه پیدا نیست تصویری در آن
چشم را گاهی کند تر رادیو

ساخته در عین بی تصویری‌اش
سرنوشتم را مصور رادیو!

هر کسی را شد مقدر کاری و 
شد برای ما مقدر رادیو

«آن‌یکی شیر است اندر بادیه»
این‌یکی شیر است اندر رادیو!

خواب یوسف شش‌برابر گشت و خورد
سی-چهل‌تا گاو لاغر رادیو!

کار اگر می‌کرد دکتر* می‌نوشت
اینچنین بود ای برادر رادیو!

پول کاری را که کردی مهرماه
می‌دهد در ماه آذر رادیو

ده‌برابر پول اگر در TV است
عشق دارد صدبرابر رادیو!

«لیس للانسان الی ما سعی»
در همه عالم به‌جز در رادیو!

شک ندارم حال و روزش دیدنی‌است
روی پل در روز محشر رادیو

گرچه اینجوری‌است وضع رادیو
در نیاید از عزیزان
audio!

من نمی‌خواهم که حتی لحظه‌ای
خاطرش گردد مکدر رادیو

هرچه گفتم بود شوخی غیر از این
حرف من در بیت آخر رادیو:

آفرین! احسنت! مرسی! تنکیو!
مرحبا! الله‌اکبر رادیو!

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم بلیت آنتالیا را

بَـرَم وی را به ترکیه به خرج حضرت حافظ
که مجانی ببیند وی هی آنجاهای زیبا را

کنار ساحلش دارد درخت نخل دریایی
به طوری که فراموشش کنی از بیخ دریا را

درخت نخل دریایی، چه چشم انداز زیبایی!
چه چشم انداز زیبایی؟! خودت حل کن معما را(!)

به زعم بنده(یعنی که به زعم حضرت حافظ)
همینجا حضرت آدم نموده یافت حوا را

همینجا حضرت شیرین شده دلداده‌ی خسرو
همینجا حضرت مجنون به‌دست آورده! لیلا را

سفرنامه نباشد این، بوَد یک آفِر ویژه!
ولی تنها به شرطی که به دست آرد دل ما را

قفل بستم بر لب خود تا نگویم چیست درد
چهره‌ام را کرده‌ام طوری که گویا نیست درد

دلخوشی‌ها دائما درگیر با تک‌ماده
در تمام رشته‌ها اما بگیرد بیست درد

«ما و ما و نصف ما و نیمه‌ای از نصف ما
گر تو هم با ما شوی» جمعا شود دیویست درد

روی یک برگ سفید A3 با فونت درشت
دادم این را تایپ کرده خانمی تایپیست: درد

آی‌آی و آی‌آی و آی‌آی و آی‌آی 
از الف تا ی چه می‌بینیم در این لیست؟ درد

آنکه دائم می‌رود اسکی هم او بی‌درد نیست
می‌خورد وقتی زمین بد می‌کشد در پیست درد

کشوری با این‌همه تصویر بی‌گردشگر است
بیخ گوش ما گرفت اما دبی توریست‌درد

بر تن بی‌تاب مردم جای مرهم چیست؟ زخم
بر دل پردرد ما تنها مسکن کیست؟ درد

سوریه، لبنان، کومور، بحرین، اتیوپیست فقر
روسیه، چین، آمریکا (شرمنده) اینگیلیست درد

توی این افکار تاریکم که ناگه یک نفر
با چراغ قوه‌ای از روبرو گفت ایست! درد!

آفرین بر هرکه درمان یافت توی زندگی
مرگ درمان من است اما که دارم زیست‌درد

شاعرم من شاعری در تنگنای قافیه
پس همان بهتر در آخر نیز گویم نیست درد

پلکهایت مست و ابروهــات hot !
می‌شوم در جذبه‌ی چشمات مات

قلبت اما با بتن همسنگ، سنگ
در دهانت آن زبان آونگ، ونــگ!

می‌کنی از بنده با فریاد یــاد
می‌شود بحران این فرهاد حاد

می‌کشی با صوت ناهنجار جار
می‌دهی بر گردنم هشدار: دار!

ظاهرا از تو شده تخدیر دیــر
می‌دهی با دسته‌ی کفگیر گیر

گوییا در دست یک قابیل بیــل
می‌کنی در پاچه‌ام تحمیل میل(!)

می‌کشی بر چهره چون خرچنگ چنگ
می‌کند در پیش تو فرهنگ هنگ!

می‌زنی هرجا که می‌بینیش نیش
می‌کنی مانند ماران فیش فیش!

با سلاح داد داد و جیغ جیــغ
می‌کنی در زندگی تزریق ریق!

بین ما از بس عزا تمدید دیــد
شد به کل از شهرمان تبعید عید...
***
گرچه دارد شرح این تصویر ویــر(!)
هستم از تفصیل ِ این تفسیر سیر!

طناز بی ناز!

من آمده ام دل تو را شاد کنم

با طنز ز بند غصه آزاد کنم

نه مثل "طرف"، که هی بگویم:" ای وای

من آمده ام که ناز بنیاد کنم!!"

طناز کمرو!

هرگز دل من ز طنز محروم نشد

جز بر رخ سوژه چشم من زوم نشد

از بهر تو یک طنز به ذهنم آمد

گفتم که بگویمت، ولی روم نشد!

طناز قانع!

دل گفت که عاشقم زدی توو ذوقش

دپرس شد و افتاد ز شور و شوقش

اینقدر نترس از من و نزدیک بیا

یک ماچ بگیرم از تو فوق فوقش!!

 

عمل!

گوش اگر گوش تو و بینی اگر بینی تو

آنکه البتّه به جایی نرسد جرّاح است!

یار سبیل دار!

بر لب آوردی شبی نام دل خون گشته ام

دیدم از تار سبیلت دلبرا خون می چکید!

قالَ کَتی(!):

ایّامِ خوش آن بود که با «دوست پسر» شد

باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود!

نصیحت به معشوق!

هی فاصله نگیر ز من ای گل رُزَم!

من که تو را نمی خورم ای گل! مگر بُزم؟!

زن ذلیلــــم ، زن ذلیلم ، زن ذلیـــــــــل 

ترس بنده ، نیست خیلــــی بی دلیل !

ترسم از جانم ، چو دعـــــــــوامان شود

چونکه دنبالـــــم کند ، با دسته بیــــل !

در مصــــاف او ، چنان موشــــی ضعیف 

گرچه هستم ظاهــــــــــــراً مانند فیل !!

ترسش از این هیبت مـــــــردانه نیست

پس چکار آید مرا ، اینک سبیــــــــل ؟!!

صورتش مثــــــــــل هــــــلوی له شده !

لیک پندارد که می باشد جمیــــــــــل !

لال میشد کاش ، وقتی شیــــخ گفت :

"هستم ای دوشیزه خانم ، من وکیل" ؟

یارب ، این آتش که کــــــــــرده زن به پا

سرد کن ، آنسان که کردی بر خلیــل !

جان او بستان و راحــــــت کن مــــــــرا

ای خدای مهـــــــــــــربان ، ربّ جلیل 


 

سینــه مالامال درد است ، ای دریغـــا مرهمــــی *

ای زن ! از اینجا برون شــــــو ، تا بیاسایم دمـــی !

کارهـــای خانه را بر دوش مـــــن می افکنــــــی ...

گوئیــا پنداشتی جانا ، عیـــــــــــال رستمــــــــی !

مـــــــــــادرت پیــوسته تعــــــــریف از جمالت میکند

پس چرا در پیش چشم من مثال شلغمــــــــی ؟!

بس که مـــــــن کردم نگه ، بر هیکـــــــل ناساز تو

شب به کابوسم فقـــــــط دیــــــو سیه آید همی !

کرده ای خانه خرابـــــــــــم با سفـــــــــرهای فرنگ

دائماً در فکر خـــــــــــرج لیر و مارک و درهمــــــی !

زن !! بیا از من جدا شـــــــــو ، جان تنها عمهّ ات !

رحــم کن بر جان من ، خیلی نه ! تنها یک کمی !

مصرع اول ز حافـــــــظ ، باقی شعـــــــــر از نگیــــن

مرحبا !  صد آفرین !  احسنت !  به به !  جانمی


*:مصراع از حافظ

این عروســـــــــــی که خداوند مرا کرده نصیب

کاشکی قسمت آن گــــــــــرگ بیابان نشود !

حاصـــل زحمت سی ساله ی من داده به باد

هیچکس مثل من ، از کرده پشیمــــان نشود

هیچکس یا نشود مادر ِ شوهـــــــــــــر ، یارب

یا اگر شد ، چو من ِ بی سر و سامان نشود !

گر کــُند قصد که یک روز فسنجـــــــــــــان بپزد

هرچــــه گوئی بشود ، لیک فسنجان نشود !

کتلـــــــــــت سوخته ای داده به خورد پسرم !

گر خدا رحم کند ، حاجت ِ درمـــــــان نشود !!

آنچنان وقت جدل نعـــــــــــره ی جانانه کشد !

که حریفش ، به خدا ، رستم دستان نشود !

سخنانش همه سرد و یخ و بی مزه و لوس !

اینچنین سرد و خنک ، برف زمستان نشود !

ای خدا ، مرحمتی کن ، پســــرم از دستش

راهی کوچـــــــــه و ، مجنون ِ بیابان نشود

من و اشعار طنز آمیز ؟هرگز

 

قدم بر روی تیغ تیز؟ هرگز

 

 

سیاسی کاری از من؟ آه ،اصلا

 

خطر دارد ، مبادا! جیز! هرگز

 

 

گذر از گوشه ی کوچه، چه بهتر

 

عبور از قسمتی که لیز ، هرگز

 

 

ستایش از بهار پر طراوت

 

نکوهش کردن پاییز؟هرگز

 

 

بگویم با جوانان از سر پند

 

حذر از چشم های هیز! هرگز

 

 

زدست روزگاران ناله کردن

 

اگر حتی دلت لبریز، هرگز

 

 

مبادا از رییس خود ببینیم

 

عیوباتی!درشت و ریزهرگز

 

 

گله از دست همسر نیست ایراد

 

ولی بین همه ، این نیز هرگز

 

رییس مجمع بخش اداری!        

سلام از ما و صد البته کاری...

 

شنیدم توی شهرستان دوباره

تقاضا کرده نیرو، شهرداری

 

جوانی می رسد از جانب ما

که باشد لایق و بسیار کاری

 

به قامت اندکی خوش تیپ چون من

رخ اش چون لاله ی سرخ بهاری

 

مهندس هست و خیلی هم توانمند

نشد از دسته ی "مغز فراری"

 

تخصص دارد او در کامپیوتر

از آن نوعی که "سی دی " می گذاری

 

نه اهل حقه و دوز و کلک هست

نه اهل رشوه هست و رانت خواری

 

چنین فردی که برنامه نویس است

برای کار مانده در خماری

 

تقاضا دارم از تو با همین شعر

نگفتم مستقیم از شرمساری

 

شما که آخر لطف و مرامی

و داری دل به قدّ یک قناری –

 

بده دستان سبزت را به دستِ

کسی که از تو دارد چشم یاری

 

اگر کاری توانستی ، چه بهتر

وگرنه کار او شد "بدبیاری"

 

خلاصه پیش او ضایع نفرما

مرا که قوم و خویشم با تو ، آری

 

برای خاطر باری تعالا

نگو که نسبتی با ما نداری

 

الهی نور بر قبرت ببارد

قیامت گونه ات باشد اناری

 

 

نمانده قافیه ، شعرم تمام است

کمی تا قسمتی هم شد شعاری

 

خلاصه چند بیتی را برایت –

نوشتم تا بماند یادگاری*


*:شعر با مختصر تغییر

دیگر توان سر بریدن را ندارم    

   زین رو دگر رونق ندارد کسب و کارم

دلبر جگر سوزاند و دل در آتش انداخت   

 چون برّه ی کشتارگاهی بی قرارم


(داد معشوقه به عاشق پیغام)

که پسندید شما را بابام

(نشوم یکدل و یک رنگ ترا)

تاکه راضی نکنی حالا٬ دام (دا + م= مادرم)

بعد از آن نیز تو باید بروی

دست بوس علی اکبر٬ دادام

گر تو خواهی به وصالم برسی

خوب باید بشوی استعلام

چند روزی برو شاگردی کن

پهلوی شوهر آبجی مینام

من بجز خانه و ماشین و طلا

مبل و ال ی دی و ویلا می خوام

مادر و خواهر و فامیل ترا

سال تا سال نبیند چشمام

تیپ باید بزنی شیک و خفن

تا که از رو برود همسالام

قول کتبی بدهی مردانه

ابدن ور نروی با چیزام

(عاشق بی خرد ناهنجار )

رام شد رام دلآرام٬ آرام

شد گرفتار به چشمان نگار

رفت در وادی عشق و اوهام

گفت ای جان به فدای سر تو

ای تو بهتر ز اهورامزدام

من چو فرهادم و تو شیرینی

من چو مجنون و توهستی لیلام

مادر و خواهر من قربانت

به فدای تو همه فامیلام

تو فقط بله بده بعد از آن ...

من دگر هر چه بگویی می خوام

 

به اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﮕﻮ

 “ﺑﺮﻭ ﺗﻮ اﺗﺎﻕ”
 ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ
***
بعضی پسرام هستن که دیگه اسب سفید شون کفاف نمیده!

باید یه اتوبوس در بست بگیرن برن یکی یکی دخترای رویاهاشونو جمع کنن

لامصبا دل که نیست گاراژ حاج تقی و برادرانه!!!!!

***

!خوردن شیرینی خیلی رااحته 

خواندن داستان شیرین 
هم رااحته
 اما
.
.
.
.
.
 پیدا کردن دوست شیرین خیییلی سخته
 .
 . 
.
 . 
.

شماها چطوری منو پیدا کردید؟؟ والا مردم چه شانسایی داررن...
***
عجب داوری
آی داور ، غلط کردم ، اشتباه کردم ، از دهنم پرید

«شهر تهران دو روز تعطیل است»شخص مسئول حکم فرموده‌ست

«آسمان احتمالاً آلوده‌ست.» (گوئیا در ادامه افزوده‌ست!)

راهکار  کلیشه‌ای: آری،راه حل‌های ریشه‌ای: هرگز!

کانکه دنبال ریشه یابی رفت،آب دریا به کفچه پیموده‌ست

خب دگر بیش از این چه می‌خواهی،مشکل اینگونه کاملاًحل شد!

بحث آلودگی نکن شاعر!اینقدر قیل و قال بیهوده‌ست

تو دو روزی درون خانه بمان، لگن‌ات را به سطح شهر نران!

خودروی «فول‌بی‌آپشن»(!)ات زیرا -مثل اعصاب شهر-  فرسوده‌ست

همه در خانه بست بنشینند، دیگر آلودگی نمی‌بینند

خرّم آنکس که -همچو مسئولان- خاطرش شاد و فکرش آسوده‌ست!

مشکل آیا هوای تهران است؟ یا مدیریت مدیران است؟

(خواجه در بند نقش ایوان است، فارغ از پای‌بست و شالوده‌ست!)

دوش رندی به رمز با من گفت:با مدیریت جهانی ما

اغلب دودها که می‌بینی، به گمانم ز کلّه‌ها بوده‌ست!

*

تو مپندار قافیه تنگ‌است،پای شعرم ازین نظر لنگ است

که هنوزاندر این مغازۀ ما، قافیه‌های دبش موجود است!


بچه ها لازم نیست من همیشه مطلب  بذارم...
.
.
.
.
.
همین که سایم بالا سرتون باشه نعمت بزرگیه ^__^
مگه نه؟

krem_uxhj6wej77n7bfatq29a.gif (250×183)

همین دختران که مارو از راه به در میکنناااااا

قد می‌شود درازتر از سرو با کلیپس


وقتی که هست روی سرت این هوا کلیپس!


امروزه عرضِ روسریِ بانوان کم است


ماندم چطور می‌شود آن زیر جا کلیپس!


رفتیم با اهالی منزل به سینما


دیدیم جای فیلم، فقط چند تا کلیپس!


امسال پرفروش‌ترین جنس بوده‌است


با اختلاف مختصری بعد «دا»، کلیپس


آن کس که بعد بورس، فرابورس ساخته


بعد از کلیپس نیز بسازد فراکلیپس!


فرماندهان زن چو بیایند، می‌شود


در جبهه رمز هر عملیّات «یا کلیپس»!


یک عده هم درون خیابان و کوچه‌ها


البته می‌زنند به قصد ریا کلیپس


قصدی به جز ریا اگر این عده داشتند


باید که می‌زدند فقط در خفا کلیپس


وقتی کلیپس‌های زیادی خریده‌ای


باید گذاشتش همه را توی جاکلیپس!


گاهی به سقف، گیره‌ی آن گیر می‌کند


این اتفاق، مشکل سقف است یا کلیپس؟


یادم نبود! نصف شما خانمید که...!


اصلاً منِ خراب کجا و کجا کلیپس!!

سال روز پیوند مظهر احسان و جود با دردانه زیور عالم،یاس آل محمد صلی الله علیه و آله

مبارک باد

بسم الله

مظلوم تر از جــــواد، بغداد نداشـت           آن مظهر داد ، تـــــاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لـبـم          از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت

شهادت غریبانه ی امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر شما تسلیت باد.

============================================

ضمن عرض تسلیت شهادت جواد الأئمه حضرت امام محمد تقی (ع)

این وبگاه تا بعد از این ایام به روز نخواهد شد

مطالب به صورت موقت از دید بازدید کنندگان مخفی می ماند

============================================

============================================

امام محمد تقی (ع) : خوش همسایگى تنها خوددارى از آزار دادن همسایه‏ نیست ،

بلکه شکیبایى بر آزار دیدن از همسایه‏ است.

شهادت جواد الأئمه حضرت امام محمد تقی (علیه السلام) را به عموم شیعیان 
  تسلیت عرض می‌نماییم.

============================================

آشنایی با حضرت امام محمد تقی (علیه السلام)

 نام: محمد السام علیک یا جواد الائمه(علیه السلام)
 لقب معروف: جواد، تقی.
 پدر و مادر: حضرت رضا(ع) و خیزران.

 وقت و محل تولد: نهم یا پانزدهم رمضان سال 195، یا 10 رجب سال 195 در مدینه.

 وقت و محل شهادت: آخر ذیغعده سال 220(یا 225) هجری قمری در سن 25 سالگی بر اثر زهری که به دستور معتصم عباسی، توسط ام الفضل، همسر آن حضرت(دختر مأمون) به او رسید، در بغداد به شهادت رسید.

 مرقد: شهر کاظمین نزدیک بغداد.

 دوران زندگی؛ در دو بخش:

1- دوران قبل از امامت، 7 سال.

2- دوران امامت، 17 سال، که مصادف بود با حکومت دو طاغوت مرموز، مأمون و معتصم(هفتمین و هشتمین خلیفه عباسی)

السام علیک یا جواد الائمه(علیه السلام)

============================================

اینجاست که بوی کـــــــــــربلا می آید
در سینه دوباره ابــــــــــــــــتلا می آید
غم باز به اُردوی ولـــــــــــــــــا می آید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربـــــــــــلا می آید

اشعاری از حاج محمود ژولیده

دیروز کیف پولمو دادم به بابام برام نگه داره تا برم دبلیو سی …​

وقتی برگشتم دیدم واسه همه فالوده گرفته!​
اینقده خوشحال شدم!​

ولی عمق فاجعه زمانی معلوم شد که کیفه پولمو پس گرفتم

****

هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن...
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما ًمیگه:«الان اومــــــدم بکــــشمـــــــِــــت... اَه لعنتی پتو داره نمیشه

***

مشکل معده ی بنده از اونجایی شروع شد ک مادرم گفت اخرین نفر سفره رو هم جمع کنه 

لامصب مراحل مضغ و بلع دفع یه سره شده

***

من که بچه بودم بیشتر از اینکه از گم شدن بترسم از پیدا شدن
می ترسیدم !!!
وقتی پیدا می کردنم ، یعنی جوری میزدنم جوری میزدنم که دوباره میرفتم گم میشدم 
راه خونمونم گم میکردم اصلن اصن ولش کن بغض راه گلومو بسته ..

***

آیین نامه رانندگی

عکس های ترول جدید خنده دار

حالا واویلا لیلی

کتاب داریم خیلی

علوم اسیرم کرده

ریاضی پیرم کرده

تا صب بیدار موندم

اجتماعی خوندم

حالا واویلادیکته

من میزنم ی سکته

واویلا هی مشق

من میکنم یک غش

مباداروزی امتحانی باشد

نمره ی مازیر یازده ای باشد

حالا واویلالیلی بدبخت شدیم خیلی 

فرارسیدن ماه مهر را به شما دانش اموزان عزیز

تسلیت میگوییم

مارا در غم خود شریک بدانید