مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

مجله اینترنتی تـــوفانی

.: مجله اینترنتی تـــوفانی سرگرمی ،عکس و مطالب طنز :.

۲۸۸ مطلب با موضوع «طنز :: مطلب طنز:)» ثبت شده است

 چند روز پیش برای عوض کردن روغن ماشینم به مکانیکی رفته بودم،

که دختر خانومی 27-26 ساله با کبکبه و دبدبه وارد شد و به مکانیک گفت:

ببخشید آقا، یه 710 می خواستم، می شه لطف کنین بدین؟

مکانیک گفت :710 تا چی؟

دختر خانوم گفت: 710 تا هیچ چی! 710 ماشین من گم شده،
اگه می شه یه دونه بدین!
مکانیک گفت: 710؟ حالا این 710 چی هست؟

دختر خانوم که عصبانی شده بود گفت:
آقا! مگه من باهات شوخی دارم؟ می گم یه 710 بده...
چون خانومم فکر می کنی حالیم نیست؟ نه، خوبم حالیمه!
مکانیک بی چاره گفت: خدا شاهده خانوم، جسارت نکردم،
ولی من نمی دونم شما چیو می گین!
دختره که فکر می کرد یارو داره جلو من دستش می اندازه گفت: بابا جون!
عجب مکانیک بی عرضه ای هستی تو!
همونی که وسط موتور ماشینه...
کارش نمی دونم چیه، ولی همه ماشین خارجی ها دارن این قطعه رو...
مال منم همیشه بوده... حالا من گمش کردم و یکی لازم دارم!
مکانیکه که کلافه شده بود یه کاغذ داد به خانومه و گفت
می شه شکل این قطعه رو بکشی این جا؟
دختر خانوم هم با کلی ژست انگار که الان داوینچی می خواد مونالیزا رو بکشه
یه دایره کشید و وسط اون نوشت 710
مکانیک یه نگاهی به شاهکار نقاشی انداخت و
یه نگاهی هم به موتور ماشین من که درش باز بود کرد و گفت:
خانوم این قطعه رو که می گین تو این ماشین هم هست؟
دختر خانوم با خوشحالی جیغی کشید و گفت: آره! اوناهاش!

می دونین چی رو نشون داد؟

این رو...

این مطلب صرفا جهت شوخی با آقایون هستش :D

پس آقا پسرها کنترل خودشون رو حفظ کنن :)

هنگام عبور از خیابان
خانم ها
سمت راست را نگاه می کنند.
سمت چپ را نگاه می کنند.
از خیابان رد می شوند.
.

آقایان
سمت راست را نگاه می کنند، ماشین می آید .
فاصله ماشین با خودشان را با چشم اندازه می گیرند
و چون همگی راننده های قابلی هستند با سرعت وارد خیابان می شوند .
راننده به شدت ترمز می کند.
مرتیکه مگه کوری؟ (راننده می گوید)
در حالی که از روی میله های وسط خیابان می پرد می گوید: کور خودتی گاری چی!
بدون اینکه سمت چپ را نگاه کند می دود آن سمت خیابان.
هنوز هم صدای بوق ماشین هایی که به خاطر این آقا ترمز کرده اند به گوش می رسد.

- ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺴﺘﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺭﯾﺨﺘﺖ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﺑﺎﯼ
ـ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ. ﺑﺎﯼ
- ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ؟ ﻧﺒﺎﯾﺪﻡ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﭘﺮﺗﻪ ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ. ﺑﺎﯼ
ـ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻋﻮﺿﯽ ﺣﺮﻑ ﺩﻫﻨﺖ ﻭ ﺑﻔﻬﻢ ﺍﺻﻶ ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ. ﺑﺎﯼ
- ﻭﺍﻗﻌﺂ ﮐﻪ ... ﺍﻧﻘﺪ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺮﻭ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﯾﻪ ﺭﯾﮕﯽ ﺑﻪ ﮐﻔﺸﺖ ﻫﺴﺖ. ﺑﺎﯼ
ـ ﻓﻌﻶ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﯾﮕﺎﺗﻮ ﮐﻔﺶ ﺗﻮﺋﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ. ﺑﺎﯼ
- ﻣﻦ؟ ﻣﻦ؟ ﺗﻮ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺑﺮﻡ. ﺑﺎﯼ
ـ ﺧﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ. ﺑﺎﯼ
- ﺧﺐ ﻣﻦ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ـ ﻫﺮﭼﯽ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﯽ ...
- ﻋــــــــــﺸﻘـــــــــــــــــــــﻢ؟ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ ﺩﯾﮕﻪ
ـ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﺸﻪ ﻫﺎ !!!
- ﻣﺜﻶ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ـ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺰﻧﻢ
- ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺲ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﻣﯿﮕﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﻨﯽ ... ﭼﯿﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺗﺮﻩ؟ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﻩ؟
ـ ﮐﻶ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺒﯿﻨﻤﺖ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮﻡ. ﺑﺎﯼ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ...
.
.
ﺑﺎﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ.. ﺑﺎﯼ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎﯼ ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺱ ﻣﯿﺪﻥ .. ﻭﺍﻻ (((((((((((:

ه قسمت میتی کومان بود که یارو علامت مخصوص حاکم بزرگو پیازم حساب نکرد

و میخواست بزنه پیرمرده رو بکشه که زدن کشتنش !

خیلی با خدا بیامرز حال کردم

شادی روح پر فتوحش ۱دقیقه سکوت لطفا

وقتی می خوای خانمی رو از کاری منع کنی

بهش بگو: «برای پوستت خوب نیست»

در ۹۹٫۷۳ درصد موارد جواب می ده !

دوستم اس ام اس داده : تو واسه امتحان فردا خوندی؟

جواب دادم :  نه کار داشتم نرسیدم .  تو چی خوندی؟

جواب دوستم : نه دیگه من هر وقت نمی خونم بهت مسیج میدم که تو هم بگی نخوندم خیالم راحت شه!

رفتم ادکلن بگیرم دیدم پولم کمه

یه دونه از این درختای کاج خوشبو کننده ماشین گرفتم انداختم گردنم !

بزرگ ترین دقدقه ی زندگیم اینه که زمانی که دارم چلوکباب می زنم به بدن

کباب و برنج همزمان با هم تموم شن !

به منشی شرکت می گم : بی زحمت یه لحظه درایو سی > پوشه ی کاتالوگ ها  رو باز کن

میگه : منظورتون اینه کامپیوترو روشن کنم ؟

گفتم  : نه بابا چه کاریه این همه زحمت بخودت بدی

چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن از اونجا سعی کن بازش کنی

هنوز دانشمندان در مورد

آدمایی که با عینک افتابی تو اتاق عکس می ندازن به نتیجه خاصی نرسیدن !

تلخ ترین موسیقی دنیا ضرب اهنگ انگشتانت است بر درب یخچال…

زمانی که چیزی رو که هوس کردی توش پیدا نمی کنی…
پسردایی ۵ ساله م ازم خواستگاری کرد و گفت: صبر میکنی بزرگ شم و بگیرمت؟
منم خواستم دلش نشکنه گفتم باشه!
گیر داد انگشتر دستت کن گفتم باشه!
بعد باباش بهش گفت من ازش خوشم نمیاد یا من یا اون؟
پسرداییم هم گفت: اون!
هرجا میره فقط حرف منو میزنه؛ همش میپره بغلم و میگه زنم، عشقم، عیالم، همسرم!!!
بردنش پیش مشاور، گفته من زن میخوام اسمشم … است،
به بابام بگو بگیرتش میخوام براش لامبورگینی هم بخرم!
به جان خودم اینا بچه نیستن، گودزیلان! :|
بزرگترین علامت سوال مغـــــزم اینه که:
اس ام اس های عاشقانه ای که مخاطب خاصم واسم میفرسته رو
از کی میگیره؟
:|
.
(از تراوشات یک فرد مبتلا به سوءظن)
 
ساعت ۵ دارم میرم بیرون به بابام میگم: ۱۲ میام.
میگه: آخه تو به درک، اون دختره صاحاب نداره؟!
 
یـادمـه اون زمون کـلاس سـوم ابـتـدایـی بـودم سـر زنـگ فـارسی،
مـعـلـم اومد سر کـلاس خـعـلی مـحـتـرمانه و با صـدای بـلـنـد گفت با حالت شعری:
بـچـه‌ها کـتـابـها را بـگـشـایـیـد…
ما هـم بچه فنچ بودیـم هـمـه با هـم کـتـابارو باز کردیم و یکصدا بـا شـعر گفـتـیـم :
گــشـادیـم گــشادیـم!!!
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺑﻌﺪﺵ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ
لامصب وقتی داری درس میخونی
تازه میفهمی که بحث های شبکه ۴ هم خیلی سودمند و پرهیجانه !
 
فکرشو بکن ، یک دغدغه زندگی دخترا رنگ ناخوناشونه !
اونوقت من میخوام برم بیرون فقط چک میکنم خشتکم پاره نباشه یوقت !
یه گربه‌هه الان جلوم واستاد و گفت داداش
من ناهار باید برم سطل آشغال مادر خانومم اینا
اینجا هم آینه نداره . سیبیلام مرتّبه ؟ اوکی ام ؟

 

امروز که از خواب بیدار شدم

از خودم پرسیدم : زندگی چه می گوید؟ 

جواب را در اتاقم پیدا کردم،

سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!

پنجره گفت : دنیا را بنگر!

ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است!

آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیندیش!

تقویم گفت : به روز باش!

در گفت : در راه هدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بزن!

زمین گفت : با فروتنی نیایش کن!

.

.

.

.

و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب !!

یارﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ، ﺷﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ :

ﺟﺎﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﺑﻨﺪﺍﺯﻡ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻧﯽ ﻧﯽ ﺧﻮﺑﻪ؟

ﯾﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﻩ .

ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ :

ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺑﻪ !

...

ﺻﺒﺢ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﻩ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ .. ﻣﯿﮕﻪ :

ﺷﻤﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻼﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ؟ ﺍﺳﻤﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﯽ ﻧﯽ . ﺍﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﭼﯿﻪ؟

ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻦ ... ﺧﺮﮔﺎﻭ ﺍﻻﻍ ﻧﻔﻬﻢ ﺑﯿﺸﻮﺭ

مرتضی احمدی اینگونه گفت: من همه بازیکنان شاهین و پرسپولیس را می‌شناسم و قدیمی‌ترین هوادار پرسپولیس هستم. فکر نمی‌کنم مسن‌تر از من کسی مانده باشد و این خاطره را هم شاید هیچکس نشنیده باشد.
من کارمند راه‌آهن بودم. آن روز حقوق و مزایای خودم که 700 تومان می‌شد را گرفتم و از آنجا به جای خانه، یک راست به ورزشگاه رفتم تا بازی پرسپولیس با استقلال که آن زمان تاج بود را ببینم.
دل توی دلم نبود، بازی که شروع شد گفتم یا ابوالفضل‌ (ع) هر گلی که پرسپولیس بزند صد تومان را صدقه کنار می‌گذارم. پرسپولیس گل اول را زد، صد تومان از آن جییب در آوردم و در جیب دیگر گذاشتم. گل دوم را هم زدند، اینکار را کردم. همینطور گل سوم، چهارم و پنجم هم
زده شد. گل ششم که زده شد، گفتم: یا حضرت ابوالفضل (ع) غلط کردم، حداقل صد تومان برای خودم بگذار، من بدون پول چه کار کنم؟


خاطره احمدی که به اینجا رسید، سالن از خنده منفجر شد ...

جلو تلویزیون نشسته بودم داشتم تلویزیون میدیدم گوشیمم دستم بود داشتم با صدای بلند “انگری بردز” بازی میکردم یهو مامانم برگشت بی مقدمه گفت :

نگاه کن تو رو خدا ۳۰ سال بچه بزرگ کردیم که یا تو اتاقش بشینه مانیتورو نگاه کنه لبخند بزنه واسه خودش یا گوشیشو دستش بگیره با گوشیش کفتر بازی کنه !!!
***
بابام امروز ۱ تن هندونه خریده واسه گوسفندای بابا بزرگم و میگه : بخورن جیگرشون حال بیاد …
حالا من دیروز داشتم یه نصفه هندونه میخوردم بهم میگه : سگ خورش نکن اسراف کنی … قاشق بردار تهشو قشنگ بتراش وگرنه دیگه از هندونه خبری نیست …
یعنی بخوام به صورت ریاضی حساب کنم : من <<< گوسفند
***

پسر خالم ۲سالشه گرفتیمش با هزار زحمت آشغالای دماغشو خالی کردیم ، گریه میکنه گیر داده میگه بزارید سر جاش !

***
مامان و بابام چند شب پیش با هم دعواشون شد و مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اینا …
بابام گفت به جهنم خودم به تنهایی زندگی میکنم ! بعد از چند شب که کلی ظرف نَشُسته تو کابینت جمع شد ، دستارو زد بالا ظرفا رو بشوره ؛ دیدم زیر لب داره غر میزنه و میگه اینم شد زن ؟؟؟ ببین این قابلمه ها چقدر جرم گرفته سیاه شده ؟!؟!؟!
صدام زد آهای پسر بیا ببین انقدر ساییدم این قابلمه رو ، ببین چه برقی میزنه کیف کن برو برا مامانت تعریف کن …
رفتم نگاه کردم دیدم همه قابلمه های تفلون مامانم رو با سیم ظرف شویی به قدری ساییده که سفید شده !
فقط اب دهنم رو قورت دادم و آماده جنگی عظیم شدم …
***
مامانم به مدت یک هفته رفته خونه خالم ، مام داشتیم از گشنگی میمردیم و کل خونه هم ریخت و پاش بود …
براش اس ام اس دادم :
رفیق من سنگ صبور غمهام / به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم / چه دنیایه رو به زوالی دارم
مامانم تو جوابم نوشته بود :
تنهای بی سنگ صبور / خونه ی سرد و سوت کور
توی شبات ستاره نیست / موندی و راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد ، سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش ، طاقت بیار و مرد باش
یه چندتا شکلک خنده شیطانی و زبون درآوردنم برام فرستاده بود !
خب مادر خانوووم الان چه وقته حاضر جوابیه ؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه
***
به بابام میگم : بابا نوشابه خریدی برام ؟
میگه : پوکیه عقل که داری میخوای پوکیه استخونم بگیری ؟؟؟
من :|
مهر پدری :|
نوشابه خانواده :|
و دیگر هیچ …

روزی مردی که به ناچار رو به مسافرکشی آورده بود یک مسافر مرد را سوار کرد,که وی در صندلی جلو نشست.بعد از چند ثانیه از راننده پرسید که آیا او را میشناسد یا نه
و راننده جواب داد:نه . در همان لحظه راننده یک زن را سوار کرد.
دوباره آن مرد سوال خود را تکرار کرد و راننده همان جواب را داد
و این پرسش و پاسخ چند بار ادامه پیدا کرد که در بار آخر راننده با فریاد جواب داد که آن شخص را نمیشناسد.
در همان هنگام آن زن از راننده پرسید که آقا شما با چه کسی صحبت میکنید؟
کسی که در ماشین نیست
سپس راننده به ان شخص نگاه کرد که گفت من عزرائیل هستم وآمدم که تورا با خود ببرم.
ناگهان راننده ماشین را نگه داشت و پا به فرار گذاشت.

سپس آن زن و مرد سوار ماشین شده و به سمت خانه خود حرکت کردند.

سه نفر میرن دزدی ، صابخونه بیدار میشه و هر کدوم  میرن تو یه گونی قایم میشن!

صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..صدای نون خشک در میاره!

به دومی لگد میزنه .. صدای گردو در میاره!

به گونی سوم لگد میزنه … هیچ صدایی در نمیاد..

دویاره محکمتر لگد میزنه … باز صدا نمیده !

دفعه سوم که لگد میزنه ، یارو با عصبانیت میاد بیرون

میگه ای بابا … آرده ، آرد !… آرد صدا نداره ! نفهم !
مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد
مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
...
از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!
کدام دانش آموز خسته و خواب آلود به نظر میرسد؟
کدامشان دوقلو می باشند؟
چند تا زن در عکس دیده میشود ؟
چند نفرشان خوشحال هستند؟
چند نفرشان ناراحت می باشند؟
عکس : ســـخت تریــن سوال جـــهان | HiPersian.com

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است.تصمیم میگیرد به زنش ایمیل بزند.نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون این که متوجه شود نامه را میفرستد .

در همین حال در گوشه ی دیگر این کره ی خاکی زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشد به سراغ کامپیو تر میرود تا ایمیل هایش را چک کند.

اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه ی مانیتور می افتد
"
گیرنده:همسر عزیزم
موضوع:من رسیدم میدانم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.راستش انها این جا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اید میتواند برای عزیزانش نامه بفرستد.
من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم.همه چیز برای ورود تو روبه راهه.فردا میبینمت.امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه.وای که چه قدر اینجا گرمه
"

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢِ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪﮐﺸﺘﯽ ،

ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ

ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ

ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ درون آب ﺍﻓﺘﺎﺩ  ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ

ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺭﺍ ﺳﭙﺮی کرد.…

ﭘﺲ ﺍﺯ ۱۵ﺳﺎﻝ بعد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ،

ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ ،

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ

ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ

ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﯾﺪ

ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ

ﻧﮑﻨﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻩ !؟!؟!؟

ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺨﯿﻠﺖ ﻗﻮﯾﻪ !

دغدغه های من

.
.
.
.
.
.
.
.
1- وقتی برق میره کجامیره?
2. چراتخم مرغ فحش نیست ولی تخم سگ فحشه?
3. استامینوفن از کجا میدونه ما کجامون درد میکنه?
4. وقتی میگن بگیر بخواب, ما چی رو باید بگیریم?
5. وقتی میگن به افتخارش دست بزنید, دقیقا به کجاش باید دست بزنیم?
6. چرا از جمعه تا شنبه اینقدر کم طول میکشه ولی از شنبه تا جمعه اینقدر طول میکشه?
7. این که میگن بین خودمون باشه دقیقاکجامون باید باشه?
8. پس کی این حقوق بشر رو میریزن به حسابمون?
9. آیا میشه رو میز نهارخوری شام هم خورد?
10. پشم شیشه دقیقا کجای شیشه در میاد?
11. چرا جعبه پیتزا مربعه, خودش گرده, موقع خوردن مثلثه!?
12. آیا برای آزمایش الهی باید ناشتا بود?
13.آیا برای گرفتن شناسنامه المثنی, اصل شناسنامه هم لازمه؟

دوستم زنگ زده خونمون بابام جواب داده:با حامد کار دارین؟الان صداش میکنم…حاااااااااممممدددددد(مثلا صدای داد زدن)
من:بابا من که اینجام چرا انقد داد میزنی؟؟
بابام:خو میخام دوستت فک کنه خونمون انداز ه ۱۶تا خونس توام خیلی دوری!!!
من:o_O
دوستم پشت خط:O_O
بابام:D
اینم باباس ما داریم؟؟؟

***
عموم صبح از خواب بیدار شده دیده ساعت ۸:۳۵ دقیقست. یهو هول شد و بلند شد گفت تلویزیونو روشن کنین بزنین شبکه دو! گفتیم چرا؟ گفت اخبار ۲۰:۳۰ شروع شده. بدو بزن شبکه دو!!!
بعد که ما رو دید که داریم رو فرش می غلتیم و می خندیم، متوجه سوتیش شد و دوباره گرفت خوابید!
عموی عاشق اخباره ما داریم؟
***
یکی از دوستام هف هش سال ( یعنی همون هفت هشت سال !) تکواندو کار میکرد. بعدش کم کم به کشتی علاقه مند شد و رفت کشتی. یه چار پین ماه ( یعنی همون چهار پنج ماه !) که گذشت، رفت و تو مسابقات کشتی قهرمانی شهرستان شرکت کرد. بعدازظهر روزی که اولین مسابقشو انجام داد بهش گفتیم چطور بود؟ گفت از مسابقات حذف شدم!
بعدا کاشف بعمل اومد که آقا وسط کشتی یه لگد خوابونده تو صورت حریفش طرفو ناکار کرده. حریفشو هم با برانکار بردن تو آمبولانس و بردنش بیمارستان!!!
خب چیکار کنه… هم اولین مسابقه کشتیش بود و هم تو فاز تکواندو بوده دیگه… خخخخخخخخخ
***
مامانم عصری میگه ماشینو بردار بریم دور دور …
رفتیم تو ترافیک یه دختره وایساده سوار تاکسی شه .. مامانم میگه برو بگو مستقیم سوارش کن … میگم چرا ؟؟ میگه حرف گوش کن !
سوار کردم دختره رو … تا دختره نشسته مامانم میگه : عروس گلم دانشجویی ؟؟ دختره قرمز کرد منم نزدیک بود بزنم به جلوییم .. مامانمم برگشته خیلی خونسرد میگه کی واسه تو خواست ؟؟ واسه داداشت میخوام !!
دختره بنده خدا گفت بله سال آخرم .. خلاصه مامانم تلفن دختر رو گرفت از این به بعد مامانمو میبرم شماره بگیره واسم
***
من تو اتاقم یک بخاری کوچیک دارم
صبحا بابام ساعت ۵ بیدار میشه واسه نماز تا ۷ که میخواد بره سرکار بیداره
سروصدا که میکنه بماند میاد بخاطری منو رو شمک میذاره
میگم بابا چرا کم میکنی صبحا
میگه اولا صبح شده
دوما بلند شو درساتو بخون
یعنی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم
من 
بابام
شرکت ملی گاز :))))
بابای صرفه جویی داریم ما !!!!!!!!!!!

مسافری  تازه به شهر  وارد شده بوده از یارو می پرسه ما اینجاغریبیم. کجا آمپول می زنن؟

یارو باسنش رو نشون می ده می گه اینجا

تو مترو موقع حرف زدن با تلفن٬ دور و بریام یه جوری با دقت گوش میکردن
که یه لحظه خواستم بزنم رو اسپیکر

تو خونه ما اینکه بگی “شبیه باباس این اخلاقت” یه فحش خیلی زشت محسوب میشه
که فقط با خون پاک میشه !

اصـولا دعوت مهمون برای مـا حکم میزبانی بازی های المپیک رو داره
کـل زیر سـاخـت هـای خـونمـون دچـار پیشـرفـت هـای چشمگیـری میشـه

شب بود و خورشید به روشنى میدرخشید پیرمردى جوان یکه و تنها به همراه خانواده اش درسکوت گوشخراش شب قدم زنان ایستاده بود

ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ :
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺴﺎﻓﺮﯾﻦ ﻣﺤﺘﺮﻣﯽ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ
ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺮﺍ ﻭ ﯾﺎ ﺻﺎﺩﻗﯿﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﻗﻄﺎﺭ
ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮﻫﺎﯼ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﻂ ﺩﻭ ﺷﻮﻧﺪ

یه فامیل دیگه داریم زنش میخواست بره مشاور خانواده جلسه‌ای ۶۰تومن بعد این به زنش گفته بود جلسه‌ای ۳۰تومن بده به خودم به خدا باهات خوب میشم !

مامان بزرگم خیلی مریض بود و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود ؛ خلاصه به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه !
وقتی رفتیم داخل ، معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت : آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلا خوب بشم تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی !
۱۰سال درس خوندشو شست مثل رخت پهن کرد رو بند !

امروز مامانم یه لامپ بهم داد گفت عوضش کنم ، داشتم عوضش میکردم متوجه نبودم کلیدش روشنه یهو برقم گرفت ، مامانم برگشته میگه چی شد ؟
گفتم برق گرفت ! گفت لامپ که نسوخت ؟؟؟
میدونم سر راهیم … برم پدر و مادر واقعیمو از توی افق پیدا کنم !

اون موقع که بچه بودم یه بار به مامانم گفتم : مامان دلم میخواد یه حیوون خونگى داشته باشیم !
گفت : تورو داریم بسه !
من و الی آخر من !

دختر عمم ۸سالشه اومدن خونمون ، این نشسته بود در رابطه با تهیه کننده مستندهای نشنال ژئوگرافیک صحبت میکرد …
من تا ۱۵سالگی جلو پنکه صدای اورنگوتان درمیاوردم و اطرافیانم تشویقم میکردن !

امروز از تلفن عمومی زنگ زدم خونمون صدام رو عوض کردم بابام گوشی رو برداشت بهش گفتم : ما پسرتون رو دزدیدیم ۱۰۰هزار تومن بیارین به این آدرس وگرنه پسرتون رو میکشیم !
بابام برگشت گفت ۲۰۰هزار تومن میدم یه جوری بکشینش طبیعی به نظر برسه !

پسرخالم معدلش شده ۱۹/۴۲ ، سه روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته …
من همسن این بودم ۱۲ میشدم تا خونه با کیف روپایی میزدم …

مهمونی بودیم ، آخر شب بود می خواستیم برگردیم خونه ، بابام داشت خمیازه می کشید که مامانم به بابام : تا دهنت بازه روژین رو هم صدا بزن !
بابام : سر شام که بهت گفتم تا آرنجت خمه واسه منم آب بریز یادته ؟ خودت صداش بزن !!!
همچین مامان و بابای انتقام جویی دارم من !

اس ام اس زدم به داداشم میگم اگه پول داشتی واسم شارژ بخر خونه حساب میکنیم. اس داده باشه ولی الان خونه ی دوستمم هر وقت دارم حرکت میکنم یه تک بنداز یادم بیار!!!!!!!!!! خو داداش گلم من علم غیب ندارم که دارم؟ نه واقعا دارم؟
خو چه جوری بفهمم تو داری میای؟ داداشه ما داریم؟
***
یکی از دوستام می گفت:
تاساعت۲:۳۰ نهار نخوردم منتظر داداشم بودم که بیاد با هم نهار بخوریم
بعد که داداشم اومده بهش میگم داداش تا الان نهار نخوردم منتظر تو بودما
برگشته میگه من که میدونم چرا تاالان واستادی
میگم چرا؟
میگه وایسادی تامن بیام نهار بخوری سفره رو من جمع کنم !!!هان؟؟؟
***
کی از دوستام هست هر وقت زنگ میزنم خونشون میگه مهمون داریم منم بهش گفتم اگه روزی یه مهمونم داشته باشین همه ی اعضای سازمان ملل و یونیسف هم که اومده بودن خونتون تا حالا تموم شده بودن
فک و فامییییییییییییله دارن ماشالا هزار پا
کاخ سفید رو سیاه شده :|
***
مادرم زنگ زده خوابگاه بهش میگم مامان کار دارم یه ۳۰ دقیقه دیگه زنگ بزن …
برگشته میگه من دیگه وقت ندارم شتلق گوشیو گذاشته الان یه هفتست بهم زنگ نمیزنه !!!!!!!
خوب چیکار کنم که کار داشتم مادر من
مامانه حساس که ماداریم !!!!!!
.***

شب تولدم ، شروع کردم به باز کردنِ کادوها به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه !
توشو که نگاه کردم دیدم نوشته :
هشتاد هزار تومنی رو که سه ماهِ پیش گرفتی ، نمیخواد برگردونی .
تولدت مبارک ! icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
بابام بهم پول داده برم خرید ، میگم تو که پول می دی یه کم بیشتر بده ، زیاد اومد بر می گردونم ، من بچه اتم مثلا !
می گه : تو دنیای منی اما ! به دنیا اعتمادی نیست 
 icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
اقا رفتم خونه خالم دیدم هیچ کس خونه نیس بجز پسر خالم که داره توپ بازی میکنه ، بهم گفت حامد بیا ببینم چند تا رو پای میری !
منم جوگیر شدم گفتم توپو بده گفت من تا تو اتاقم میرم . . .
شروع کردم روپای تا اون بیاد یهو خالم اومد پسرخالمم اومد پایین گفت حامد صدای شکستنی اومد چی شکستی ، منم حول شدم گفتم هیچی خالم چپ نگام کرد ، گفتم : بجون خاله کاری نکردم !
پسر خاله کثافط من رفت پشت مبل یه مجسمه شکسته اورد ، دیگه هیچی خودمم باورم شد که شکستمش بعد فهمیدم خودش شکستش ! 
icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
 
الان چند وقته مامان بزرگم سپرده واسش عصا بخرم همش یادم میره !
جلو همه بهم میگه :
من می میرمُ تو عصا نمی خری واسم !
ازت راضی نیستم ، وصیت میکنم رو سنگ قبرم بنویسن
عمرم در آرزوی عصا بگذشت ، من مُردم و نوه ام آدم نگشت
***

بابام اس ام اس داده به من به شرح زیر :
اhamedsarerah2kilomzbekharbaba

من icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
بابام icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
کلید اسپیس icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
ایرانسل icon biggrin فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
دو سال پیش روز تولدم بابام برام یه عینک طبی کادو خریده بود ، بهش گفتم پدر من این دیگه چیه گرفتی ؟ برگشت گفت همیشه دوست داشتم پسرم عینکی باشه icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
دیشب مثه بچه آدم دراز کشیده بودم جلو تلویزیون داشتم فیلم بـــِزَن بــــِزَن میدیدم . . .
یهو بابام اومد یدونه محکم زد تو ســرَم
من :O
میگم خو برا چی میزنی ؟
میگه : میخواستم احساس کنی جلوی اِل ایی دی سه بعدی خوابیدی !
من icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
تریی دی icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
والت دیزنی icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
فک و فامیله داریم ؟
***
تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن ! مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من ! میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم . . . !
من icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
بخشی از سخنرانی پدرم ، برای تشویق بنده به اشتغال و کار بیرون :
  ! دوره زمونه عوض شده ، تو باید دستت تو جیبت باشه ، اصلا هم نترس ! ان قدر بی شعورتر از تو هستن که الآن سرکار می رن !
ﯾﻪ نامزد هم  ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ
ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺑﮕﻪ:
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭘﺎﺷﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﻔﺮ ....
ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ !ﮐﺠﺎ ﺑﺮﯾﻢ؟ ...
ﺑﮕﻪ :ﺷﻤﺎﻝ ﻋﺰﯾﺰﻡ ....
... ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺮﯾﻢ .
ﻓﻘﻂ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ تی شرت ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ ﺑﯿﺎﻡ ....
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﯽ ...
ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ ....
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﺍﻩ ﻣﯿﮕﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺩ ....
ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺳﺮ ﻣﻦ ﺩﺍﺍﺍﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺍﺻﻦ ﻧﻤﯿﺎﻣﺎﺍﺍﺍﺍ .......
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﺧﻔﻪ ﺷﻮﻭﻭﻭﮐﺜﺎﺍﺍﺍﻓﺖ ....!....
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺩﻋﻮﺍﻣﻮﻥ ﺷﺪ !!
ﺑﻘﯿﺸﻮ ﺑﻌﺪﺍ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ !!
ﺑﺮﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ !!!!!
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺟﺮﺃﺗﯽ ﺳﺮﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ !!!
الان یه کیبورد باز کردم دارم درستش می کنم ؛
دختر عمه م پنج سالشه اومده کنارم ازم می پرسه : این چیه ؟
می گم : کیبورد
می گه : من نبردم !
می گم : کیبورد !
می گه : من نبردم icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
مغزم داره حمله میکنه icon surprised فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
میترسم حمله مغزی بشم icon biggrin فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
داداشم قنادی داره ،دیروز برگشته دو بسته شکلات آورده خونه میگه اینو بخورید حیفه!! تاریخ مصرفش گذشته مشتری نمیبره!!
داداشه خانواده دوسته داریم؟! icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
ب اتفاق خانواده داشتیم فیلم میدیدیم مادره تازه بچشو خابونده بود ک گوشی بابام زنگ خورد. مادرم فورا میگه:خاموشش کن بچه خابیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی من چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟icon neutral فک و فامیله ما داریم ؟ آذر 91
***
به مامانم میگم : یادش بخیر بچه بودیم چقدر ما رو کتک زدیا !
 
شترق خوابوند در گوشم گفت : این دروغا چیه که میگی ؟ من کِی دستم روتون بلند شده ؟
***
تو مدرسه ی داداشم تبلیغات ِ انتخابات شورای دانش آموزی شروع شده . داداشم کاندید شده بعد شعار ِ انتخاباتی اش اینه :
“مدرسه را مختلط میکنم”
من :| 
مدیر مدرسه :| 
***
به مامان گفتم تولّدت چی دوست داری برات بگیریم ؟
گفت سلامتی شما برام بهترین هدیه‌ی تولّده . ماکروفر :|
***
داداشم ( ۴ ساله ) شبا تا ۳ و ۴ بیداره باید من هم بیدار بمونم باهاش بازی کنم ، دهنم صاف میشه تا بخوابه ساعت ۷ صبح جفت پا میاد توو شکمم پاشو صبح شده وقت خواب نیست وقت بازیه :| 

بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!!!!!!! 
خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!
قربون بابای گلم برم!

***

پسر داییم اومده خونمون سرو صورتش داغون کبود!! میگم احسان دعوا کردی ؟ میگه نه چطور میگم چرا انقدر کبود و زخمی صورتت؟؟! میگه نه کیسه کشیدم صورتمو میگن واسه پوست خوبه!!!! ولی به همه میگم دعوا کردم سوتی نده!
***
ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺪﯾﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻡِ ﺩﺭِ
ﺧﻮﻧﻪ،
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ!ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮﯼ
ﺩﺭ،ﻣﻨﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ:
ﺍﻭﻥ ﻻﻣﺼﺒﻮ ﺧﻔﻪ ﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ
زری میزنه ﺁﺧﻪ!
من((((((:

ﺑﺎﺑﺎﻡ :D

ﻣﺪﯾﺮ 0_O
***

همـــی چنـــد میــن پیــش یــه ســاندویــچ کـالبــاس درســت کــردم رفتــم تــو تــراس داشتـــم بـا گوشـــی با دوســتم حــرف میــزدم گفــت چــی‌ مــی‌خوری گفتــم ســاندویــچ ولــی‌ حیــف نوشــابه نیســـت یــه چنــد دقیــقه بــد دیــدم یــه نوشــابه بســته بــه طنــاب داره میـــاد جـلوم از تــراس طبـــقه بالا!!!!

دختــــر همسایمـــون تــو تــراس بود شنیـــده صــدامو بــد از بــالا میگـــه بگیـــر نوشـــابرو منــم هــی‌ اصرار کــه نمـــی‌خوام مرســی‌ شــوخــی‌ کــردم عاطفـــه خانوووم اونـــم هــی‌ می گفـــت نــه بگـــیر آخــر گفتــم :خــو لاعقــل بیــار پــاییـــن دره خــونه 
آغـــا این بش برخـــور گف : اصـــــن نمــــیدمت پـــــــرو 
هیچـــی دیگـــه نوشابــــه رو کشـــید بالا 
منـــم تو آ خــــرین لحظـــه با یـــه حـــرکت پـــرشــی که فک کنم عمـــرا یه دو میدانـــی کار المپـــک بتـــونه ایقـــد بپـــره !!!
پـــــریدم نوشــــابرو گـــرفتم :
همچین دخمـــل همسایـه‌هــای با مــرامـــی‌ داریـــم =))
 

به دختر خالم گفتم تل ( tel ) جدیدتو بده داشته باشم . . .

خدا شاهــــده
خدا شاهــــده
خدا شاهــــده
تل سرشو از توو مووهاش درعاورده میگه بیا ، مفت خریدم ، تازه رنگای دیگشم داشت !
***
دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن ، یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه : به تو چه داداشمه ؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه !
***
داشتم به همسرم اس ام اس میدادم که عروسک خوشگله من کجاست ؟
اشتباهی به بابام سند کردم . جواب داد من چه میدونم خرسه گنده ؟ الان بچت باید عروسک بازی کنه ! :|
***
خودم رو کشتم رفتم مهندسی رباتیک گرفتم ، فامیلمون برگشته میگه عقربه بزرگه ساعت خونه مون افتاده ، می تونی جا بندازیش ؟ :| 
***
خواهر زادم یه نقاشی‌ کشیده همه خانواده تو نقاشیش هستن جز من میگم دایی پس من کوشم ؟
میگه دایی خیلی‌ دور وایسادی تو این مقیاس معلوم نیستی‌ ! :| 
***
تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود . بابام گفت یاد بگیر نصف توئه . یهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود بابام کانالو عوض کرد :lol: 
توجه! توجه!
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﻭ ﺍﻗﺎ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩﯼ 92 ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ !
ﻫﻔﺘﻪ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﯿﺪ!
ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻦ ...
ﺷﺎﺧﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﻭﻡ،ﺳﻮﻡ ﻣﯿﺎﻥ
ﻣﺪﯾﻮﻧﯿــﻦ ﺍﮔـــــــــــــﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣـــــﻮ ﻣﯽ ﮔـﻢ...
***
 

 به یارو میگن به انگلیسى بیا اینجا چى میشه؟
میگه come hear
بعد بهش میگن برو اونجا چى میشه؟:
.
.

.
میگه میرم اونجا وایمیسم و بهش میگم come hear

***

دختره اشتباهی زنگ زده بهم

جواب دادم میگم خانوم اشتباه گرفتید

برگشته میگه تو خجالت نمیکشی شماره های ناشناس رو جواب میدی؟!
***
 این کجاش خوبه همه‌جاش عمله!!!!!!!!! 

.
.
.
.

.
(عکس‌العمل دخترا وقتی‌ یه دختر خوشگلتر از خودشون می‌بینن)

***

دختــره 13 سالشه دوست پسـر 17 ساله داره هر روز باهـم قرار میزارن ..

بعد ما تا چند روز پیش با مخاطب  خاصمون  قرار میـزاشتیم

از راه دور واسه هم دســت تـکون میــدادیم !!

***

یه روز مخــاطب خـاصــم خیـــلی جــدی بـهم گفت مـن بهــت اعتــماد دارم ..
ولـــی اگه بفهــمم ســر و گـوشت میجنبــه رو صــورتت اسیــد میپاشــم !!
هیچــی دیگه لامـــب اینـــقد جــدی گفــت مجبور شدم با 9 نفــر اونور کات کـنم :|

داداشم بچه که بود خیلی با حال بود تو حرف زدنش عجله میکرد همش کلمات رو اشتباه میگفت مثلا : ! کلید کمد دیواری : کمد کلید دیواری!!!….چلو کباب : کلو چباب !!!….حالا چون تویی باشه : حالا تون چویی باشه!!… عالیجناب : عاجی لناب !!… گوشی دوستم : دوسی گوشتم!!… و خیلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد…جالب اینجاست که وقتی اینارو میگفت ما از خنده میترکیدیم خودش گریه میکرد که چرا به من میخندین…مامانم هم فحشمون میداد میگفت بچه رو اذیت نکنین!!

***

از راه اومدم سلام کردم رفتم تو اتاقم
شاید نیم ساعت شد که یهو صدای مامان و بابام رفت بالا.
باز من داشتم حرص می خوردم
هی هیچی نگفتم دیدم صداشون داره می ره بالاتر
گوشیمو برداشتم زنگ زدم رو شماره خونه مامانم رفت شماره منو دید به بابام گفت حامد دوباره رفت بیرون؟بابام گفت نمی دونم…
خلاصه گوشیو برداشت گفت بله؟گفتم مامان من الآن پیش میثمم تو مغازش (۱۰۰۰متری خونمون).گفت خب
گفتم خب نداره دیگه صداتون داره تا اونجا میاد دوباره چتون شده شما دوتا؟
گفت چی می گی صدامون اومد؟ گفتم بله یکم آروم تر
گوشیو قطع کرده به بابام می گه تو دعوا که حرف بدی نزدیم که؟
منم توی اتاقم یهو زدم زیر خنده

***

آقا صبح رفتیم سر کار دیدیم همه چی رو جارو کردن بردن,تمام دستگاه ها کابل ها و…. منم اعصاب خراب , پلیسا دارن تحقیق می کنن ؛ حالا یه سماور برقی داشتیم وسط کار یه چایی میزدیم؛ دوستم از راه نرسیده پرسید سماور رو بردن(اون لحظه می خواستم خفش کنم وگلویش را ازهم بدرم) حالا بعد چند دقیقه دیدم سماور رو از رو زمین برداشته داره میاد.میگه عوضیا انداختنش زمین حالا خوبه نبردنش !!!! نه جون من این دوسته من دارم ! راحت باش بگو این دوستو بکشم خودم رو بکشم برم سمت افق محو بشم ؛ درچند راهی گیر کردم!

***

پسر عمم زنگ زده بعد یک ماه حرف میزنه بعد میپرسه میدونی برای چی زنگ زدم منم که از خدا خواسته گفتم نه برای چی؟
میگه شمارت داشت از لیست گوشیم پاک میشد خواستم پاک نشه همین کاری نداری؟
نمی دونم اینم فامیل دهه هشتادیه من دارم
خداوکیلی من بهش چی بگم

***

فامیل کسی ست که فقط در مراسم ترحیم و عروسی یافت می شود و بعد از بغل و ماچ و بوسه فراوان ، با اظهار شگفتی زیاد بهمون بگه :

وااااااای تو چقدر بزرگ شدی !!! کلا فک و فامیل داریم ها …

***

رتبه ی کنکور رو از سایت گرفتم و همون موقع همه ی فامیل هم دور من نشستن ببینن چند شدم.

تا سایت باز شد همه خندیدن گفتن این رتبه ی تویه یا شماره تلفنه؟؟؟

خجالت نمیکشی با این رتبه؟

فک و فامیله داریم؟؟؟ این حرف به جای دل داری شونه

‏"سریال تولدی دیگر‏"‏‏ ‏
شوکت‏(مادر):رو پیشونی من چی می بینی
جعفر‏(پسر‏)‏:آخه من چی بگم ‏
شوکت:بگو چی می بینی ‏
جعفر:وقتی بهشت زیره پاته وای به حال پیشونیت... ‏

***

قبلا فک نمی کردم جویدن چیزی بیشتر از آدامس خرسی کیف بده....
تا اینکه خرخره ی تو نظرمو جلب کرد........

***

 
چــقد این پسرای فـآمیلمون خـر شانسن:|
واقعن خوش شانسن که من فامیلشونم:| 
هعـی خدا . . کوفتشون شه اصن:D

***

 
مامان بزرگم داشت خاطره خواستگاری شو تعریف میکرد رو کرد به مامانم گفت اشرف یادته بابات امده بود خواستگاریم :| هیچی دیگه خونه رفت رو هوا منم الان از تو مریخ پست میزارم

***

 
ضد حال یعنى اینکه برى سر قابلمه که ناگهان مامانه سر برسه و تو از ترست داغ داغ غذا رو قورت بدى...!
ضد حال از این بدتر! ! !

***

 
دقت کردین وقتی تو تلفن با کسی صحبت میکنین صدای خودتونو میشنوین که اکو میشه چقد انکر به نظر میرسه!!!!!!!

***

 
مهــــــرمــــاه از آنچه که در تقویم میبینید به شما نزدیکتر است ...
 

رفتم خونه عموم.به پسر عموم میگم بیا چندتا عکس ازم بگیر.

میگه برا چی میخوای؟میخوای بزنی رو پاکت سیگار؟

اگه بزنی رو پاکت سیگار همه سیگار رو ترک میکنن.

آخه فک و فامیله داریم؟؟؟

***

به بابام میگم کنکور سراسری قبول نشدم واسه حفظ ابروم به فامیلا بگو قبول شده ولی رتبش خوب نیست نمیره

برگشته بهم میگه من به این بزرگی دروغ بگم!!

بابا راستگو ما داریم ؟

***

دیروزدراز کشیده بودم داشتم چن تاتمرین حل میکردم . بابام اومده منو دیده محکم گرفته منو که نتونم تکون بخورم .بعدبلندبلندمیگه:خانوم پاشوبیا اون دوربین عکاسی رو هم بیار یه صحنه ی نادر پیش اومده !مامانم دوربینواورده بابام یه عکس ازم گرفته میگه: این صحنه هرصدسال یه بار پیش میاد!!! اگه این عکسوبذارم اینترنت معروف ترین ادم دنیا میشم

ایامن سرراهیم؟؟؟؟

ایا فک وفامیله داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

***

یه روز داداشم اومد زرنگی کنه تو جمع از بابام پرسید
پسر خوب داشتن چه حسی داره؟
بابای ما هم نه گذاشت نه برداشت
گفت من نمیدونم برو از بابابزرگت بپرس
خو بابای زرنگ این جوون گناه داره
حالا چی میشد تو ذوقش نمیزدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فک و فامیله داریم

***

نصیحت کردن مادر من:
وقتی در سکوت نگاش می کنم….چیه مث بز نیگا میکنی!
وقتی لبخند میزنم….خیلی بی عاری!
وقتی اخم می کنم… طلبکاری!
وقتی حرفهاشو تایید می کنم…فقط بلدی بگی بعله هیچی که حالیت نیست!
وقتی خودمو میزنم به اون راه…اصن تو آدمی با تو حرف بزنم!
آخرش هم محکم میزنه پس کلمو میره!!!
خو مادرمن اینو از همون اول بزنو برو انقدم وقت منو خودتو نگیر
والا به قرآن
آقا ما نخوایم کسی ما رو نصیحت کنه کیو باید ببینیم؟؟؟
این هم مامانه من دارم؟!؟!

موبایلمو دزد برده هرچی گشتم کارتونشو پیدا نکردم ، پسر عموم اومده میگه *#۰۶# رو بزن تو گوشیت سریالشو بهت میده بعد با این برو کلانتری …
من :|
فک و فامیل :|
عموم و زن عموم :|

***

یه بار ننم با عموم و زن عموم دعواش شده بود اومده بود خونه به بابام میگفت برادرت خودش خوبه ولی ترک تحصیل حرفای زنش قرار میگیره …

***

بچه خواهرم سه سالشه ، شیطونی میکرده مامانش بهش گفته اینقد شیطونی نکن بسه !!! گفته اصن من میخوام تنها زندگی کنم …

***

چند وقت پیش میخواستم خط موی پشت گردنم رو درست کنم ، در ضمن حسش نبود برم آرایشگاه !
بابام کلاس گذاشت که زمون جنگ اون یه مدت آرایشگر ارتش بوده و راضیم کرد پشت سرم رو درست کنه !
خدا نصیب کافر نکنه ، نشست ماشین و تیغ گرفت دستش ؛ اول کار که پس کله ام رو زخم کرد بعدشم هی میگفت کج شد بزار درستش کنم … کارش که تموم شد خط رو آورده بود وسطای کله ام ، مجبور شدم برم سرم رو تیغ بندازم !

***

رفیقم یه بار گوشیش افتاده بود تو چاه توالت اومده بود بیرون میگفت گوشیم وقتی داشت میوفتاد تو چاه من با چشمان خویشتن دیدم که جانم میرود …:))))))))))))))))

***

کل زندگیمو فروختم گوشی گلکسی خریدم !
بابام میگه : این گاری اسبی چی داره رفتی خریدی ؟؟؟

***

شدیدا سرما خوردم به مامانم میگم مامان سرشیر نمی تونم بخورم ؟ واسم خوب نیست نه ؟ میگه نه خوب نیست ولی بخور تا خراب نشده …

***

پسرخالم اومده خونمون شب خوابش برده ، ساعت ۳ نصف شب بیدارم کرده با تعجب میگه :‌ پاشو پاشو تو خونه ی ما چیکار میکنی ؟؟؟
 

داداش کوچیک دوستمو بردیم آمپول بزنیم …
پرستار گفت : بخواب آمپولتو بزنم …
بچه گفت : خوابم نمیاد …

***

خالم بهم زنگ زده میگه اینترنت پر سرعت داری لطفا واسم فیلم بر باد رفته رو دانلود کن …
گفتم باشه چجوری به دستت برسونم ؟؟؟ گفت : خوب واسم ایمیل کن دیگه !!!

***

مامان بزرگ : ای من به قربون قدت بشم …
من : آهان ! کم رنگ بریزم دیگه ؟
مامان بزرگ : آره دیگه ! لیوانی هم باشه …

***

کارت عروسی واسمون اومده بود روی کارت نوشته جناب آقای فلانی با اتفاق همسر محترمه و دختر خانم ؛ خوب مینوشتین همتون بیاین ولی بی زحمت اون پسر الدنگتونو نیارین …

***

پسر عمم اس ام اس زده بیا پینگ پونگ! (10:50)
بهش میگم ساعت چند؟؟ (10:52)
میگه: 10:50 خودت رو برسون !!
من :|
موتور جت :|
ساعت گرینویچ :|
پسر عمم :D

***

چهارشنبه کلاسام تموم شد وسایلامو از خوابگاه جمع کردم اومدم خونه …
امروز داداشم برگشته بهم میگه : حالا تا کی خونه ی ما آویزونی ؟

***

دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک ؛ مامانم یهو داد زد وااااایستید ! دارید میرید آشغالارم بزارید جلو در !!! بدجور تو فکر فرو رفتیم با بابام …

***

امروز داشتم وسایلامو تمیز میکردم ، کارت کلاس زبان ۸ سال پیشم رو پیدا کردم ! بعد به بابام گفتم نگاه کن بعد هشت سال هنوز اینو نگه داشتم !
بابام یه نگا بم کرد گفت پس من چی بگم بعد ۲۲ سال هنوز تورو نگه داشتم !!!؟؟؟
هیچی دیگه خودم از کادر خارج شدم …

پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم ، میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !

***

چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!

***

دخترخالم ۵سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا ۱۰سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …

***

از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟

***

تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟؟؟

***

بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …
تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!

***

عاقا ما یه دایی داریم وقتی باهاش اسم فامیل بازی میکنیم اگه مثلا اسمو نوشته باشه شیوا فامیلو مینویسه شیوایی ، اگه حیوونو بنویسه شیر اشیا رو مینویسه شیر پلاستیکی !
یه بارم حیوون با ک رو نوشته بود کک حالا دیگه خودتون کک پلاستیکی رو تصور کنین دیگه !

مدرسه که بودیم ناظم مدرسه میگفت :بعضی از دانش اموزان دعا میکنند معلمشون بمیره تا چند روز کلاس نیان میگفت:خوب دعا کنیید پدرتون بمیره اصلا مدرسه نیاین

شماهم یادتون میاد معلم ها آخر سال بهمون میگفتن هر نظری در مورد ما دارین بدین ،انتقاد هم بکنین ناراحت نمیشیم؟
من هی میخواستم دهنم بسته بمونه میدیدم هی گیر میدن خلاصه یه بار تصمیم گرفتم ببینم تا چه حد ظرفیت دارن؟؟
یه نامه نوشتم خطم رو هم عوض کردم که هیچ کس نفهمه با چند تا از دوستا قرار گذاشیم فقط اونا میدونستن کار منه
خیلی محترمانه نامه رو شروع کردم و هر انتقادی که به ذهنم میرسید نوشتم خدایی هیچ چیز بدی ننوشته بودم
بعد نامه رو گذاشتیم تو پاکت گذاشتیمش رو صندلی معلم
انم اومد بلا نسبت مثل چی نشست روش یکی از بچه ها گفت استاد یه پاکت رو صندلیه اونم پاشد برداشت نامه رو خوند قیافش خیلی جالب بود هر لحظه قرمز تر میشد در حد انفجار!!!!
پرسید کی این نامه رو نوشته هیچکس گردن نگرفت.منم که اصلا تو باغ نبودم!!!
نهایت انتقاد پذیریش اینجا بود که گفت اگه نویسنده اش رو پیدا کنم پایان ترمش رو ۰ میدم.
خیلی حال داد ولی من تا آخر سال میترسیدم بفهمه کار منه بدبخت بشم .
شما از این کارا نکنید

یادمه اول راهنمایی بودیم.معلم پرورشی اومد و بعد از معرفی خودش گفت: درس ما درمسیر قرآنه و میخواهیم بدونیم که مثلا تو کدوم سوره اومده که نماز بخونید جهاد کنید روزه بگیریدو…
من به دوستم گفتم:نماز و جهاد نمیدونم مال کدوم سوره است اما روزه گرفتن تو سوره ی روزه اومده
پاشو به معلم بگو تا از همین الان بشی سوگلی کلاس!
این بیچاره ی از همه جا بیخبر هم پاشد, گفت: آقا اجازه.روزه گرفتن تو سوره ی روزه اومده!!!
جاتون خالی تا نیم ساعت خندیدیم!!

تو روستا بودم که مریض شدم ، با هزار بدبختی رفتیم به نزدیک ترین شهر که برم بیمارستان ، رفتیم دیدیم بیمارستان تعطیله ، گفتیم بریم خانه بهداشت ، اونجام تعطیل بود از همسایش پرسیدیم طرف کجاست ؟ گفت رفته گاوشو بدوشه نیم ساعت دیگه میاد .

سر کلاس معماری جهان استاد گفت میخوام شفاهی امتحان بگیرم، ما هم هیچ آمادگی نداشتیم که درس ۳ واحد عملی رو بخوائیم شفاهی هم جواب بدیم….

گفت میخونم بیائین جولی کلاس… همه داشتن سکته میکردن ، اسم یکی از پسرای کلاس و خوند دفه اول جواب نداد دوباره که اسمشو خوند دوستش بلند شد گفت: اجازه بدین پامپی شو عوض کنه.
کل کلاس رفت رو هوا  ))))
پسره هم ۳ واحدو حذف کرد 

یکی از سرگرمیهای من دادن آدامس اُکالیپتوس اُربیت به بچه های زیر پنج سال و دیدن عکس العملشون بعد از پنج ثانیه س!!!

توی پارک قدم می زدم یه بچه ۳ یا ۴ ساله دستاشو پشتش گره زده بود تند را میرفت مامانشم پشت سرش هی می گفت امیر محمد صبر کن وایسا کارت دارم…. یه دفه وایساد داد زد : اه… مامان ولم کن دیگه منم مشکلات خاص خودمو دارم!!

شمام بچگی تو دستشویی دور مورچه ها آب می ریختین زندانی شن
بعد نجاتشون می دادین ک قدر زندگیشون و بهتر بدونن؟
شمام هنوز این کارو می کنین؟

شاید خیلی ها مثل من بودن :
بچه که بودم ۱۰ ساله ، دلم میخواست تو فروشگاه بزرگا گم بشم بعد برم دفتر گم شده ها از اونجا تو بلندگو اسممو بگن برام افتخار بود ! جالب اینکه ۲ یا ۳ بار با هم دستی مامان و بابام اینکارو کردم یعنی الکی خودمو به گم شدن زدم ، خیلی هم بازیگریم خوب بود آخه مثل بارون اشک میریختم مسوول های فروشگاه زود برام کیک و آبمیوه میاوردن تو بلندگو اسممو صدا میزدن مامانم هم بعد از ۱۰ دقیقه میومد دنبالم ! منم حسابی کیف میکردم انگار دنیا رو بهم بخشیده بودن

یادمه بچه بودم تو مراسم خاک سپاری

یکی از اقوام دوزمون
همه داشتن گریه میکردن
منم داشتم همون دورو بر آتیش میسوزوندم
یه پسربچه بود من با سنگ زدمش اونم رفت داداش بزرگشو آورد و یه چک خوابوند زیر گوشم
من از شدت درد گریم گرفت شدید
رفتم ب بابام بگم
وقتی منو دید بغلم کرد و شروع کرد ب اشک ریختن
و همش میگفت بابا اشکال نداره خدابیامرزتش گریه نکن
من تو اوج گریه یهو اینجوری شدم=-|

یادمه دوره دبیرستان به معلما میگفتیم آقا نمره ی نوزده و نیم رو بیست میدی؟
اونام میگفتن آره ولی آخر سر که کارنامه رو میگرفتیم همه نمره ها زیر پنج بود
 حتی بعضی نمره ها منفی بودن یه چیزیم بدهکار میشدیم!!

دوستم یه پراید داره شیشش دودیه،بعد این یارو واسمون آش نذری آورده بود .
 این زنگ زد گفت بیا دم در آش بگیر،منم رفتم گرفتم ازش،یه انگشت خوردم بعد گفتم این چیه دیگه برو اینا رو بده به مادرت (به شوخی)بعد یهو مادرش شیشه ماشینو کشید پایین گفت سلام!!!!
  
یه بار استاد ریاضی مون گفت:از کل کتاب امتحان میگیرم 
دوستم یواشکی گفت:بیخود میکنی! 
استاد هم گفت:چیزی فرمودید آقای *******؟
 دوستم یهو هول شد و گفت:بله…چیزه…گفتم از کل امتحان کتاب میگیرید؟؟!!!!! 
بیچاره تا یه ماه نمیتونست بیاد سر کلاس!
از خواهره کوچولوم پرسیدم
معنی عشق چیست ؟؟
جواب داد :
عشق یعنی تو هر روز شکلات من رو ،
از کوله پشتی مدرسه ام بر میداری ،
و من هر روز بازهم شکلاتم رو همونجا میگذارم . . !
بچه همسایمون داره از مهد با دختر همبازیش میاد
بعد من با خنده بهش میگم: وقتى با یارى، پس چى کم دارى؟!
کره خر میگه: خونه ى خالى :|
نشسته بودیم تو یه مهمونی ؛ وسط جمع

یه بچه دهه هشتادی اومده میگه: هرچی میگم آخرش (ز) بزار و بگو...

_سلامز

_سلامز

_خوبیز؟

_خیلی ممنونز!

_یه چیزی بگم؟

_بگو...

من:-S

بچه های دهه هشتادی:@

مهمونا:-D

زبان برره ای:$

آخه اینا بچه آدمن یا بچه گودزیلا؟

اینم بگم که فقط بعضی دهه هشتادی ها گودزیلان.

من چه گناهی دارم که دهه هشتادیم؟

 
عاقبت ازدواج

یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم

دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟

آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم

قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!

گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.

حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟

آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...

گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟

آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم.

عکس برداری اتفاقی از روح و جن +18 (44 عکس)


هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)

موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)

فرهنگ لغت آقایان :

اینبار دیگه چیکار کردم ؟

ترجمه : اینبار چطوری مچم رو گرفتی ؟

 

***

دیگه نمیشه به پسرا چشم غره بری ! اینقدر که زیر ابرو برداشتن و موهاشونو رنگ کردن میترسم دست مامانشونو بگیرن بیارن جلو درخونمون بگن : مامان این بود بهم چشم غره رفت تو کوچه !

تازه شایدم بزنن زیرگریه !

***

قایونی ﮐﻪ ﺍﺑﺮﻭهاشونو ﻧﺎﺯﮎ برمیدارن ! ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﯼ پهن ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﯿﻦ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﻣﺪ ﺷﺪﻩ ! پهن ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﻋﻘﺐ ﻧﻤﻮﻧﯿﺪ !

***

ضایعتر  از این پسرا که با هزار جور کوفت و مرض هیکل ساختن اونایی هستن که وقتی سوار اتوبوس میشن با اینکه صندلی خالی هست سرپا وایمیستن ! اینا چیو میخوان ثابت کنن !

***

ﻣﺸﮑﻞ خانم ها ﺍﺯ آﻧﺠﺎ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻻﮎ رنگ ﺟﺪﯾﺪ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻧﻦ !

ﺣﺎﻻ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﺵ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻭ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺭﻭﺳﺮﯼ و … ﺟﻮﺭ ﮐﻨﻦ !

***

قبلنا می‌گفتن : مرد باید ایستاده بمیرد یا با گلوله سربی توی سینه !

مردای امروزم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی‌ جون ندن خیلیه !

***

عروس خانم آیا وکیلم ؟!

عروس رفته با دوست پسراش بهم بزنه !

***

قابل توجه بعضی ها :

برا سایه بالا سر بودن ، باید مرد بود ! نه فقط نر !

***

پسر یه اشتباهی میکنه ! دختر سرش داد میزنه و پسر بعدش معذرت خواهی میکنه !

دختر یه اشتباهی میکنه ! پسر سرش داد میزنه و دختر میزنه زیر گریه و باز هم پسر معذرت خواهی میکنه !

اصولا پسرها آفریده شدن برای معذرت خواهی !

***

سرجلسه امتحان از دختره کنار دستم می پرسم : لاک داری ؟

میگه : چه رنگی !؟

من واقعا چی بگم  ؟

***

زندگی مجردی یعنی :

با مایع ظرفشوئی هم دست و صورتت رو بشوری ، هم لباساتو ، گاهی هم ظرف ها رو !

دندون رو هنوز امتحان نکردم !

***

هر وقت کسی بهت گفت : هر طور راحتی !

با پشت دست محکم بزن تو دهنش تا بفهمه چه طوری راحتی

دانشمندان به تازگی دریافته اند که هفته ای دو بار قطعی اینترنت در کنار خوردن ماهی برای سلامتی و جلوگیری از ابتلا به زخم بستر مفید است !:))))

***

اینکه بعد هر وعده ی غذایی پاشی لباس بپوشی بگی برم کارت شارژ بخرم تابلو ترین کار دنیاس
فقط تنها بَدیش اینِ که،بر میگردی بوی کارت شارژ میگیری . :|

***

داداشم پست گذاشته پایینش زده خاص!!
منم به همه فامیل فیسبوکیم اس دادم برین کامنت بذارین حالش جا بیاد
کامنت ها:
بابا با نازنین ریلیشن بزنین انقد واسه هم پست خاص ندارین
مگه هنوز با نگاری؟
واییی همیشه به عشق تو و الهام حسودیم میشد
هی مواظب آبجیم باشااا من یه دونه آبجی سحر دارم
دادا خاص یعنی کی؟
بگو جرات ندارم اسم بذارم دیگه
از همه قشنگ تر کامنت دخترخالم بود که گفت : ایشالا عروسیمون عشقم.. ببین عکس پروفایلمو ... عکس امروزه
عکس(دخترخالم و داداشم با کت شلوار)
بیجنبه پست و پاک کرد منم در اتاقمو قفل کردم:|

***

به ایام القاطی نزدیک میشیم ، ایام القاطی روزهاییه که کولر روشن کنی یخ میکنی ، خاموش کنی گرمت میشه :)))

***

آهنگی که قبل امتحانااا گوش میدادم : بیخیال فردااا ، بیخیال فردااا
آهنگی که بعد امتحانااا گوش میدم : مخور غم گذشته گذشته ها گذشته هرگز به غصه خوردن گذشته برنگشته :|

***

اینقدر که دختر پسرا همدیگه رو امتحان میکنن خدا بنده هاشو امتحان نمیکنه!:D

***

آغا یکی یه پست خنده دار میزاره،کامنتا اینجوریه:
1) :))
2) :))))))
3) :)))))))))))
4) :))))))))))))))))
5) :))))))))))))))))))))))))))))))))))
مگه مسابقه پرانتزه، این چیه آخه؟ :| :دی

***

سرگرمی,مطالب خنده دار, طنز خنده دار,

1- یک پسر خوب امضاء گواهی نامه اش خشک نشده به رانندگی خانمها گیر نمیدهد

۲ـ یک پسر خوب تنها جوکهایی را بیان میکند که مورد تائید وزارت 1) ارشاد اسلامی2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعیضات استانی و ... باشد.

۳ـ یه پسر خوب کمتر با این جمله مواجه میشود"مشتری گرامی دسترسی شما به این سایتمقدور نمی باشد"..

۴ـ یه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نمیره.

۵ـ یه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نمیکنه بزنه تو اتاقش.

۶ـ یه پسر خوب پشت چراغ قرمز با دیدن یه خانم ردیف چشماش مثه چراغهای فولکس نمیزنه بیرون..

۷ـ یه پسر خوب روزی چند بار به سازندگان یاهو مسنجر لعنت میفرسته.

۸ـ یه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متریِ هیچ خانمی نمیشینه.

۹ـ یه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشینش بوی ادکلن زنونه نمیده.

۱۰ـ یه پسر خوب هیچ وقت پای تلفن....

دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به‏استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟

استاد جواب ‏داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم.

دانشجو ادامه داد: بسیار‏خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول میکنم‏در غیر اینصورت از شما میخواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.

‏استاد قبول‏کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست، منطقی است ولی قانونی‏نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟
استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و‏مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد.
‏بعد از مدتی استاد با بهترین‏شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید. و شاگردش بلافاصله جواب داد:
‏قربان شما 63 ‏سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید که البته قانونی است ولی منطقی‏نیست.
‏همسر شما یک معشوقه 25 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست.واین‏حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را رد می شد‏ نه قانونی است و نه منطقی! 

دیدین ﻇﻬﺮﺍ ﻛﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﻴﺨﺎﺑﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﭘﺎ ﻣﻴﺸﻪ ﭼﻪ ﺣﺴﻰ ﺩﺍﺭﻩ! ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻭﺧﺘﻰ ﻛﺴﻰ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻻﻣﺼﺐ ﺍﺻﻦ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺷﺒﻪ؟
ﺭﻭﺯﻩ؟
ﻇﻬﺮﻩ؟
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ؟
ﻓﺮﺩﺍﺳﺖ؟
ﺩﻳﺮﻭﺯﻩ؟
ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩن ﺗﻮ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻮﻧﺪﻯ؟
ﺗﻮ ﻣﺮﺩﻯ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻮﻧﺪﻥ؟
ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻫﻴﺸﻜﻰ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﻮﻧﺪﻩ؟
ﺍﻻﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻨﺪﻩ؟ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﺮﻳﺨﻪ؟
ﺯﻣﻴﻨﻪ؟
ﻫﻮﺍﺳﺖ؟ ﻓﻀﺎﺳﺖ؟
ﺍﻳﺮﺍﻧﻪ؟
ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﺳﺖ؟
ﮊﺍﭘﻨﻪ؟ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ؟
ﺳﻮﺋﺪﻩ؟
ﻣﻦ ﻣﻨﻢ؟
ﺍﻻﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻰ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟
ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻯ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﻜﻠﻴﻪ
O_o

  • 1-‌ کدام مورد کوتاه‌تر است؟
  • الف) مدت خوشحالی بعد از قبول‌شدن در دانشگاه 
  • ب) عمر پدر دانشجویان دانشگاه آزاد 
  • ج) مانتوی خواهران دانشجو 
  • د) پای فارغ‌التحصیلان نسبت به دستشان

  • 2-‌ در کدام نقطه هنوز واحدی از دانشگاه آزاد احداث نشده است؟
        
  • الف) فلات تبت 
  • ب) کوههای کلیمانجارو 
  • ج) جزایر گالاپاگوس 
  • د) قطب جنوب و حومه 

  • 3- در مورد غذای سلف بین کدام دو مورد ارتباط بیشتری وجود دارد؟
  • الف) تعداد قمری‌های دانشگاه و زرشک پلو با مرغ 
  • ب) ارتفاع چمن فضای سبز دانشگاه و قورمه سبزی 
  • ج) تعداد گربه‌های دانشگاه و چلوگوشت 

  • 4- کدام مورد در بین دانشجویان دانشگاه آزاد دیده نمی‌شود؟
  • الف) حال و حوصله درس‌خواندن 
  • ب) جنبش نرم‌افزاری و تولید علم 
  • ج) عبرت از گذشتگان 
  • د) امید به آینده
  • الان حدود 1 سال است که خیلی خسته ام و این هفتـه آخـر هـم کـه دیگـه دارم از پـا مـی افـتم. چـرا ؟ همیشه فکر می کردم کمی تنبل ام اما حالا دقیقا حساب کرده ام و متوجه شده ام کـه خیلـی کـار مـی کنم. ببینید ما توی ایران 72 میلیون جمعیت داریم که 13 میلیون اونها بازنشـسته هـستند. پـس مـی مونه 59 میلیون نفر. از این تعداد، 24 میلیون دانش آموز و دانشجو هستند یعنـی بـرای انجـام کارهـا فقط 35 میلیون نفر باقی می مونند. توی کشور 10 میلیون نفر هم توی ادارات دولتی شاغل هستند کـه خب عملا کاری انجام نمی دن. پس برای پیش بردن کارها تنها 25 میلیون نفر باقی مـی موننـد. از ایـن 25 میلیون نفر هم تقریبا 4 میلیون نفر آخوند و ملا و سانـسورچی اینترنـت و نماینـده مجلـس هـستند پس فقط 21 میلیون باقی می مونن و اگر بدونیم که تقریبا 17 میلیون آدم جویای کار داریـم، معنـیش این خواهد بود که کل کارهای مملکت رو 4 میلیون نفر دارن انجام می دن. اما حدود 2 میلیون نفر هـم نیروهای مسلح داریم و این یعنی فقط 2 میلیون نفر نیروی کار باقی می مـونن. از بـین ایـن دو میلیـون نفر، 646,900 عضو پلیس و وزارت اطلاعات هستند پس کـلا مـی مـونیم 1,353,100. حـالا ایـن وسـط 649,876 نفر بیمار داریم که قدرت کار ندارند و بار کارهـای کـشور افتـاده روی دوش 806,200 نفـر از جمعیت. فراموش کردم بگم که ما حدود 806,186 نفر هـم ممنـوع القلـم، ممنـوع التـصویر، ممنـوع الصدا و دیگر انواع زندانی داریم پس کل کارهای کشور افتاده روی دوش 14 نفـر! از ایـن چهـار ده نفـر 12 تاشون عضو شورای نگهبان هستند و پس متوجه می شیم که کـل کارهـای کـشور افتـاده روی دوش دو

    نفر: من و تو ! و تو هم که داری اینو می خونی!!! 

    اوایل اسارت ورزش ممنوع بود.

    تا یه نفر شروع به ورزش کرد، مامور عراقی با قلم و کاغذ اومد سراغش و پرسید:

    اسمت چیه؟

    اونم گفت: گچ پژ

    عراقیه تا چند دقیقه هرکاری کرد نتونست اسمو تلفظ کنه ول کرد و رفت.

    اینجوری که ما بچه های ایرانی ادامه بدیم و به خاموش کردن کولر اهمتی ندیم باباهامون همه به نشانه اعتراض تو خیابونا جمع میشن و خواهان برگذاری کلاس های کولر شناسی به عنوان پیش نیاز همه درسها در دانشگاها میشن. 
    باباها: ^_~
    بچه های ایرانی: ^_‍‍‍‍^

    ***
    یه مرغ دارم روزی ی تخم هم نمیکنه, پاشو انداخته رو پاش قیافه گرفته! :دی
    ***
    ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﻻﯾﯽ ﺑﺎﺯﯼ
    ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ
    ﻣﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ 5-6 ﺗﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﺮ
    ﺑﻮﺩﻩ !
    ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻠﻮﻍ ﭘﻠﻮﻍ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻡ
    ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗــــــــﺎ ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ
    ﺩﺯﺩﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ ﺑﺮﺩﻥ :)) ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻮﻭﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯﯼ !
    ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺁﻗﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺘﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ
    ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺯﺩ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺣﺎﺩﺛﻪ :))
    ﺷﻤﺎﻫﺎ ﯾﺎﺩ ﻧﮕﯿﺮﯾﻨــــــــــﺎ !!
    ***
    دلهره اور ترین و ترسناک ترین موسیقی تاریخ موسیقی ایران:
    باز آمد بوی ماه مدرسه
    بوی بازیای راه مدرسه!!!!!!
    ***
    شمام مثه من بچه که بودین شخصیتای فیلم یا کارتون که میدیدین میگفتین این منم؟!
    مثلأ تو میتیکمان من کایکو بودم داداشم تسوکه! :|
    ***
    مــــن امروز مـــیخوام پنـــیــر مــوزورلیــای کــم چرب دالـــیا رو بهتــون معرفــی کنــم!
    باشه معـــرفی کن راضیم به رضای خـــدا، ولی اون آدمــــک مسخره چیه هی میــاد شیپور مـــیزنه؟؟
    خب که چی مثلا ؟؟؟!!! هدفـــتون الان چـــیه دقـــیـقا ؟؟؟؟؟!!!!
    من وقتی اونو میبینم میــــرم عال هپروت(یا همون افقی که شما میگید!)
    آهـــــای پســر! .......... آغـــا
    کوفتو آغـــا !!!!!
    آغـــا گفقنت تو لوزلمعدم!
    دیدی چ مسخره میــــگه آغــــا؟؟؟؟؟ خب مث آدم بگو! الــــبته اگه میــــتونی!!در تمام زندگیم تبلیغ ب این بــــی هدفی نـــدیده بودم!!توام مث منی میدونم.:.:.:.:.:.:.:.:.:

    عاغا مایه دوست داریم اسمش صدراست صدو بیست قدشه 15 سال سنشه با این حساب تو گوشیش 67 تا شماره دختره یعنی وقتی فهمیدم رفتم تو امپاس ... امپاس نه ها 
    امپااااااااااااااااااااااااااااس

    ***

    مشکل معده ی بنده از اونجایی شروع شد ک مادرم گفت اخرین نفر سفره رو هم جمع کنه 
    لامصب مراحل مضغ و بلع دفع یه سره شده
    ***
    تا حالا دقت کردین تو مدرسه ها وقتی صبح می خوایم از خواب بلندشیم و لباس بپوشیم ثانیه ها عین جت می گذرن، ولی وقتی منتظریم فیلم و سریال محبوببون رو ببینیم عین حلزون مرده حرکت می کنند!؟.؛
    ***
    رفتم 4 تا صفحه مشکلات جامعه را با تحلیل نوشتم گذاشتم تو وبلاگم 
    2هفته س کلا 2تا کامنت دارم 
    اونم یکیش گفته زرت وپرت نکن ...اون یکیشم گفته چیز خوری اضاف نکن 
    اونوخت دختره لوس اومده نوشته 

    تفلت تفلت تفلدم ممالک(خبرش تولدش بوده )
    208کامنت دارهه
    هی ی ی ی ی ی خداااااااااااا سپاسگزارم
    ***
    بابام اومده بهم میگه :دخترم. توباید امتحاناتو خوب بدی و پاس کنی........وگرنه باید فراموش کنی من پدرتم
    من:باشه ....هرچی شمابگی پدر:)
    "روز بعد"
    خوب دخترم امتحانتو چه طور دادی؟!
    من:شما؟؟؟؟؟!!!!
    ***
    من و کودک درونم و اون روی سگم و همچنین کِــرم وجودم با هم یه خانواده ایم ، خیلی هم خوشبختیم !

    مشکلى چیزى ؟؟؟!!!
    ***
    بعضیا تو خونه کولرو میذارن رو اخرین درجه سرماش بعد یه پتو با قطر100سانت میپیچن دور خودشون....اینا مریضن گناه دارن..کاریشون نداشته باشین.
    بعضیای دیگه علاوه بر بالاییا یه فنجون چایی داغ میخورن که قندیل نبند..اینا رو مجازین املت کنین....کصافطای خوددرگیر.....والا
    ***

    وزیر اطلاعات رژیم اسرائیل مدعی شده که می توان تنها ظرف چند ساعت و از طریق حمله هوایی، تأسیسات هسته ای ایران را از میان برد.

    فیروز مشتاق با ارسال نامه?ای که یک نسخه از آن در اختیار ما قرار گرفت از ملت تقاضا کرد هیشکی(!) پاسخ این مقام مسئول را ندهد. وی در این نامه نوشته است:

    به ضرس قاطع داری لغز می?خونی و قمپز در می کنی. با توجه به عقبه ای که از تو سراغ داریم هر وقت تو آمپاس گیر کردی همینطوری قیف و قپی اومدی. با بلدم بلدم بلدم کارت راه نمی افته!

    گفتم غمم فزون است، گفتا ز من چه آید... گفتم که نمره ام ده، گفتا ز مـن نیایـد... گفـتم کـه نمـره دادن بسیار سهل آید، گفتا ز ما اساتید این کار کمتر آید... گفتم کرم نماییـد مـن را کنیـد شـما، شـاد گفتا که خوش خیالی کی وقت آن بیاید... گفتم که نمره هفت بدبخت عالمم کرد، گفتا اگر برای آن هم زیادت آید... گفتم خوشا دهی که دست شما دهد آن، گفتا تو کوشش کن کو وقت آن بر آیـد... گفـتم دل رحیمت کی قصد رحم دارد؟، گفتا نگوی با کس تا وقت آن بر آید... 

    یه سوالی ذهنمو مشغول کرده ...

    بچه هایی که از سال 1400 تا 1409 به دنیا میان دهه چندی حساب می شن ؟؟؟
    باید چطوری خطابشون کرد ؟
    دهه صفری ؟ دهه جدید ؟ شروعی دوباره ؟ دهه ناشناخته ؟ تغییر را احساس کنید!؟

    صبح زود رسیدم خونه، شب کار بودم، خیلی خسته بودم تازه خوابم برده بود که دیدم یکی داره بالاسرم باهام شوخی میکنه و قلقلک میده کف پامو فکر کردم داداشمه گفتم کرم نریز پدر سگ یهو چشمو باز کردم دیدم بابامه، بابای ما هم قاطی بلند بلند مادرمو صدا زد: خانوووووووووووووم بیا تحویل بگیر پسرت به من میگه پدر سگ :|
    مادر ما هم بنده خدا تازه از خواب پاشده بود حالیش نبود گفت غلط کرده، پدر سگ خودشه :))))
    بابام گفت تو نمیخواد طرفداری کنی :|

    مزخرف ترین لحظه توی زندگی اون وقتیه که ...
    با پسر داییت دعوات میشه ...
    و نمیتونی بهش فحش عمه بدی.... !!!

    یه بنده خدایی میره سیرک میگه میخوام استخدام بشم!
    میگن چه کارى بلدى؟
    میگه بلدم اداى کلاغ رو در بیارم!
    میگن اونو که مام بلدیم:قار قــار...!بفرما بیرون...
    اون بنده خدا هم پـــ ـــرواز میکنــه و میــره..!:

    یکی از فانتزیام اینه که دکتر بشم بعد یه روز تو خیابون راه برم یه ماشین بزنه بهم
    منم محل ندم ، ‌بلند شم تو خیابون راهمو ادامه بدم !
    مردم چشاشون گرد بشه ! حالا شاید سوال پیش بیاد که دکتر چی بود این وسط ؟
    اون دیگه به شما ارتباطی نداره ! من میخوام تحصیلاتمو ادامه بدم !!!

    به یارو میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟
    میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !

    رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
    میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!


    به عشق در نگاه اول اعتقاد داری ؟ یا دوباره از جلوت رد شم ؟!!!!

    پسرا که به پارک دوبل خانوما میخندین

    :)) تا حالا فوتبال بازی کردنشونو دیدین ؟ اون دیگه ته خندس


    پشه ها قبل از اینکه لامپ اختراع بشه دور چی جمع میشدن؟ خب برن همونجا


    این قد دوس دارم که خواهرم اسمش سحر باشه

    توی ماه رمضون صداش کنیم

    سحر، سحره

     تا سحره پاشو سحری بخور سحر !

    پسری که همیشه بو عطر بده
    خوشتیپ باشه
    خوش هیکل یاشه
    لباسای شیک بپوشه
    گاهی رسمی
    گاهی اسپورت
    هی بهت نگه لاغر کن
    خودش هرروز دستتو بگیره ببره پیاده روی
    تو داشبورد ماشینش همیشه پاستیل باشه
    نذاره هیچ وقت ناراحت باشی
    هی باهات شوخی های بامزه کنه
    آغوشش امن باشه
    عشقش بی هوس باشه...
    این پسر هنوز به وجود نیومده خودتونو خسته نکنید !:| -_-


    به یارو می‌گن با لوستر جمله بساز می‌گه:
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    سه تا دوست دارم یکی از یکی لوستر


    لعنت به اون پشه ای که همه جارو ول میکنه

    مستقیم میره تو سوراخ بینی دستی میکشه دور میزنه میاد بیرون

    اینا از بن لادنم وحشی ترن !

    یارو تصادف میکنه بی هوش میشه میبرنش بیمارستان

    بعد از یه مدت به هوش میاد میگه : مثله اینکه تو بهشتم ؟!

    زنش میگه : کوری نمیبینی نشستم کنارت !؟ :D

    سر سفره بودیم که صدای یه کامیون اومد ، یهو دیدیم مامانم زد زیر گریه و با هق هق گفت : شماها هیچوقت منو حمایت نکردین ، من میخواستم پایه یک بگیرم …

     آخه مادر من شما یازده سال طول کشید تا پایه ۲ گرفتی ؛ من توی ماشین آموزشگاه بزرگ شدم ! والااااا

    در سایت ما آمدی و نظر نمی دهی پدر سوخته!!!!!!!!!!

    می خواهی سایت مارا بی کفایت جلوه دهی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یا اینکه می خواهی بیای و جای ما را بگیری پدر سوخته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    سایت ما را می خوای تصاحب کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    برای وب ما دندون تیز کردی ؟ پدر سوخته!!!!!!!!

    بدهم پدر پدر پدر پدرسوخته ات را در بیاورن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    بدهم از همین سایت آویزانت کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟