- ۲ نظر
- ۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۰
دیروز کیف پولمو دادم به بابام برام نگه داره تا برم دبلیو سی …
ولی عمق فاجعه زمانی معلوم شد که کیفه پولمو پس گرفتم
****
هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن...
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما ًمیگه:«الان اومــــــدم بکــــشمـــــــِــــت... اَه لعنتی پتو داره نمیشه
***
مشکل معده ی بنده از اونجایی شروع شد ک مادرم گفت اخرین نفر سفره رو هم جمع کنه
***
من که بچه بودم بیشتر از اینکه از گم شدن بترسم از پیدا شدن
می ترسیدم !!!
وقتی پیدا می کردنم ، یعنی جوری میزدنم جوری میزدنم که دوباره میرفتم گم میشدم
راه خونمونم گم میکردم اصلن اصن ولش کن بغض راه گلومو بسته ..
***
حالا واویلا لیلی
کتاب داریم خیلی
علوم اسیرم کرده
ریاضی پیرم کرده
تا صب بیدار موندم
اجتماعی خوندم
حالا واویلادیکته
من میزنم ی سکته
واویلا هی مشق
من میکنم یک غش
مباداروزی امتحانی باشد
نمره ی مازیر یازده ای باشد
حالا واویلالیلی بدبخت شدیم خیلی
فرارسیدن ماه مهر را به شما دانش اموزان عزیز
تسلیت میگوییم
مارا در غم خود شریک بدانید
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﺑﻌﺪ شونصد ﺩﻫﻪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ،
ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﯿﻢ ﺳﻨﺪﯼ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ . . .
ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﻥ : ﺍﻣﺸﻮ ﺷﻮ ﺷﻪ ﻟﯿﭙﮏ ﺭﯼ ﻫﯿﺮﻭﻧﻪ . . .
ﻟﯿﭙﮏ : ﻗﻄﺐ ﻧﻤﺎ
ﺭﯼ : ﺭﻭ
ﻫﻴﺮﻭﻧﻪ : ﻫﻴﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻳﺶ ﺑﻮﺷﻬﺮﯼ، میشه ﺷﻤﺎﻝ
ﻳﻌﻨﻲ : ﺍﻣﺸﺐ ﺷﺒﺸﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎﻝ !
ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎﻝ ؟!
ﺷﺎﻋﺮ ﺗﻮﻱ ﻣﺼﺮﻉ ﺑﻌﺪی ﺩﻟﯿﻠﺶ و ﻣﻴﮕﻪ : ﻳﺎﺭﻡ برﺍﺯﺟﻮﻧﻪ !
ﻭ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﺍﯾﻨﻪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺯﺟﺎﻥ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻩ !
ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ چند نفر ﻓکر ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻣﯿﮕﻪ: ” ﻟﯿﭙﮏ ﻟﯽ ﻟﯽ ﻟﻮﻧﻪ ” ؟
چه فلسفهای داشته این سندی، اشک تو چشام جمع شد . . .
به این میگن؛ یه کار تحقیقاتی قوی !!!
پسره میره سربازی مرد بشه
میاد میبینه دوس دخترش زن شده...
این مال افسانه های کهن بود
الان
پسره دوسال میره سربازی و بعدم میره آمریکا 6 سال درس میخونه
برمیگرده تو اغتشاشات میگیرنش 4 سال میره زندان
میاد بیرون میبینه دوس دخترش مث بز منتظرشه!!!!
شوهر نیست
نیسسسسسسسسست
تو بی آر تی، یه پسره میخواست به دختره شماره بده!
یهو یه پیرزنه برگشت بهش گفت:
خجالت بکش! این جای خواهرته!
پسره هم گفت:
من نباید شماره ی خواهرمو داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ینی فک کنم پیرزنه در طی این عمر دراز مدتی که از خداوند متعال گرفته بود، در این حد قانع نگشته بود...!
در قدم اول باید گفت که صفر و صفر مساوی هم هستند:
0=0
بنا بر این می توان نتیجه گرفت:
15-15=12-12
و حالا از آنها فاکتور میگیرم:
(3-3)5=(3-3)4
مشترکات را خط میزنیم:
(3-3)5=(3-3)4
5=4
بعد 4 را به صورت 2در2 می نویسیم:
5=2×2
پس دودو تا پنج تا
بزن لایککککککککککو
دختره داشت به دوست پسرش آدرس خونشون رو میداد:
میای از در ورودی آپارتمان , داخل میشی میری سمت آسانسور ...
دکمه طبقه نهم آسانسور رو با آرنج میزنی ....
وقتی اومدی بالا از آسانسور که بیای بیرون سمت چپ خونه منه ....
با آرنج در میزنی و منم در رو باز میکنم ....
پسره میگه : به نظر آسون میاد ولی چرا باید با آرنج در بزنم ؟؟؟
دختره میگه : چی ؟؟؟؟ یعنی دست خالی اومدی دیدنم ؟؟
حوصله م سر رفته بود زنگ زدم 118 گفتم:
شماره ادیسون لطفا!
اونم یه شماره بهم داد!منم زنگ زدم به اون شماره جواب داد گفت:
تیمارستان فارابی بفرمایید!
اصن ملت گرگ شدن دیگه نمیشه سرکارشون گذاشت!
(برگرفته از داستانی واقعی)
دیروز با دوستم رفتم کافی نت,بعد از اینکه از کافی نت اومدیم بیرون
بابای دوستم زنگ زده میگه کجایید؟دوستم گفت کافی نتیم
یه دفعه باباش ساکت شد بعد چند لحظه گفت:چرا پس صدای کافی نت نمیاد
خدااااایا من دیگه سفارش نمیکنم خودت یه کاریش کن
نسل گذشته ما سوختن,میفهمی سوختن
پسر: عزیــــــــــــزم!!
دختر: جووونـــــم!!!
پسر: گــــــــــلِ من!!!
دختر: جانــــم؟؟
پسر: عشــــــقم!!!
دختر: جان؟؟؟
پسر: زندگـــی من!!!
دختر: بله؟؟؟
پسر: نفسِ من!!!
دختر: زهـــرمار! بازم اسمم یادت رفته؟؟؟! :)))))))))))))))))))))))))))))
طرف از روضه برمیگشت ، میگن چطور بود ؟ میگه : مداح جوری داد میزد انگار ما مقصر بودیم ! :|
یه بار با مخاطب خاصم رفتیم کافی شاپ دوتا نعلبکی قهوه خوردیم شد 25 هزار تومن !!!
هیچی دیگه به این نتیجه رسیدم که
.
.
.
در جوانی پاک زیستن شیوه ی پیغمبریست !!!
باهاش تموم کردم !!! :|
امروز با یه دختره تو خیابون اشناشدم . . . .
همین طوری که قدم میزدیم ودست تو دست برگ درختارو لگد
میکردیم
یهو با ی ناز خاصی برگشت گفت:آقا آرمین؟
گفتم :جانم ؟
گفت از چه فصلی خوشتون میاد ؟...
منم گفتم فصل جفت گیری
بیشعور یهو ول کرد رفت...فک کنم با هم تفاهم افکار نداشتیم
یبار بغض ام ترکید:
چهار تا زخمی و دهها کشته داد...O:-)
بعلهه یه همچین شخصیتی هستم. .!!
دیشب با بابام دعوام شد آخرش کم آوردم
گفتم: اصن من گ....ه خوردم...!!!
اونم برگشت گفت:
من به خورد و خوراکت کاری ندارم! جواب منو بده!! :|
یعنی اگه مامانه من 100 کیلو سیب زمینی هم سرخ کنه تا من بخوام یکی شو ور دارم میگه دست نزن کمه!
بکن بکن بازم بکن
.
.
.
.
دیگه کمر برام نمونده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جملات یه قبر کن بیچاره
.
.
و بازم سر افکندگیش موند برا ذهن منحرف شما
چرخه زندگی مردها:
در بچگی:مادر ذلیل
در جوانی:دوست دختر ذلیل
در میانسالی:زن ذلیل
در پیری:فرزند ذلیل
بعد از مرگ:ذلیل مرده
دختره پست گذاشته:
"پشت سرتو ببین هرچی دیدی کامنت بزار"
هیچی دیگه چندتاییشون نوشتن صف خاسگار..!!!!
چندتایی نوشتن چندتا جنازه
یکی دوتاشونم در حین برگشت دماغشون خورده به دیوار و از هوش رفتن..!!!!
شب باشه
با گوشیت کار داشته باشی و گوشیت شارژ نداشته باشه
سیم شارژ کوتاه باشه و پریز برق خیلی بالا باشه
آیا این وضعیت از عذابهای الهی نیست ؟
این نسلی که من میبینم،
بعد از ازدواج به همسرشون میگن بیا زن و شوهر معمولی باشیم!
والااااااااااااااااا !!!!!!
دعای پسر مجرد :
اللهم ارزقنا حوریا تک دانه و کم توقعا و
والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی اامور المنزل و تسلیما
لخشمنا و خدمتنا
تمام مکالمات من و بابام در طی سال:
بیا ببین این گوشی من چشه؟
بزن اخبار بیست و سی
بزن ۳
چراغا رو خاموش کن
خونه سرد شد کولرو خاموش کن
چشات در نیومد پای لپ تاپ؟
امشب شب مهتابه .....
امیرم رو میخوام ^_^
امیرم اگرخوابه :(
.
حمیدم رو میخوام ^_^
حمیدم خوابه؟؟؟
امینم روو میخوام ^_^
امینم کپیده؟؟؟سعید؟؟محمد؟؟؟ علی؟؟؟؟
والّا الان چه وقته خوابه؟
این دفه که رفتم با یکی دیگه
یاد میگیره شبای مهتابی نخوابه بی شخصیت بی احساس :|
بیشعور :|
بی ذوق :|
من هروقت زمین میخورم به جای اینکه ببینم کجام داغون شده
فقط نگاه میکنم دورم کسی نباشه!
بعد میام خونه می بینم...عه عه ...دستم قطع شده!
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﯾﺪ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺏ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺯﯾﺒﺎﯼ " ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ"
ﺟﺰﺍﯾﺮ " ﺍﯾﻨﺴﺘﺎ ﮔﺮﺍﻡ"
ﻫﺘﻞ ﻫﺎﯼ ﻣﺠﻠﻞ" ﻭﺍﯾﺒﺮ" ﻭ " ﻭﺍﺗﺲ ﺍﭖ "
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻮﺋﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻓﻮﻝ ﺍﭘﺸﻦ " فان20 "
ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ؟؟؟؟؟
ﺩﯾﺸﺐ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﻪ ﺍﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ
ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﭘﺮﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ
.
.
.
.
.
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺗﺮﻣﺰ ﺯﺩﻡ
ﻟﺤﺎﻓﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ
مورد داشتیم جشن تولد تو باغ بوده
بارون میاد همه آرایشا پاک میشه
جشن تولد تبدیل میشه به هالووین
“ﺑﺎﺑﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﻟﻮﻟﻮ ﺑﺪﻩ ﺑَﻞ” ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺗﻼﺵ ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﻣﺎﻍ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ
ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ :
“ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻭﻥ ﻧﻮﻧﻮ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ !!”
صبح رفتم واسه صبحانه پنیر بگیرم . . .
به فروشنده میگم اندازه ۲ هزار تومن پنیر می خوام
یه تیکه کوچولو گذاشت رو ترازو، گذاشتم دهنم ،گفتم بدک نیستش از همین بدین
برگشته میگه : همین بود دیگه خوردیش
خدا این ارزونی رو از ما نگیر
ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﭙﻮﺷﻮﻧﻦ
ﻣﻦ ﺣﺘﯽ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﯾﻪ جوراب ﭘﺎﺵ ﮐﻨﻢ !
همینجور داره بدون کفش میچرخه
برنامه روزانه
۱٫ از خواب بیدار میشم
۲ . سوار لامبورگینیم میشم
۳ . میرم سر کار
۴ . عصر با عشقم میرم بیرون
منم همین کارا رو میکنم ولی به این ترتیب :
۲
۳
۴
۱
مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس که ، ایزوگام شـــــرقه ، نم پس نمیده
یکی از بدبختیهای کچلا اینه که
اگه توی جمع فقط اونا کراوات زده باشن
باز هم وقتی میخوان بهش اشاره کنن ، میگن اون یارو کچله
یه نامزد دارم که نه تیپ داره نه قیافه، نه جذابه نه خوشتیپ
ولی با کل دنیا عوضش نمی کنم، چون کلی مهربونی داره و …
یه پورشه کوروک قرمز مدل ۲۰۱۴ که البته کنار در سمت چپش یه خش افتاده
ولی خشه اون قدر ها بزرگ نیست که تو رابطه مون خدشه ای وارد کنه
طرف مرغداری بازمیکنه روز اول سر یه مرغ رو میکنه
به بقیه مرغا میگه که اگه کسی تا فردا سه تا تخم نذاره این بلا سرش میاد !
فردا میاد میبینه همه سه تا تخم گذاشتن
اما یکی دوتا گذاشته میگه میخوای سرتو ببرم؟
میگه آقا باور کن من خروسم میفهمی؟؟ خروس !
همه تو خارج میرن توالت عمومی
کلی امکانات داره بهترین صابونو دستمالو فشار اب تنظیم با درجه مناسب ،
تو ایران تنها خواسته ایی که همه دارن اینه که فقط در بسته بشه
بزﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ : ﺣﺎﻻ ﺑﯿﺎ ﺑﻌﺪﺍ ﻣﯿﺸﻮﺭﯼ
ایرانی ها وقتی از خونه میرن
میگن : آخیش پوسیدیم تو اون چار دیواری
وقتی برمیگردن میگن : هیچ جا خونه خود آدم نمیشه
انسان های بزرگ هیچگاه به کوچکی فردایشان نگاه نمیکنند
چون از بزرگی امروزشان فردایی کوچکتر خواهند ساخت …
منم نفهمیدم !
ولی خیلی با کلاس بود گفتم بگم خوبه
مجری: جیگر تو چرا امروز انقدر ساکتی؟
جیگر: عاشق شدم!
مجری: بله!؟ مگه خرا هم عاشق میشن!؟
فامیل: آقای مجری با این مهریه های امروزی دیگه فقط خران که عاشق میشن!
جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم!
مجری: خب حالا طرف کی هست!؟ ایشون هم مثل شما خر...ببخشید جیگره!؟
فامیل: آقای مجری حتماٌ خره که قبول کرده زن این شه دیگه!
جیگر: نه...مثل من نیست! آهوئه! آهوئه! آهوئه!
فامیل: رفتی عاشق آهو شدی الاغ!؟ تو با این اعتماد به نفست باید سلطان جنگل میشدی!
ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﮔﺮﺍﻥ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﻚ ﻳﻚ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺖ !
.
.
.
.
.
.
.
ﻳﻚ ﻗﻄﺮﺵ ﻛﻪ ﺑﺮﻳﺰﻩ
ﺍﻭﻝ ﺧﻂ ﭼﺸﻢ oreal
ﺑﻌﺪ ﺭﻳﻤﻞ dior
ﺑﻌﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﺎ ﺭﮊﮔﻮﻧﻪ D&G ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻣﻴﺸﻪ'
ﺑﻌﺪ ﺭﮊﻟﺐ factor max ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻴﻜﻨﻪ ...
ﻳﻌﻨﻲ ﺣﺪﺍﻗﻞ ١٧٠ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﻪ
ﺑﺮﺍﺵ:D :|
سرکلاس استاد بودیم داشت فلسفه
کلمه خر رو میگفت
رو کرد به ما و گفت :میدونستین خر یعنی بزرگی مثی
خر پول، خرکیف، خرخونی و ...
بعد در ادامه گفت :میدونین همه ی شما خر هستین با
این تفاسیر
منم گفتم :عه استاد شما شکست نفسی نفرمایید
ما کجامون خره؟
چشاتون خر میبینه، خری از خودتونه
اگرم یه خر اینجا باشه شمایین
درواقع شما از هممون خر ترین
هیچی فقط دیدم بچه ها دارن نیمکت هارو گاز میگیرن
نمیدونم چرا دیگه تو کلاسش رام نداد خر??
تصور کن
.
.
.
.
قورت دادن سوسکی رو که جفت پاهای عقبش لای دندونات گیر کرده و عاجزانه داره روی زبونت واسه زنده موندن تقلا میکنه و تو سنگدلانه دندوناتو روی کمرش فشارمیدی و اونم خرچ صدا میده...
میخواستی تصور نکنی
ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺭﯼ :
.
.
.
.
.
.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺷﺎﯾﻌﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺷﺪﻩ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﻧﺐ ﺑﺎﻗﯿﻤﺖ
940 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻪ وبلاگ دیگه ای ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﻡ !!
.
.
.
.
ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺟﺰ ﮐﺬﺏ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﮐﺬﺍﺑﯿﻦ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯿﺒﺎﺷﺪ !
ﺍﺻﻞ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺍﺭﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ
ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﺭﺩﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﻤﮕﺎﻡ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺧﻮﺍﻫﻢ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ
ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﺷﻤﺎ ﺧﺮﺳﻨﺪﻡ
در مصر باستان،مردم مشغول عبادت بودند
که فرعون مصر وارد شد و تمامی حاضرین به خاک افتاده. و تعظیم کردند
به جز من که با لبخند گوشه ای ایستاده و دیگران را تماشا میکردم.
فرعون فریاد زد: کیست آن گستاخ که جرات نموده ما را ندید انگار؟
کاهن اعظم اهسته در گوش او گفت: از اعضای توفانی ست و به گنده تر از شما هم باج نمیدهد.
فرعون زیر لب گفت: همانا که از بلندی پرچمش باید میفهمیدم
با پسر 5-4 ساله ش
صندلی جلو تاکسی نشسته بودن.
یهو پسره رو کرد به مامانش گفت: مــامــان!
یادته اونروز خونه ی دایی اینا گوزیــدی؟!
مامان بیچاره گفت: مرســـی آقا!
ما همین جا پیاده میشیم!
راننده بدبخت هنوز کامل وانستاده بود که
زنه درِ ماشینو با عجله باز کرد و
یه موتوری هم اومد زد درِ ماشینو کند!
راننده پیاده شد دودستی زد تو سرش گفت:
خانوم! گوزیدی که گوزیدی!
منم میگــوزم
این آقام میگــوزه
اون خانومم میگـوزه
این ملت هـمـه مـیـگـوزن
گـوزیــدن کـه عـیــبـــــ نـیـســـتــــــ،
ریـدن تـو درِه مــاشــیــن مــردم عــیـــبـــه
کارمند تازه وارد به مدیر:
جناب! من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… )
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه !
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید
کارمند: فامیلم “صلواتیه” روی همه شون نوشتم
مورد داشتیم که تو اعلامیه پدرش نوشته :
از وقتی رفتی گرمی از این خونه رفته…!
یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغ هایش گذاشت
عقاب که بزرگ تر شد
جوجه مرغ ها رو خورد و کمی بعد خود مرغ ها رو هم خورد
سپس پر کشید و به آسمان رفت
هم به ریش پیرمرد خندید و هم گند زد به داستان آموزنده ما بی شرف
در آرایشگاه :
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
- قابل نداره ، همون ده تومن .
( یک ماه بعد )
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
- قابل نداره ، همون دوازده تومن .
( یک ماه بعد )
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
- قابل نداره ، همون پونزده تومن .
و همچنان این داستان ادامه دارد !!
من ﺍﮔﻪ ﻓﺎﻣﯿﻠیم “ﺷﺮﯾﻔﯽ” ﺑﻮﺩ …
ﺍﺳﻢ ﺑﭽﻤﻮ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﻢ :
“ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ناﻣﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺟﻔﺎ ﻭ ﺑﺪﯼ
ﺗﻮ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ﻭ”
خخخخ
یه قانونی هم هست که میگه :
فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !
یه بار چینیه میشینه جلوى آینه
هرچى شکلت درمیاره تصویرش تو آینه تکون نمیخوره
بعد متوجه میشه آینه نیست، داداششه که روبروش نشسته
خخخخخخ
هیتلر هم سن و سال من بود ، فرمانده ی ارتش بود
اونوقت من با خودم میگم کاش بند نافم رو قطع نمیکردن حال ندارم غذا بخورم !!
دخترا بعد از خرید :
الی جون این مانتو چند ؟
۵۵۰ هزار تومن
اوه چه ارزون
پسرا بعد از خرید :
حمید جورابه که خریدی چند ؟
۱۵۰۰ تومن
خاک تو سر گاوت کنن، کردن تو پاچت ، یارو قیافتو دیده بهت انداخته
ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﻓﻠﺶ ﻣﻤﻮﺭﯼ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻇﺮﻓﯿﺖ ﺗﺮ
ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻦ ﻭ . . .
ﺑﯽ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺗﺮ . . .
ﺍﺣﻤﻖ ﺗﺮ . . .
ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭﺗﺮ . . .
ﻧﻔﻬﻢ ﺗﺮ . . .
ﺍﻻﻍ ﺗﺮ . . .
ﻧﻪ ﯾﻪ ﺩﻗﻪ ﻭﻟﻢ ﮐﻦ ﺣﺎﻟﯿﺶ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻃﺮﻓﻪ !!
اینو گذاشتم خواستید زن بگیرید حواستونو جمع کنید سرتون کلاه نره
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻏﺮﻭﺏ۳۱ ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﮐﻪ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ
ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﻡ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪ . . . !
ﭼﺮﺍﻏﺎﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﻦ ، ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﯼ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﺑﺰﻧﻦ !
مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس که ، ایزوگام شـــــرقه ، نم پس نمیده
ﺯﻝ ﺯﺩﻥ ب ﻳﻪ ﻧﻘﻂﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﭼﺎیی ﺧﻮﺭﺩﻥ
اﺯ ﺧﻮﺩ ﭼﺎیی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﭽﺴﺒﻪ
ﻣـﻦ؟
- ﻧﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﯾﺖ …
” ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮔﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭس ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪی “
مرد باس واسه خانومش لواشک بگیره ^_^
بعد خانومشو ببنده به صندلی !
همه لواشک ها رو جلو چشماش بخوره
تو زندگیت مثل درخت فندق باش…
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش ضرر که نمیکنی !!
دمت گرم
ساعت ۸ صبح همراه اول میخواد میلیونرم کنه
ساعت ۱۰ بانک پارسیان با اصرار میخواد یه لکسوس بهم بده
ساعت ۱۲ بانک پاسارگاد میگه بیا یه آپارتمان تو شمال تهران بهت بدیم
ساعت ۲ برنج آوازه اس داده که ۲۵۰ میلیون بهت بدم واست کافیه دادا ؟
ساعت ۴ رب یک و یک گفت بیا یه سفر دور دنیا ببرمت حالشو ببری
ساعت ۶ دنت تصمیم گرفته ۳ تا از آرزو های بزرگ منو برآورده کنه
ساعت ۷ هم که از سر کار تعطیل میشم بی اعتنا به اس های رگباری همراه اول
که التماسم میکنه داداش بیا یه ۲۰ میلیون همینجوری بهت بدم !
دست میکنم تو جیبم ببینم کرایه تاکسی تا خونمو دارم یا نه !
بعد که میبینم ندارم راهمو میکشمو پیاده میرم خونه !
اینجور آدم قانع و چشم و دل سیریم من . . .
وگرنه واسه ما که ریخته
بااااباااااش قربوووونش بره
شامپو مخصوص کچل ها. عرفان علیرضایی
کلیپی طنز از عرفان علیرضایی درباره نحوه شستن سر آدم های کچل با شامپو و صابون
سه نوع دور داریم :
اونی که دستت بهش نمیرسه
اونی که چشمت بهش نمیرسه
طنز تماشایی با یه دختر 18 ساله دوست شدم از عرفان علیرضایی